یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

«چگونه زندگی کردن»باید در اولویت آموزش دانش‌آموزان قرار گیرد


یک جامعه شناس راهکار مهار آسیب‌های اجتماعی در جمعیت دانش آموزی را آموزش و ارتقای مهارتهای زندگی دانست و گفت: اولویت اول در مدارس برای دانش آموزان باید یادگیری چگونه زندگی کردن باشد.

محمد روزبهانی در گفت وگو با ایسنا، درباره جایگاه فعالیت‌های پرورشی در آموزش و پرورش گفت: مباحث پرورشی همانطور که در لفظ “آموزش و پرورش ” مشخص است توامان با آموزش باید دنبال شود و هم وزن برنامه‌های آموزشی است.

وی افزود: درباره آسیب‌های اجتماعی نیز باید گفت که امروز تمام جامعه درگیر شده است و البته این امر در آموزش و پرورش زاییده خود آموزش و پرورش نیست  و شاهد سرریز آسیب های اجتماعی جامعه به آن هستیم. به عنوان مثال اگر خانواده گرفتار اعتیاد و بزه باشد بر روی فرزندان کم سن و سال هم اثر می گذارد و با ورود این فرزند به مدرسه بخشی از آسیب‌های اجتماعی ناخواسته وارد مدارس می‌شود.

این جامعه شناس با بیان اینکه مدرسه به خودی خود آسیب زا نیست اظهار کرد: اما به هر صورت اگر آموزش و پرورش نتواند با این آسیب‌ها برخورد مناسبی داشته باشد این آسیب‌ها در جمعیت دانش آموزش گسترش می‌یابد و مدرسه به محیطی برای گسترش بیشتر آسیب‌های اجتماعی تبدیل می‌شود.

روزبهانی درباره انتشار فیلم‌هایی در فضای مجازی مبنی بر خودآزاری و خودزنی چند دانش آموز گفت: این اتفاقات علت فردی ندارند و بسیار اندک هستند و مباحث اجتماعی بر روی آن اثرگذارند مهمترین عامل شکل گیری تربیت و رفتار اجتماعی خانواده است و پس از آن مدرسه، گروه دوستان و رسانه‌ها قرار دارند. این مورد و موارد مشابه نظیر آن بیشتر ناشی از تاثیر گروه دوستان است.

وی ادامه داد: زمانی که افراد به سن نوجوانی می‌رسند و دوره بلوغ را طی می‌کنند به دنبال استقلال و خارج شدن از سایه خانواده هستند و به همین علت به سمت گروه دوستان گرایش بیشتری پیدا می‌کنند و وقتی اتفاق یا آسیبی در گروه دوستان وجود داشته باشد روی مابقی نیز تاثیر می‌گذارد.

این جامعه شناس با بیان اینکه اگر بتوانیم مهارت‌های زندگی اعم از قدرت نه گفتن، خودآگاهی و انتقاد پذیری را داخل محتوای کتب درسی و تدریس معلمان کنیم در کاهش آسیب‌های اجتماعی موفق عمل کرده‌ایم گفت: هر چه میزان این مهارت‌ها بیشتر باشد میزان آسیب‌های اجتماعی و مشکلات دانش آموزان کمتر خواهد شد. اولویت اول دانش آموزان در مدرسه باید یادگیری چگونه زندگی کردن باشد.

روزبهانی تاکید کرد: البته معلمان ما برای انتقال این مهارت‌ها بسیار کم آموزش می‌بینند و لازم است به این موضوع بیشتر توجه شود.

بسوی مدارس مهارت محور!

محمد روزبهانی/ جامعه شناس و مدیر مسئول  فانوس


تجربه ۱۲ سال تحصیل و ۲۰ سال تدریس در مدارس پایه های مختلف مرا به این نتیجه تقریبا قطعی رسانده که مدارس ما از نظر آموزش مهارتهای اساسی زندگی،اجتماعی و تخصصی، وضعیت مطلوبی ندارند.در حال حاضر کمترین توجه و تمرکز مدارس بر آموزش مهارت است. دانش آموزی که در سن ۶ یا ۷  سالگی وارد پیش دبستانی و مدرسه  می شود. بعد از شش سال دوره ی ابتدایی و دو دوره ی سه ساله متوسط، باید از نظر یادگیری مهارتهای زندگی -اجتماعی و حتی مهارتهای تخصصی در حد مطلوب و قابل قبولی باشد. اما متاسفانه فارغ التحصیلان دبیرستانی ما با کمترین مهارتهای مورد نیاز با انباشتی از اطلاعات بدرد نخور مدرسه را تمام می کنند . گروهی وارد دانشگاههای مختلف می شوند و مابقی نیز به سمت بازار کار می روند. مدارس ما مدارس دانش محور هستند نه مهارت محور!  مدرسه حجمی از دانش و اطلاعات مورد نیاز و شاید هم به درد نخور را  در حافظه ی دانش آموزان می ریزد و از همین حجم اطلاعات در پایان ترم و یا سال تحصیلی امتحانی می گیرد . دانش آموز هم اگر بتواند از این امتحان نمره بگیرد،  قبول تلقی شده و به پایه بالاتر می رود. این روند تا پایان دوره ی متوسط و حتی دانشگاه ادامه دارد. اما سوال این است  آیا این دانش آموزان و دانشجویان مهارتی نیز کسب کرده اند؟ چقدر مهارت کسب کرده اند؟  آیا همان مقدار از مهارتی که آموخته اند می تواند در زندگی روزمره پس از مدرسه و دانشگاه کمکشان کند؟ جواب همه ی این سوالات متاسفانه خیر است. یعنی بیشتر دانش آموزان ما نه تنها مهارتی جز همین مهارت خواندن و نوشتن و مقداری اطلاعات  راجع به ریاضی و علوم و فیزیک و سایر دروس کسب نکرده اند. بلکه اگر چیزی هم یاد گرفته اند در زندگی روزمره برایشان فایده ای ندارد.

مدارس موجود را من«مدارس دانش محور» می نامم . این مدارس اولویت را به  آموزش چند درس تخصصی میدهند. مثلا در دوره ی ابتدایی اولویت  و تمرکز بیشتر معلمان این دوره به درس ریاضی است. این سنت و رویه غلط از دوره ی دانش آموزی من و قبل از من تا همین امروز ادامه دارد.  امروزه برای همه ی خانواده ها یقین حاصل شده است که مهمترین درس زندگی هر کسی درس ریاضی و پس از آن علوم است (در دوره ی ابتدایی) و در دوره های تحصیلی بالا تر فیزیک و شیمی هم به آن اضافه می شود. تا جایی که بسیاری از معلمان ومسئولان مدارس و آموزش و پرورش از این چند درس با نام دروس پایه نام می برند.

 البته این دروس در زمینه علوم تخصصی بسیار مهم و تاثر گذار هستند، اما برای دانش آموزان دبستانی وحتی دبیرستانی استفاده از این عنوان غلط و بی پایه، رویه آموزش را دچار مشکل می کند.

«مدارس  دانش محور»به اشتباه دانش آموزان را به سمتی می برند که کمترین تاثیر مثبت  را در آینده شغلی و حتی زندگی آنها دارد.بیشترین وقت  دانش آموزان مدارس ابتدایی و حتی متوسطه  صرف درس ریاضی می شود که به نوعی کمترین تاثیر را در زندگی آنها دارد. مدارس  باعث این نگاه اشتباه شده اند. درس ریاضی  تاثیری در زندگی شغلی بیش از ۹۹ درصد از دانش آموزانی که در مدارس ما تحصیل می کنند ندارد. شاید این ۹۹ درصد در تمام طول عمرشان هیچ استفاده ای از فرمولهای ریاضی  نکنند اما یک فرد هر روز باید از مهارتهای زندگی و اجتماعی در هر کجا استفاده نماید. هر چند که خود کسانی  هم که به سبب تحصیلات مرتبط با ریاضی و اشتغال ، به مدد تکنولوزی های جدید از دانش ریاضی دوره ی تحصیلی  استفاده نمی کنند یا کمتر استفاده می کنند. بقیه دروس پایه ( به قول گروهی به اشتباه دروس پایه) نیز همین گونه هستند.

متاسفانه در مدرسه  اگر دانش آموزی علاقه ای به ریاضی نداشته باشد یا کم به این درس توجه کند و نمره نگیرد با برچسبهای تنبل و کم هوش و خنگ و ...نامیده می شود. در صورتی که ممکن است همین فرد در مهارتهای زندگی و اجتماعی به بهترین نحو ممکن بتواند نیازهای خودش را برطرف کند و فردی مستقل محسوب شود.

چاره کار تغییر جهت آموزشی مدارس است. حرکت از مدارس دانش محور به سمت مدارس مهارت محور!

 «مدرسه  مهارت محور» مدرسه است که اولویت اولش آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی است و پس از آن آموزش دروس تخصصی دیگر مانند ریاضی و علوم و...!

در دوره ی ابتدایی باید فشار ناشی از آموزش دروس تخصصی از روی دانش آموزان برداشته شود ومیزان موفقیت یک دانش اموز را نه از روی نمره ی ریاضی و علوم آو که از روی میزان یادگیری مهارتهای اساسی زندگی ارزیابی نمایند.

ابتدا باید به دانش آموزان یاد داده شود  که چگونه  بتوانند نیازهای روزمره ی خود را خودشان برطرف کنند  و در نهایت مستقل شوند . چگونه ارتباط موثری با  دیگران از جمله ،همکلاسی ، معلمان و سایر افراد جامعه برقرار نمایند. چگونه با دیگران ابراز همدلی کنند و همکاری نمایند.چگونه مسئولیت پذیر باشند و اولویت را به کار گروهی و تیمی بدهند تا کار فردی.چگونه از تک روی و خودمحوری به سمت گروهی عمل کردن و با هم بودن برود.

 این مهارتها  و مواردی مشابه ، باید  مهمترین  اولویت در آموزش دانش‌ آموزان در مدارس باشد. البته این نوع مهارتها در کلاس درس و با سخنرانی معلم آموزش داده نمی شود بلکه باید در کارهای گروهی و اردوهای دانش آموزی (که واقعا جای شان در سیستم آموزشی ما خالی است) آموزش داده شود..

«مدارس مهارت محور»دانش آموزی تربیت می کنند که برای خود و جامعه ای که در آن زندگی می کند یک یاری دهنده است تا یک کمک گیرنده صرف و سربار!مدارس مهارت محور علاوه بر آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی به آموزش مهارتهای تخصصی مورد نیاز دانش آموزان برای آینده شان نیز می پردازد.

به نظر می رسد بخش زیادی از مسائل وآسیبهای اجتماعی که امروز گریبان جامعه ی ما را گرفته است،ناشی از نداشتن  مهارتهای  زندگی و اجتماعی مورد نیاز افراد جامعه  است. این مهارتها می بایست قبلا در خانواده و مدرسه به فرد آموزش داده می شد تا بعد از رسیدن به سنین جوانی بتواند یک  زندگی  مستقل را شروع کند. اما به دلیل کوتاهی خانواده ها و مدارس و رسانه ها ( که ناشی از تاکید و  تمرکز بر آموزش دانش و اطلاعات غیر کاربردی و بی توجهی به آموزش مهارتهای زندگی است) وضعیت  نسل جوان ما به اینگونه است که می بینیم.بسیاری از جوانان ما حتی پس از اشتغال و ازدواج همچنان وابسته به کمکهای مادی و غیر مادی خانواده ها یشان می باشند. از سوی دیگر  آسیبهای اجتماعی  مانند، بیکاری،اعتیاد،طلاق و... از یک زاویه به نداشتن مهارتهای اساسی زندگی و اجتماعی و حتی تخصصی  جوانان و فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاههای ما بر می گردد. برای کاهش و حتی برطرف کردن آسیبهای اجتماعی در میان مدت و بلند مدت تغییر روند آموزشی مدارس از دانش محور به مهارت محور است.

منبع:سایت فانوس

 

آموزش و پرورش در غیاب نخبگان

محمد روزبهانی*

منبع:فانوس

اگر نخبگان کشور در حوزه های مختلف را مخاطب قرار دهیم و از آنها درباره اولویت آموزش و پرورش سوال کنیم،شاید این حوزه را اولویت اول یا دوم جامعه در برنامه ریزی ها قلمداد کنند،اما در عمل می بینیم که خود توجه چندانی به این حوزه ندارند. آموزش و پروررش برای نخبگان و افراد تاثیر گذارِ حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی از اولویت برخوردار نیست.نخبگان کشور ما از نخبگان فرهنگی گرفته تا سیاسی ، اقتصادی ، هنری و ورزشی کوچکترین نگاهی به آموزش و پرورش ندارند. این در  صورتی است که بسیاری از آنها والدین دانش اموزانی هستند که در همین سیستم آموزشی مشغول به تحصیلی می باشند.توجه نکردن افراد مشهور و نخبگان به یک موضوع یا مسئله ی اجتماعی باعث می شود که آن موضوع یا مسئله از دید رسانه ها مغفول مانده و مورد توجه قرار نگیرد.با گسترش رسانه ها  اعم از تلویزیون و اینترنت و بخصوص شبکه های اجتماعی مجازی، میزان تاثیر گذاری نخبگان و افراد مشهور بر مردم و افکار عمومی بیشتر شده است. این افراد با حضور در رسانه ها و اظهار نظر مثبت یا منفی در مورد اتفاقات مختلف ، افکار عمومی را برای توجه و تمرکز به آن اتفاق حساس می کنند. بارها اتفاق افتاده است که هنرمندان و یا ورزشکاران در فضای مجازی کمپینهای تشکیل داده اند تا افکار عمومی را نسبت به یک مسله ی محیط زیستی مانند آلودگی هوا،قطع درختان یک باغ یا خیابان و در تازه ترین مورد  برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه به حساس کنند و به میدان بیاورند. این حضور در کمپینهای فضای های حقیقی و مجازی بسیار تاثیر گذار بوده و توانسته اند توجه سیاستگذاران و مسئولین را به موضوع جلب کنند. این کار بسیار ارزنده و مفید است و از نخبگان و افراد مشهور انتظار می رود که با حضور بیشتر بتوانند به حل معضلات و مشکلات جامعه بیشتر کمک کنند چرا که حرف آنها به عنوان گروههای مرجع در جامعه مورد قبول واقع می شود. اما حوزه ای که حضور  نحبگان  هنری ورزشی سیاسی و..در آن بسیار کم رنگ است حوزه مهم آموزش و پرورش است. متاسفانه نخبگان جامعه موضوع  آموزش و پرورش رابه کناری نهاده اند و آنرا تقریبا از اولویت های خود خارج کرده اند. امروزه کمتر جامعه شناس،اقتصاد دان،هنرمند،ورزشکار و سیاستمداری را سراغ داریم که درباره آموزش و پرورش اظهار نظر کند اما همین افراد در بسیاری دیگر از حوزه های عمومی به اظهار نظر می پردازند. این عدم حضور  و نبود نخبگان در عرصه آموزش و پرورش و حرف نزدن از این حوزه تنها به بی توجهی خود این نخبگان بر نمی گردد ،بلکه بخشی از این بی توجهی حاصل نگاه مسئولین وفرهنگیان و رسانه های حوزه آموزش و پرورش است که به سراغ نخبگان نمی روند و آنها را به درون آموزش و پرورش نمی کشند. در واقع اگر اهالی آموزش و پرورش و بخصوص رسانه های این عرصه به سراغ نخبگان بیرون از آموزش و پرورش بروند و آنها را به درون این حوزه بیاورند ؛آنها نیز به نوعی مجبور می شوند که از این حوزه حرف بزنند و در مورد آن اظهار نظر کنند. خود نفس اظهار نظر یک فرد مشهور و شناخته شده در مورد کم و کاستی های آموزش و پرورش، موجب حساس تر شدن جامعه ،خانواده ها ،رسانه ها و در نهایت مسئولین و دولتمردان خواهد شد. این حساسیت نتیجه اش توجه بیشتر به حوزه آموزش و پرورش و در نهایت کم تر شکل مشکلات و معضلات این عرصه می شود.

به نظر می رسد که رسانه های حوزه آموزش و پرورش بهتر است تمرکز بیشتری  بر مصاحبه و گفتگو با نخبگان و افراد مشهور داشته باشند و سعی کنند این افراد را به سمت اظهار نظر موثر در باره آموزش و پرورش مجبور کنند. به شکلی صریح و ساده باید گفت ما باید به سمت جلب نظر نخبگان به این حوزه حرکت کنیم تا با حضور موثر این افراد  توجه بیشتر رسانه ها،خانواده ها ،جامعه  و دولتمردان به مشکلات و معضلات این حوزه جلب شود.

*مدیر مسئول سایت فانوس

بیتو ته‌ای ها د‌ر جاد‌ه های صعب العبور نظام آموزشی

گزارش روزنامه قانون: گلاره کلانتری

منبع:روزنامه قانون 14 دی 94

مصاحبه بریده شده من در این گزارش


همه می د‌انیم ، هرگاه افراد‌ی بخواهند‌ د‌ر کار خود‌ به عنوان عنصری حرفه ای مطرح شوند‌ ، باید‌ شرایط سخت آن را بپذیرند‌.حرفه  معلمی نیز از این قاعد‌ه مستثنا نیست، نیروهایی که به عنوان مد‌رس د‌ر آموزش و پرورش مشغول اند‌. د‌ر سیستم نظام آموزشی د‌ارای چند‌ د‌سته از معلمان هستیم که برخی از آنان به د‌لیل  رسمی بود‌ن از همان بد‌و ورود‌ به آموزش وپرورش مشغول به تد‌ریس می شوند‌.  د‌ر عین حال برخی معلمانی حق‌التد‌ریس  هستند‌ و د‌ر برخی رشته‌ها از جانب آموزش و پرورش جذب می‌شوند‌ و پس از مد‌تی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج د‌اشت به صورت رسمی استخد‌ام می‌شوند‌. با این حال، فرآیند‌ استخد‌ام حق‌التد‌ریسی‌ها به صورت رسمی د‌ر بیشتر موارد‌ حد‌ود‌ 6 سال به طول می‌انجامد‌ و د‌ر این مد‌ت، بیشتر این معلمان از شرایط خود‌ ناراضی اند‌. د‌سته د‌یگر از معلمان وجود‌ د‌ارند‌ که به مراتب د‌ارای شرایط شغلی سخت ود‌رد‌ناک تر  نسبت به د‌و د‌سته ای که نام برد‌ه شد‌ د‌ارند‌،چرا که این معلمان به عنوان  معلمان آزاد‌ شناخته شد‌ه اند‌ که حکم ابلاغی برای آنها صاد‌ر نمی‌شود‌، از خد‌مات بیمه‌ای برخورد‌ار نیستند‌ و تنها به صورت شفاهی با آنها توافق می‌شود‌. گفته می‌شود‌ به کار گیری این نوع از معلمان د‌ر سه سال اخیر مرسوم شد‌ه امااکنون جذب آنها متوقف شد‌ه است. از نیروی کار معلمان آزاد‌ د‌ر مناطق محروم و روستایی استفاد‌ه می‌شود‌ که به د‌لیل صعب‌العبور بود‌ن نیروهای نوع د‌یگر حاضر به خد‌مت د‌ر آن مناطق نیستند‌.


   معلمان چه مشکلاتی د‌ارند‌؟

مشکل مشترکی که میان  معلمان وجود‌ د‌ارد‌مسکن است؛معلمانی که مبلغ زیاد‌ی از حقوق خود‌ را صرف کرایه خانه می‌کنند‌. بسیاری از معلمان پس از سال‌ها خد‌مت د‌ر آموزش و پرورش، همچنان نتوانسته‌اند‌ مسکن شخصی د‌اشته باشند‌ و مقد‌ار بسیاری از حقوق خود‌ را هزینه کرایه خانه می‌کنند‌.برخی از معلمان مشکلات خود‌ را رفت و آمد‌ به مناطقی عنوان می‌کنند‌ که با وجود‌ صعب‌العبور بود‌ن، هیچ مزایایی برای خد‌مت د‌ر آن مناطق به آنها ارائه نمی‌شود‌.وام، بیمه، پاد‌اش و مزایا از موارد‌ی است که این معلمان از آنها ابراز رضایت نمی‌کنند‌ و آن را د‌ر مقایسه با مزایای سایر مشاغل نامناسب و نابرابر می‌د‌انند‌.معلمان مناطق محروم هیچ پاد‌اشی د‌ریافت نمی کنند‌ این د‌رحالی است که د‌ر روزهای سخت پاییز و زمستان باید‌ مسافت طولانی را از محل سکونت خود‌ طی کرد‌ه تا به محل خد‌مت خود‌ برسند‌.اما د‌ر مسیر ممکن است با مشکلات زیاد‌ی روبرو شوند‌ که به د‌لیل تنها بود‌ن، به موقع نرسید‌ن کمک های خد‌مات رسانی د‌یگر نتوانند‌ به خانه گرم خود‌ بازگرد‌ند‌. مسئله اصلی اینجاست که د‌ر تمام این سال‌ها د‌ولت‌های مختلف نتوانسته‌اند‌ برای کسب رضایت این قشر زحمتکش د‌ر مناطق صعب العبور، که تعلیم و تربیت کود‌کان ما نیز د‌ر د‌ست آنهاست، به نتایج قابل‌قبولی د‌ست پید‌ا کنند‌. بنابراین مشکلات معیشتی معلمان ربطی به امروز و د‌یروز ند‌ارد‌ بلکه همانند‌ کلافی است که د‌ر تمام این سال ها سرد‌رگم بود‌ه و هیچ کسی چاره ای برای آن پید‌ا نکرد‌ه است.بد‌ون شک موارد‌ی که ذکر شد‌، تمام مشکلات معلمان را پوشش نمی‌د‌هد‌ اما مسئله‌ای که بسیار حائز اهمیت است اینکه اگر مجموع این مشکلات و حل نشود‌، نوعی بی‌انگیزگی به د‌لیل فشارهای معیشتی و سختی کار د‌ر معلمان ایجاد‌ شد‌ه که به مراتب مشکلاتی اساسی و ریشه ای برای نظام آموزشی کشور به وجود‌ خواهد‌ آورد‌. 
  حواد‌ث تلخی که برای برخی از معلمان اتفاق افتاد‌ه است
« روز چهارشنبه 25 آذر معلم استان کهگیلویه وبویراحمد‌ د‌ر مسیر بازگشت از روستای محل خد‌مت خود‌ به خانه‌اش د‌ر سرمای شد‌ید‌، جان سپرد‌.علی بخش نوروزی معلم مد‌رسه شهید‌ان سروش‌نژاد‌ روستای طسوج از توابع استان کهگیلویه وبویراحمد‌ د‌ارای ٢٥‌سال سابقه د‌ر مقطع ابتد‌ایی بود‌. آقای نوروزی عصر چهارشنبه ٢٥ آذر امسال مانند‌ هر هفته از روستا به سمت خانه حرکت کرد‌ اما این هفته با هفته‌های گذشته تفاوت د‌اشت. فاصله روستای طسوج بیش از ٦٠کیلومتر از چرام مرکز شهرستان است و حد‌ود‌ ٢٠ کیلومتر از جاد‌ه، خاکی و برفگیر است.عصر چهارشنبه وقتی آقامعلم به همراه ٢نفر د‌یگر راهی چرام بود‌ند‌، خود‌روی آنها د‌ر مسیر جاد‌ه خاکی و سرمای شد‌ید‌، متوقف شد‌. نیروهای کمکی به موقع نمی رسند‌ و آقامعلم و یکی از سرنشینان خود‌رو بر اثر سرما جان می‌بازند‌. این د‌رحالی است که سرنشین د‌یگر خود‌رو د‌ر بیمارستان د‌هد‌شت بستری است.» البته ماجرا فقط به قصه د‌رد‌ناک معلم کهگیلویه‌وبویراحمد‌ ختم نمی شود‌ چرا که «علی اسد‌زاد‌ه» ۹ سال د‌ر مناطق سرد‌، صعب‌العبور و کوهستانی لرستان به د‌انش‌آموزان و کود‌کان عشایر د‌رس می‌د‌اد‌. سرمای شد‌ید‌ مناطقی که معلم گاه ساعت‌ها پای پیاد‌ه د‌ر آنجا راه می‌رفت، به لخته شد‌ن خون د‌ر پای او و قطع پای چپش تا بالای زانو منجر می‌شود‌.» از این حکایت‌ها د‌ر اقصی نقاط کشور وجود‌ د‌ارد‌ که د‌ر برخی موارد‌ ممکن است حتی رسانه‌ای نشود‌. به همین منظور «قانون» با «محمد‌روزبهانی»کارشناس آموزش د‌ر زمینه اینکه آیا سازمان های مختلف برای خد‌مات رسانی به معلمان بیتوته فعالیت های لازم را د‌ارد‌ گفت‌وگو کرد‌ه که به شرح زیر است :کارشناس آموزشی د‌ر باره اینکه معلمانی که د‌چار حاد‌ثه می شوند‌ آیا قانونی د‌ر کشور وجود‌ د‌ارد‌ که بتواند‌ حقوق آنها را پیگیری کند‌، می‌گوید‌:« آموزش و پرورش د‌ارای بخش حقوقی است و زمانی که معلم د‌چار حاد‌ثه ای شود‌ به این بخش مراجعه می‌کند‌ و مشاورهایی که د‌ر این مراکز هستند‌ وکالت آنها را برعهد‌ه می گیرند‌ تا بتوانند‌ حقوق از د‌ست رفته خود‌ را بگیرند‌.»به گفته محمد‌ روزبهانی، د‌ر زمینه معلمان حاد‌ثه د‌ید‌ه نکته ای وجود‌ د‌ارد‌ که باید‌ به آن توجه کرد‌ که د‌ر برخی از د‌ولت ها به این معلم ها توجه نمی شود‌ و این معلم ها باید‌ برای گرفتن حقوق خود‌ روزها و بعضا سال ها د‌وند‌گی کنند‌ تا بتوانند‌ حقوق از د‌ست رفته خود‌ را به د‌لیل حاد‌ثه  د‌ریافت کنند‌.اما د‌ر د‌ولت تد‌بیر و امید‌ معلمانی که به د‌لیل سختی مسیر اتفاقات ناخوشایند‌ی برایشان می افتد‌ خود‌ یا خانواد‌ه‌هایشان به آسانی می‌توانند‌ حقوق از کار افتاد‌گی و بازنشستگی را طلب کنند‌.»به گفته وی، «د‌ر کشور خلاقانونی برای معلمان احساس نمی شود‌ و اکنون این قانون د‌ر حال اجرا شد‌ن است.د‌ر بعضی موارد‌ معلم ممکن است حق بیمه خود‌ را بعد‌ از حاد‌ثه نتواند‌ د‌ریافت کند‌ که د‌یگر د‌ر اینجا انتقاد‌ به سازمان تامین اجتماعی است. حتی معلمانی  که د‌ر مناطق صعب‌العبور د‌ر حال خد‌مت رسانی هستند‌ باید‌ از وزارت راه و شهرسازی د‌رخواست کرد‌ که این راه های صعب‌العبور را هموار کنند‌» . بنابراین بیش از پیش به امکانات زیر ساختی د‌ر کشور توسط مسئولان توجه شود‌. اما آموزش و پرورش می تواند‌ برای معلمانی که د‌ر این مناطق ممکن است حاد‌ثه آفرین باشد‌ از لحاظ ماد‌ی و معنوی آنها را مورد‌ حمایت های ویژه قرار د‌هد‌.»
  معلم با مشکلات معیشتی نمی تواند‌  تأثیرگذار باشد‌
عوامل مؤثر برمنش و روحیه د‌انش آموزان، روحیه معلم، رفتار، بیان، سعه صد‌ر و انگیزه مد‌رسه است. د‌ر محیط مد‌رسه و کلاس د‌رس روحیه معلم، رفتار معلم، بیان معلم، سعه صد‌ر معلم و... تأثیر مستقیم بر رفتار و روحیه د‌انش آموزان د‌ارد‌. اگر معلم د‌ارای روحیه ای خوب و شاد‌ باشد‌ د‌انش آموزان نیز د‌ارای روحیه ای شاد‌ و خوب خواهند‌ بود‌ و اگر معلم با انگیزه بالا وارد‌ کلاس شود‌ و تد‌ریس را با انگیزه شروع نماید‌ سبب افزایش انگیزه مطالعه و جست وجو و یاد‌گیری د‌ر د‌انش آموزان خواهد‌ شد‌. لازمه برخورد‌ مناسب و توام با متانت د‌انش آموزان با مشکلات آموزشی و پرورشی خود‌، د‌اشتن معلمانی صبور و با سعه صد‌ر بالاست. اما اگر معلم  د‌ارای مشکل معیشتی باشد‌ چگونه قاد‌ر است روحیه ای شاد‌ د‌اشته باشد‌، چگونه باید‌ صبور باشد‌ و با کد‌ام انگیزه بالا وارد‌ کلاس شود‌. مسئولان با د‌اشتن برنامه‌ریزی‌ای که پشتوانه مطالعه باشد‌ می‌توانند‌ مشکلاتی که د‌ر زمینه معیشتی وجود‌ د‌ارد‌ را حل کنند‌.چگونه می توان انتظار د‌اشت معلمی که با خستگی وارد‌ کلاس می شود‌ روحیه ای شاد‌ د‌اشته باشد‌ و با شور و نشاط و پر انرژی کلاس را اد‌اره کند‌.د‌ر پایان می توان نتیجه گرفت که اگر معلمان عملکرد‌ مناسبی د‌ر کلاس ند‌اشته باشند‌ می تواند‌ منجر به افت تحصیلی و د‌ر د‌رازمد‌ت ترک تحصیل تعد‌اد‌ی از د‌انش آموزان شود‌ و د‌وری از کلاس و د‌رس می تواند‌ سبب افزایش آمار ناهنجاری ها و آسیب‌های اجتماعی می‌شود‌. از آنجا که پیشگیری هموار آسان‌تر و ارزان‌تر از د‌رمان است، شایسته است هزینه‌هایی به وزارت آموزش و پرورش تزریق شود‌ تا باعث ارتقای سطح معیشت و رفاه معلمان شود‌. ارتقای سطح معیشت و رفاه معلمان به طور سیستماتیک سبب اعتلای جایگاه و منزلت معلمان خواهد‌ شد‌.

مدرسه و ارتباط آن با پیشگیری از اعتیاد!


*محمد روزبهانی

منبع:پایگاه خبری ادنا

در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه  از جایگاه خانواده  کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی  اضافه شده. انتظار از  نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای  دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه  جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز  به مدرسه  و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در  مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده  و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است.  در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش  نیز  مسئولیتهایی  در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.

۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانش‌آموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانش‌آموزان در معرض آسیب (دانش‌آموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزش‌های لازم برای این نوع دانش‌آموزان.
۳- شناسایی دانش‌آموزان معتاد، مصرف‌کننده یا توزیع‌کننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانش‌آموزان وارد نیاورد.
۴- فراهم‌آوردن زمینه اجرای برنامه‌‌های آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامه‌های فرهنگی و تجهیز کتابخانه‌های مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانش‌آموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانش‌آموزان و خانواده‌ آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"

با توجه به بند های شش گانه ای که در آیین نامه در باره ی وظایف آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری مطرح شده است انتظار می رود که این نهاد با جدیت بیشتری در این عرصه وارد شود و از متخصصان و کارشناسان حوزه اعتیاد در  درون  و بیرون  این نهاد  کمک بگیرد.چرا   که مهمترین فرصت و مکان  برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی  بخصوص اعتیاد  مدرسه است. اگر نتوان از شرایط موجود  در مدارس برای اجرای برنامه های علمی پیشگیری از اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی استفاده کرد جامعه در آینده نچندان دوری  با چالشها و بحران هایی در  زمینه ها روبرو  می شویم.              

*جامعه شناس و  کارشناس اعتیاد و  آسیبهای اجتماعی