یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

شورا های آموزش و پرورش،موانع و فرصتها

منبع:نشریه نگاه شماره 512 هفته چهارم دی ماه
محمد روزبهانی:جامعه شناس

حضور مردم در تصمیم گیری و نظارت برکارهای همگانی نشانه ی گسترش مردم سالاری در جامعه است. شاید مهمترین شاخص برای اندازه گیری مردم سالاری در یک جامعه، میزان حضور مردم در تصمصم گیری امور محلی و ملی باشد. از این رو قانونگذاران برای تسهیل این امر ،اقدام به  تصویب قوانینی نموده اند که  میزان حضور مردم را در تمام عرصه ها افزایش دهد از جمله می توان به قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها،شهرستانها و مناطق کشور مصوب 26/10/1372 اشاره کرد.در ماده یک قانون تشیکل شوراها آمده است: "به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهره گیری از کلیه منابع و امکانات،جهت تاسیس،توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیت های اجرایی آموزش و پرورش،شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها به شرح این قانون تشکیل می شود" . همانگونه که در ماده یک این قانون می بینیم،سعی شده است که شرایطی فراهم شود تا نمایندگان مردم در قالب این شوراها مشارکت بیشتری در تصمیم گیری  مسائل آموزش و پرورش داشته باشند.این مشارکت با عث می شود که افکار جدید و خلاقانه وارد حوزه ی تعلیم و تربیت شود و از طرفی خواست مردم محلی در تصمیم گیری ها لحاظ گردد. در شوراهای آموزش و پرورش که متشکل گروهی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی  و نمایندگان مردم مناطق ،شهرستانها و استانهاست ،بهتر می توان به نیازهای محلی پی برد. در واقع هنگامی که اشخاصی که خود در یک منطقه زندگی می کنند بخواهند برای تعلیم و تربیت در همان منطقه تصمصم گیری نمایند، تصمیم های واقعی تری خواهند گرفت چرا که به مسائل ،نیازها و مشکلات منطقه محل زندگی خود بیشتر آشنا هستند.

وظیفه ی دیگر این شوراها نظارت به اجرای برنامه های آموزش و پرورش منطقه یا شهرستان و حتی استان است. دادان حق نظارت بر اجرای کارها به مردم باعث می شود که کارها بهتر انجام شود و از طرفی مردم احساس کنند که حضور دارند و به حساب می آیند. شهروندان زمانی که بدانند در جریان امور قرار دارند و در جایگاه اظر قار گرفته اند،میزان مشارکت آنها در کارها افزایش می یابد و بر عکس اگر احسا نمایند که نمی توانند در جریان امور قرار گیر ند یا به آنها این اجازه داده نمی شود بر میزان حضور و مشارکت  های بعدی آنها اثر منفی می گذارد

درا دامه به موانع و فرصتهای شوراهای آموزش و پرورش نگاهی گذرا داریم.موانع و چالشهای شوراها:مشکلات مربوط به شیوه انتخاب اعضا ی این شوراها-فعال نبودن انجمن اولیا و مربیان  در مدارس و نماینده آن در شورا ها- کمبود راهکارهای قانونی و دستورالعمل های اجرایی برای نظارت مردم- دیدگاه منفی مسئولان نسبت به نظارت مردمی- تمرکز گرایی در آموزش و پرورش-ضعف فرهنگ نظارت در جامعه .شوراها با موانعی روبرو هستند  که به اختصار به آنها اشاره شد اما  می توان همین موانع و چالش ها را به فرصت تبدیل کرد. با اصلاح شیوه ی انتخاب  اعضای این شوراها با حضور بیشتر مردم می توان  این شوراها را کارامد تر کرد و یا نمایندگان انجمن اولیا مدارس می توانند با حضور پر رنگ تر خود ،فرصتهای بیشتر برای حل مشکلات آموزش و پرورش ایجاد کنند. بطور خلاصه فرصتهای وجود شوراها برای آموزش و پرورش این موراد است.فرصتها:وجود انجمن اولیا قوی و موثر- حضور نمایندگان مردم و دولت در شوراها- قوانین موجود که ظرفیت خوبی برای مشارکت مردم ایجاد کرده اند.


رابطه ی نظام آموزشی و آسیبهای اجتماعی


محمد روزبهانی

منبع:نشریه نگاه-شماره516-نیمه اول آبانماه93-صفحه3

هر روز در مسیر محل کار تا خانه ، با صحنه هایی روبرو می شوم که بسیار ناراحت کننده است. سر چهار راهها کودکانی را می بینم که  دستفروشی می کنند   و به هر صورت می خواهند جنسشان را بفروشند. این کودکان که به کودکان کار معروف شده اند همه در سن تحصیل قرار . شاید هم بسیاری از آنها به مدرسه نمی روند. کمی آنطرف  تر فرد معتادی را می بینم که تا کمر در سطل آشغال فرو رفته و به دنبال تکه زباله ای است که بشود فروخت  و با پول آن  مواد تهیه وچند ساعتی زندگی  را  بیشتر تحمل کند. روزنامه و سایت ها را نگاه می کنم، پر است از اخبار ناراحت کننده از مشکلات و مسائل اجتماعی، از خودکشی گرفته تا قتل ، دزدی ، تجاوز جنسی و ...! 

این پدید ها در سطح شهرهای بزرگ و کوچک  به قدری زیاد شده اند که هر کسی هم که در باره ی  مسائل اجتماعی  تخصص و مطاله ای نداشته باشد به راحتی می تواند آنها را تشخیص دهد، چه رسد به  جامعه شناسان و متخصصین امور اجتماعی! این پدید های اجتماعی تا زمانی که فراگیر نشده اند ،برای نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده ی آن تهدید  به حساب نمی آیند و  به عنوان یک مسئله و آسیب اجتماعی مطرح نیستند. موضوع و مشکل از زمانی مطرح می شود که این پدیده  ها و  نا هنجاریهای اجتماعی گسترش پیدا می کنند، آن وقت است که باید فکری برایشان کرد. امروزه این ناهنجاریها از جمله اعتیاد،کودکان کار و غیره  تهدیدی جدی برای زندگی اجتماعی است. سوال این است که کدام نهادها در کاهش یا افزایش آسیبهای نظام اجتماعی نقش دارند؟  و  پیشگیری از این  آسیبها چه راهکارهایی را می طلبد و به عهده ی کدام نهادها است؟ 

ادامه مطلب ...