یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

مشارکت بخش غیر دولتی و مقابله با بحران منابع در آموزش و ‍‍پرورش

 منبع:سخن معلم

 گزارش: محمد روزبهانی

سازمان مدارس غیر دولتیِ آموزش و پرورش در روزهای 25 تا 27 مرداد ماه امسال میزبان همایشی بود که یکی از اهداف آن توضیح یک بسته حمایتی بود که دولت به مدارس غیر دولتی اعطا می کند تا راه حلی برای مشکلات این مدارس باشد . در این همایش موانع و مشکلات مدارس غیر دولتی در گوشه و کنار کشور از زبان موسسان این مدارس، مدیران و کارشناسان بیان شد و در کارگروه های مختلف به بحث گذاشته شد . همچنین مقامات و مسئولین نهادهای خارج از آموزش و پرورش اما مرتبط با مدارس غیر دولتی نیز در این همایش حاضر شدند و علاوه بر سخنرانی،به سوالات حاضران پاسخ دادند که از آن جمله می توان به رییس سازمان تامین اجتماعی، معاون امور شهرداری های وزارت کشور، دیوان محاسبات و ... اشاره کرد. مشکلات مربوط به بیمه کارکنان این مدارس، وضعیت زمین های قابل استفاده برای احداث مدرسه و دیگر موانع موجود بر سر راه موسسان،از جمله مواردی بود که در این جلسات مورد بحث قرار گرفت . همچنین مجتبی زینی وند، مدیر کل مدارس غیر دولتی سازمان هم در نشست ها و کارگروه های متعدد، به توضیح بسته حمایتی وزارت آموزش و پرورش پرداخت و مزایا و مسئولیت های مندرج در این بسته را برای موسسان و مدیران و کارشناس مسئولان مدارس غیر دولتی شرح داد .
 

ادامه مطلب ...

نگرش به مفهوم ثروت در جامعه و نظام آموزش و پرورش ایران

علم بهتر است یا ثروت؟ این  موضوعی  انشایی  بود که بیشتر ما در دوران تحصیل در باره ی آن زیاد نوشته  بودیم! خیلی از ما در  انشا هایمان می نوشتیم که علم بهتر است و برخی هم می گفتند ثروت! گروهی هم می نوشتن که هر دو را داشتن خوب است و یکی از دیگری بهتر نیست!  بطور کلی در فرهنگ عمومی ما دید خوبی به ثروت نبود و نیست. در خیلی از مواقع افراد ثروتمند  را  "  ... پول   " خطاب میکردند و می کنند.  اما این ظاهر قضیه بود و در درون کمتر کسی بود که  از ثروت و دارایی بدش  می آمد.  همه می دانستند که ثروت داشتن خوب است و خیلی از مشکلات را بر طرف  می کند، اما ثروت داشتن به نوعی ضد ارزش شده بود. این نگرش منفی به ثروت وارد نظام  آموزش و پرورش ما نیز شد. چرا که  جامعه و نهادهایش با هم رابطه ی متقابل دارند و بر هم تاثیر می گذارند و تاثیر می پذیرند .در  نهاد آموزش و پرورش جدید ما نیز چندان به ویژگی های  خوب ثروت و تولید « توجه نشد و نمی شود. در صورتی که اولین و مهمترین اصل در توسعه یک جامعه افزایش ثروت آن جامعه است. هر جامعه ای که خواهان توسعه درون زا و فرا گیر است می بایست به طور مستمر میزان ثروت ملی را افزایش دهد تا  در کنار سایر شاخص های دیگر به مرور به توسعه  ای موزون دست یابد. اما سوال مهم و اساسی این است که : آیا در کشوری که فرهنگ عمومی به طور عام و بسیاری از اندیشمندان و نظریه پردازان آن  به طور خاص به انباشت ثروت اعتقاد ندارد و حتی آنرا بد می دانند می توان به توسعه رسید؟  به نظر می رسد که خیر نمی شود؟  سوال دوم این است که این قضیه چه ربطی به نظام آموزش و پروش کشور دارد؟ جواب آن این است  که شکل گیری ارزشهای مشترک، باورهای عمومی ،آرمانها و اهداف مشترک در یک جامعه از خانوده ها و مدارس آن جامعه سرچشمه می گیرد. اگر شهروندان یک جامعه از دوران کودکی با ارزشها و آرمانهای مشترکی  تربیت شوند که  به نگرش مثبت به ثروت  منتهی نشود،  آیا در بزرگسالی این افراد به فکر تولید ثروت فردی و ملی خواهند رفت و یا بر اساس آموزه هایی که ثروت را منفی و دامی شیطانی می داند، عمل خواهند کرد. جامعه ایران برای توسعه و عبور از مشکلا ت نیاز دارد که ثروت عمومی و حتی  فردی را افزایش دهد. ابتدا باید از مدارس آغاز کرد. در محتوای دروس دوره های تحصیلی  به ندرت  نگرش مثبتی به ثروت و ثروتمند بودن  وجود دارد. گاه  برعکس در مذمت ثروت  به  گفتهای بزرگان هم استناد می  شود. در مجموع نظام آموزش و پرورش  ما  از این  بعد مسیر درستی را طی نمی کنند. نیاز امروز جامعه ما تغییر نگاه به موضوع ثروت  است. باید به بچه ها یاد داد  ثروت خوب است  و اینکه  هر چه یک جامعه  ثروتمند تر باشد در جهان از جایگاه بالاتری برخوردار است و قدرت چانه  زنی بیشتری خواهد داشت. بر عکس هر چه یک کشور از درآمد سرانه و ثروت کمتری برخوردار باشد، هر چند هم که خود را مهم تلقی کند، اما در نگاه سایر کشورها، بسیار کوچک به نظر خواهد رسید.

  

ادامه مطلب ...

آموزش و پرورش دولتی یا خصوصی؟

 چند روز پیش در نشستی با چند تن از کارشناسان و نویسندگان حوزه ی اموزش و پرورش بحث مان در گرفت. موضوع  بحث، اموزش و پرورش خصوصی و دولتی بود. بیشتر دوستان با حرارت بسیار زیادی از دولتی  و رایگان شدن مدارس طرفداری می کردند.  دوستان من استدلالشان این بود که آموزش و پرورش دولتی عادلانه تر است. دانش آموزان در کشوری که  آموزش و پرورش، رایگان است. بهتر می توانند تحصیل نمایند و در نهایت از برابری بیشتری برخودار هستند. به عنوان مثال کشور سوئد را مثال می زدند  که در این کشور تا کلاس نهم همه امکانات تحصیلی رایگان است. حتی لوازم و التحریر! البته درست می گفتند در اکثر کشورها ی جهان تحصیلات ابتدایی و حتی راهنمایی رایگان استو در ایران نیز همینطور، در اصل 30 قانون اساسی دولت را موظف کرده است که شرایط تحصیل رایگان را برای همه ی ملت فراهم نماید. این روش البته خوب است. من هم در ان جلسه با این روش موافق بودم و هستم. اما  نکته ای  که توسط  برخی از کسانی که خود را مدافع رایگان بودن و شاید هم دولتی بودن تحصیلات می دانند نادیده گرفته می شود ، حق امتخاب است! حق انتخاب شیوه ی تحصیل توسط دانش اموز و اولیاء او. اگر ما بپذیریم که در یک کشور فقط بایست آموزش و پرورش دولتی و حتی رایگان حکم فرما باشد و نوعی دیگر از آموزش و پرورش وجود نداشته باشد و تنها بر اساس این دلیل که باعث برابری می گردد کاملا اشتباه است. آموزش و پرورش دولتی و حتی رایگان در یک کشور هیچ وقت به عدالت و برابری اموزشی منتهی نمی شود. چرا که خانواده های توانمند به هر طریق ممکن  و از راههای قانونی و حتی غیر قانونی می توانند شرایط بهتر تحصیلی برای فرزندا ن شان  فراهم نمایند. این خانواده ها درست است که مجبورند فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند، اما می توانند از راههای دیگر کاری کنند که دوباره همان نابرابری اموزشی در تحصیل برقرار ماند اما به صورت پنهان! چرا که در ظاهر همه چیز عادلانه است اما در اصل نابرابری وجود دارد.  نمونه ی عالی تحصیلات رایگان و دولتی کشورهای کمونیستی سابق و حال حاضر است. در این کشورها اموزش و پرورش کاملا رایگان و دولتی است. آیا عادلانه و برابر هم هست؟ خیر . در  این نوع کشورها مردم حق انتخابی در هیچ زمینه ای ندارند حتی در نوع اموزش و محتوای ان برای فرزندانشان. دولت محتوا و شکل و روش آموزش را انتخاب می کند. کسی نمی تواند فارغ از دولت خودش از روشهای نو و جدید در اموزش استفاده نماید و حتی محتوا هم کاملا کنترل شده و غیر خلاقانه است.   هر چه دولت  از نظر اقتصاد ی ، آموزشی و فرهنگی بر نظام آموزش و پرورش کنترل داشته باشد  حق انتخاب و آزادی  در تحصیل از دانش اموزان گرفته می شود. درست است که در ظاهر آموزش و پرورش دولتی رایگان است و مردم به طور مستقیم برای تحصیل فرزندانشان پولی پرداخت نمی کنند اما از طرف دیگر امتیازاتی را از دست می دهند که شاید بسیار مهم تر از تحصیل رایگان باشد. در کشور سوئد و  کشورهای دیگر هم که   تحصیل کاملا رایگان است در ظاهر اینطور است. چرا که در همین کشور هر کس باید حداقل نصف درامد ماهانه ی خود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت نماید و در قبال ان می تواند از امتیازات زیادی از طرف دولت برخوردار باشد. در واقع اگر دولتی بخواهد امکاناتی به مردمش بدهد باید از خود مردم مالیات بگیرد و الا قادر به همچنین کاری نیست. اما بطور خلاصه اگر بتوان بهترین شیوه ی اداره ی اموزش و پرورش در یک کشور را انتخاب کرد، به نظر می رسد که ترکیبی از دو نوع اموزش و پرورش خصوصی و دولتی باشد. انهم   نه اموزش و پرورشی ایدئول‍‍‍و‍زیک! بهتر است دولت برای اموزش و پرورش در عرصه هایی وارد شود که بخش غیر دولتی قادر به دادن امکانات و خدمات نیست و هم چنین برای کسانی که قادر به پرداخت بهای تحصیلاتشان نیستند. می توان در قالب یارانه های آموزشی برای گروههای کم درآمد به انها کمک نمود تا به انتخاب خودشان شیوه ی آموزش گرفتن را انتخاب کنند

بیانیه آغاز فعالیت انجمن کارشناسان آموزش و پرورش (انجمن کارا )

بنام خدا

بیانیه آغاز فعالیت انجمن کارشناسان آموزش و پرورش (انجمن کارا )

آموزش و پرورش  در بیشتر جوامع یکی از مهمترین و گسترده ترین نهادها است. از این رو شایسته است که درمقایسه با دیگر نهادها از توجه ویژه برخوردار باشد. این توجه ویژه به این سبب است که آموزش و پرورش یکی از ارکان اصلی توسعه و پیشرفت کشور است و آموزش و پرورش پیشرو می تواند موتور محرک ترقی جامعه در ابعاد گوناگون باشد. متاسفانه  در طی سالیان گذشته به دلایل ساختاری ، مدیریتی ، فرهنگی ،علمی و... آموزش و پرورش ایران همگام با رشد و توسعه دیگر عرصه ها در جهان و جامعه رشد و توسعه پیدا نکرده است.در حالیکه بهتر آن است که تغییر و نوآوری در هر جامعه ابتدا از طریق نظام آموزشی صورت گیرد. بهتر این بود که در سالهای گذشته مسولین و به خصوص مدیران ارشد نظام آموزشی و کارشناسان و متخصصین  این حوزه به آسیب شناسی مسائل نظام آموزشی کشور می پرداختند تا  در رویارویی با آینده دچار چالش نشویم، نظیر مشکلات و مسائلی  که امروزه با آن روبرو هستیم. استفاده از کارشناسان آموزش و پرورش به عنوان متخصص ، مشاور و مدیر ضرورتی است که وجود داشته و دارد که متاسفانه به آن توجه کافی نشده است که نتیجه آن مشکلات امروز است. اگر سودای ترقی و بالندگی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی را در سر می پرورانیم و خواستار آنیم که نظام آموزشی پویا و همگام با علوم و فنون نوین که پاسخگوی نیازهای اقتصادی ، صنعتی ، فرهنگی و اجتماعی جامعه باشد ، داشته باشیم ، ناگزیرم از نظرات صائب متخصصان این حوزه بهره مند شویم. ما گروهی ازفرهنگیان و کارشناسان آموزش و پرورش (که اغلب درگیر امر آموزش و پژوهش در این زمینه هستیم ) به این ضرورت آگاهیم و به این منظور اقدام به تشکیل انجمن کارشناسان آموزش و پرورش ایران نموده ایم. اهداف این انجمن (که متشکل از کارشناسان، فرهنگیان و دانشگاهیان علاقه مند و متخصص در آموزش و پرورش هستند،)مشاوره،برنامه ریزی ونقد برنامه های درسی و  آموزشی،تحقیق و پژوهش ، شناخت مسائل آموزشی وچاره جویی برای حل و فصل آن و در نهایت حرکت به سوی آموزشی خلاق و کارا می باشد. تمرکز این انجمن بر موضوعات و مسائل آموزش و پرورش می باشد.

 تیرماه 1393