یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

اندرحکایت مدارس دولتی


فرشاد علی‌یاری*
 

آنچه در ذیل می‌آید مشاهدات عینی نگارنده می‌باشد که بیش از 20 سال در مدارس دولتی تدریس نموده و امید است که مسئولان محترم آموزش وپرورش فرصتی برایشان فراهم شود تا این یادداشت مختصر را بخوانند گرچه ممکن است خود نیز از شرح ماوقع آگاه باشند. اکثر امکانات آموزش و پرورش به مدارس خاص اختصاص می‌یابد وحتی از پرداخت سرانه به مدارس دولتی دریغ می‌شود و می‌توان گفت که مدارس دولتی وضعیت سختی را در دهه اخیر سپری می‌کنند. مدیر و کارکنان مدارس دولتی با چه بودجه و سرانه‌ای می‌توانند فضای فیزیکی مدرسه خود را تغییر دهند؟ تمام همت مدیران مدارس دولتی سرپا نگه داشتن واحدهای آموزشی است و 80 درصد انرژی و زمان خود را صرف تامین هزینه‌های مدارس می‌کنند، برخی از این مدارس فاقد کتابخانه، آزمایشگاه و زمین ورزشی استاندارد هستند. تجهیزات وامکانات آموزشی آنها استاندارد نیست و غالبا حالت دکوری دارند علاوه برآن مشکلات بسیارند که تعدادی از آنها را متذکر می‌شوم: سرانه ناکافی فضای آموزشی، نور ناکافی، شرایط غیربهداشتی توالت‌ها، دستشویی‌ها، آبخوری‌ها، وضعیت غیربهداشتی و غیرایمن کلاس‌های درس و محوطه مدرسه، امکان برق‌گرفتگی، آتش‌سوزی، نامناسب بودن تخته، میز و نیمکت دانش‌آموزان و ناکافی بودن امکانات کمک‌های اولیه می‌باشد. وقتی معلم وارد کلاس می‌شود بعضا با یک محیط نامتوازن مواجه می‌شود به گونه‌ای که در و دیوار کلاس به تریبون آزاد دانش‌آموزان تبدیل شده، انواع جملات غیرفرهنگی را می‌توان روی دیوار کلاس و میزها و صندلی‌ها مشاهده کرد و نیز تصاویری که روی دیوار کلاس یا میز و صندلی‌های کلاس نقش بسته‌اند که تاثیر نامطلوب بر روند آموزش و پرورش می‌گذارند. گاهی وضعیت نظافت کلاس‌ها آنچنان نامساعد است که معلم هنگام ورود به کلاس اول باید دستمالی از کیف خود بیرون آورد و صندلی و میز معلم را پاک کند. هنگام ورود و خروج دانش‌آموزان گاهی به علت عدم نظافت چنان گرد و غباری در فضای داخلی مدرسه ایجاد می‌شود که نفس کشیدن در آن فضا سخت و دشوار می‌شود. امکانات آموزشی یک کلاس در مدارس دولتی یک تخته، گچ‌های نامرغوب و گاهی فاقد تخته‌پاکن می‌باشد. سقف بعضی از کلاس‌ها به خاطر نفوذ رطوبت، گچ‌های آن ورقه شده و گاهی حین تدریس تکه‌ای از گچ سقف یا بر سر دانش‌آموز می‌خورد یا بر سر معلم که این اتفاق ممکن است روند تدریس را به کلی مختل کند. میز و صندلی دانش‌آموزان، فرسوده می‌باشند. در کلاس‌ها اکثرا فلزی می‌باشند که رسانای خوبی برای سر وصدا می‌باشند. در این مدارس خبری از هوشمندسازی نیست. در بعضی از این مدارس چند رایانه قدیمی را قرار داده‌اند تحت عنوان سایت مدرسه که دو یا سه تا از آنها درست کار نمی‌کنند . در برگزاری امتحانات میان ترم معلم هرگاه بخواهد امتحان برگزار کند با چند مشکل مواجه است اول اینکه محیط امتحان مساعد نیست، تعداد دانش‌آموزان در کلاس زیاد وشرایط مطلوب برگزاری امتحان را ندارد، دوم اینک وقتی از مدیر ومعاون تقاضای برگه امتحانی می‌کنی برگه‌های کاهی که ساندویچ‌فروش‌ها هم از آنها استفاده می‌کنند به معلم می‌دهند. البته گاهی بعضی از مدیران با دریافت مبلغی از دانش‌آموزان این مشکل را برطرف می‌کنند ولیکن بعضی از مدیران اصرار می‌کنند که دانش‌آموزان باید روی همین برگه‌های کاهی سوالات امتحان خود را بنویسند وپاسخ دهند. هر ماه جلسه شورای دبیران برگزار می‌شود که البته بعضی از مدیران سعی می‌کنند این جلسات را هم برگزار نکنند، در این جلسات مسائل آموزشی، فرهنگی و تربیتی بیان می‌شود و صورتجلسه هم می‌شود ولیکن اکثر موارد تصویب به مرحله عمل نمی‌رسند این صورت جلسات به مناطق آموزش و پرورش نیز ارسال می‌شود که نگارنده بعید می‌داند مدیریت آموزش وپرورش تا کنون آنها را مطالعه کرده باشد و درصدد رفع مشکل برآید البته ممکن است بعضی از مدیران مناطق به این پیشنهادات معلمان توجه کنند. در کل باید گفت که نظرات معلمان عملیاتی نمی‌شوند و مسئولان آموزش وپرورش فقط بخشنامه صادر می‌کنند و مدیران مدارس را موظف به اجرای آن بخشنامه‌ها می‌کنند که ممکن است بعضی از آن بخشنامه‌ها در راستای آموزش یا پرورش نباشند. در نظام آموزش وپرورش توجه به نظرات و پیشنهادات کسی که در خط مقدم آموزش و پرورش می‌باشد مغفول مانده است در حالی که هدف اصلی آموزش و پرورش تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص می‌باشد نه پرداختن به امورات فرعی. آیا با این کمبود بودجه می‌توان به اهداف برنامه‌هایی که تدوین شده است رسید؟ نکته دیگر آنکه مسئولان آموزش و پرورش در اظهاراتشان مرتکب استقرای ناقص می‌شوند یعنی پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مدارس خاص وبرگزاری المپیاد دانش‌آموزان خاص را به کل نظام آموزش وپرورش تعمیم می‌دهند به‌گونه‌ای که معیار پیشرفت را همان مدارس خاص می‌دانند که در اقلیت قرار دارند پس چرا در اکثریت که همان مدارس دولتی می‌باشند ما پیشرفت چشمگیری نداریم؟ آیا توزیع بودجه آموزش وپرورش عادلانه است؟ عدم تامین بودجه لازم جهت مدارس دولتی ممکن است پیامدهایی داشته باشد که جبران‌ناپذیر باشد. آیا بااین وضعیت می‌توان تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش را اجرا کرد؟ نگارنده در یادداشت‌های آینده به مطالب دیگری از نظام آموزش و پرورش‌ خواهد پرداخت و در یادداشت طرح‌ها، نظرات، راهکارها، پیشنهادات و راه‌های برون‌رفت از این مشکلات را مطرح خواهد کرد، امید آنکه مفید واقع شود.

* کارشناس آموزش و پرورش

روزنامه آرمان 28 خرداد 92

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد