سمیه باقری : مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان به شمار میرود. به همین خاطر نقد و بررسی این نهاد اجتماعی آن هم توسط خانواده که به موازات یکدیگر در سرنوشت افراد موثرند، دارای اهمیت است. هر سال در مهرماه با گشایش مدارس خبرهایی مبنی بر اینکه دریافت پول تحت هر عنوانی از خانوادهها ممنوع است، منتشر میشود؛ اما تقریبا اکثریت مدارس با عناوین مختلف از والدین پول دریافت میکنند. مشکلات اقتصادی و مالی اما تنها بخشی از مسائلی است که والدین با مدارس دارند.
پول میگیرند اما نتیجهای نمیبینیم
زهرا یک مادر 37 ساله است که دو فرزند در مقطع ابتدایی و دبیرستان دارد. او درباره مشکلاتی که با مدرسه بچه هایش دارد به خبرنگار "روزان" میگوید: هر سال تحت عناوین مختلف پولهایی از آنها گرفته میشود اما عملا تغییر چندانی در روند تدریسها رخ نمیدهد. در ابتدای سال تحت عناوینی نظیر برگههای امتحانی، خرید جایزه، کتابهای کمک آموزشی، جشنها و. .. از والدین پول گرفته میشود. پولهایی که در جلسه اولیاء و مربیان برای آن توضیحاتی هم داده میشود اما عملا ما تغییری را احساس نمیکنیم. مثلا مدیر مدرسه دخترم برای رنگ کردن کلاسها از هر دانش آموز مبلغ 10 هزار تومان گرفت اما نتیجه این شد که تنها دو کلاس یک رنگ ساده پلاستیک خورد و بقیه بی نصیب ماندند در حالیکه دختر من داخل یک کلاس بی رنگ بود! نظیر همین مسئله در مورد کلاس هوشمند هم اتفاق افتاد. مدرسه هر سال از ما پولهایی بابت هوشمند کردن مدرسه دریافت میکند اما تنها نتیجه حاصل این است که بچهها در این کلاسها فیلم تماشا میکنند. وقتی از مدیر توضیح خواستم به من گفت که مدرسه بودجه کافی برای خرید 40 رایانه را ندارد لذا روند کلاسهای هوشمند اینگونه پیش میرود.
مشکلات مدارس دوشیفته دخترانه- پسرانه
مادر این دو دانش آموز میگوید که بسیاری از مدارس هنوز دو شیفته هستند. مثلا مدرسه دختر دبستانی من دو شیفته است که شیفت صبح آن پسرانه است. متاسفانه این مسئله مشکلات زیادی را برای دانش آموزان ایجاد کرده است. از نبود بهداشت سرویسهای بهداشتی گرفته تا الفاظ رکیک بر در و دیوار از جمله مشکلات این دو شیفته بودن است. به گفته زهرا متاسفانه گاهی اوقات در جلسات اولیا و مربیان موضوعاتی مطرح میشود که هیچ ریشه علمی ندارد و صرفا سلیقهای است. مثلا در مورد برخی از بازیهای رایانهای مدرسه بچهها را دچار تعارض ارزشی میکند و به آنها میگوید این کارشیطان پرستان است. همین امر سبب میشود که بچهها با یکدیگر درگیر شوند. این رفتار درست نیست بلکه باید به دانش آموزان فرهنگ استفاده درست از تکنولوژی را آموخت نه اینکه تمام آن را رد کرد.
اجبار در کمک به مدرسه دلیل دلزدگی والدین
محمد روزبهانی، جامعه شناس، ضمن تاکید بر اهمیت مسائل اقتصادی در نحوه آموزش به "روزان" میگوید: مسئله اقتصادی و دریافت مبالغ تحت عناوین مختلف از سوی آموزش و پرورش یکی از عمده مسائل چالش برانگیز است که سبب شده خانوادهها از بخش آموزش فاصله بگیرند. به گفته وی مسئله شهریه مربوط به مدارس غیر انتفاعی است و طبق قانون والدین به صورت داوطلبانه میتوانند به مدارس دولتی کمک کنند؛ اما متاسفانه وقتی پای اجبار به میان میآید باعث میشود که خانوادهها برای حضور در مدارس و محیط آموزشی اکراه داشته باشند.
نگاه خانوادهها به سیستم آموزشی معقولانه نیست
این عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی آموزش و پرورش معتقد است که گرفتن پول از خانوادهها سبب شده که وقتی آنان به جلسه اولیاء و مربیان دعوت میشوند با اکراه از آن استقبال کنند. زیرا این نگاه وجود دارد که صرفا جلسه برای عنوان کردن یک موضوع و در نهایت اخذ پول است در حالیکه اغلب موارد اینگونه نیست. در حقیقت مسائل اقتصادی سبب میشود که خانوادهها گرایش کمتری به مشارکت در مدرسه و حضور در اینگونه فضاها بیابند. روزبهانی، حضور و مشارکت والدین در محیط مدارس را یک ضرورت خواند و گفت: حضور والدین در محیطهای آموزشی یک روش مثبت برای همفکری و همراهی است که متاسفانه در فرهنگ کشور ما کمتر به چشم میخورد. وی تاکید میکند: متاسفانه نگاه ما به سیستم آموزشی معقولانه نیست. اغلب ما فکر میکنیم که کودک به عنوان نوعی مواد خام در مدرسه آموزش داده میشود و خانواده نقش چندانی ندارد در حالیکه اینگونه نیست.
تضاد مدرسه و خانواده باعث سردرگمی دانش آموز میشود
این جامعه شناس در پاسخ به این سئوال که آیا تعارضات موجود بین محیط آموزشی مدارس و خانواده باعث سردرگمی کودک میشود، اظهار کرد: متاسفانه تعارضات نقش پذیری در مدارس کشور ما زیاد است. همانطور که میدانید هر دانش آموز در محیط مدرسه نقش و وظیفهای دارد که ملزم به انجام آن است؛ این در حالی است که گاهی این نقشها با خواستههای خانوادهها در تضاد است. روزبهانی ادامه تضادها در دانش آموزان را خطرناک خواند و گفت: به طور حتم سردرگمی برای یک دانش آموز خطرناک است. وقتی یک دانش آموز نمیداند که حق با خانواده است یا مدرسه، تعارض گسترده میشود. متاسفانه از آنجایی که در بسیاری از مواقع همسویی بین مدارس و خانوادهها وجود ندارد دانش آموزان دچار چالش میشوند.
بیشترآموزههای مدرسه در رسانهها رد میشود
وی افزود: مسائلی نظیر: پوشاک، مدل مو، لباس، حرف زدن و مسائلی از این دست تعارضات آشکارتری را بین مدارس و خانوادهها در خود دارند. در اغلب موارد آموزههای خانواده، رسانهها و همسالان توسط مدرسه رد میشود، به همین خاطر این چند ضلعی اجتماعی همسو حرکت نمیکند و فرد را دچار تعارض و مشکل میسازد زیرا همه بخشها به یک سو نمیروند.
این جامعه شناس با اشاره به اهمیت ایجاد فرهنگ استفاده از تکنولوژی گفت: در مورد ورود تکنولوژی نیز این تعارضات بین مدارس و خانوادهها وجود دارد. به نحوی که اغلب مدارس برای از بین بردن این بخش تلاش میکند در حالیکه خانواده استفاده از تبلت یا موبایل را پذیرفته است. وی افزود: باید به جای مخالفت با ورود تکنولوژی فرهنگ درست آن را به کودکان بیاموزیم. متاسفانه چون برخی از فعالان حوزه آموزش آشنایی با تکنولوژی ندارند، برای جلوگیری از آن تلاش میکنند و همین امر نیز به تعارضات دامن میزند.
ریاکاری محصول آموزشهای متضاد خانواده و مدرسه
این جامعه شناس با اشاره به تاثیرگذاری منفی تعارضات در دوران کودکی و نوجوانی بیان کرد: ادامه تعارضات از دوران کودکی به نوجوانی و بزرگسالی باعث مشکلات عدیدهای میشود به نحوی که فرد در بزرگسالی دچار تعارض در نقش و ارزش میشود که به نوعی تزلزل شخصیت را به دنبال دارد. روزبهانی ادامه داد: در کشور ما برخی از افراد بر اساس موقعیت و نفع خود عمل میکنند که به جرات میتوان گفت پیامد همین تعارض نقش در دوران کودکی و نوجوانی است. در یک جامعه موفق بخشهایی نظیر آموزش، رسانه و خانواده در یکسو گام برمی دارند.
وی ریاکاری و دروغگویی را از تبعات تعارضات شخصیتی خواند و گفت: وقتی افراد بر اساس موقعیتها غیر قابل پیش بینی و منفعت طلبانه واکنش نشان میدهند، خصایص اخلاقی نظیر دروغگویی و ریاکاری افزایش مییابد زیرا یک فرد ریاکار نیز بر اساس موقعیت و منفعت خود واکنش نشان میدهد. به نظر میرسد ضروری است که درباره جامعه و شرایط حاکم بر خانوادهها بررسی علمی داشته باشیم تا بتوانیم نظام آموزشی را به یک آشتی با بطن جامعه فرابخوانیم. چیزی که امروز برای فرار از تضاد نسل آینده به آن نیازمندیم.