*محمد روزبهانی
در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه از جایگاه خانواده کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی اضافه شده. انتظار از نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز به مدرسه و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است. در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش نیز مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.
۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و
افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانشآموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانشآموزان در معرض آسیب (دانشآموزانی که سرپرست یا والدین آنها
قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان
به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزشهای لازم برای این
نوع دانشآموزان.
۳- شناسایی دانشآموزان معتاد، مصرفکننده یا توزیعکننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر
لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به
اینگونه دانشآموزان وارد نیاورد.
۴- فراهمآوردن زمینه اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامههای فرهنگی و تجهیز کتابخانههای مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره
برای اوقات فراغت دانشآموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانشآموزان و خانواده آنها از
اثرات و مضرات اعتیاد"
*جامعه شناس و کارشناس اعتیاد و آسیبهای اجتماعی
منبع: روزنامه روزان 7 شهریور 94 صفحه اجتماعی
اعتیاد به باور بسیاری ضعف اراده و مشکل اخلاقی است. این اعتقاد از دیر باز به طور سنتی در بیشتر جوامع از جمله جامعه ما وجود داشته و بر اساس همین باور با فرد معتاد برخورد شده است. در بین خانواده ها نیز چنین باوری وجود داشته و دارد و این نوع نگاه از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده است. حتی در بین مسئولین و کار به دستان جامعه همین نگاه به اعتیاد و معتاد رواج داشته و دارد. در این دیدگاه برخورد با فرد معتاد ،برخورد با بیمار نیست بلکه برخورد با مجرم است. یعنی فرد معتاد ، نه یک معتاد که یک مجرم است . فرد مجرم را به مجازات می رسانند نه اینکه به دنبال درمانش باشند. متاسفانه خانواده ها نیز تا حد بسیاری اینگونه می اندیشند.در این فرصت بیشتر به تاثیر و تاثر اعتیاد بر خانواده ها و راهکارهای پیش روی خانواده ها برای برخورد با فرد معتاد و چگونگی طی کردن روند بهبود توسط این فرد در داخل خانواده می پردازیم
خانواده ای که در خود فرد معتادی را دارد ، به احتمال بسیار همراه با فرد معتاد به مرور زمان بیمار می شود. یعنی پیامدهای بیماری اعتیاد که بر فرد معتاد اثر گذار است و باعث می شود که در ویژگیهای شخصیتی او تغییرات صورت گیرد به مرورزمان بر دیگر اعضای خانواده موثر واقع می شود و از نظر افکار و رفتار ، دیگر اعضای خانواده نیز همانند فرد معتاد می شوند. خانواده ای که یکی از اعضایش معتاد است به مرور و به دلیل نا آگاهی ممکن است همانند فرد معتاد دچار مشکل شوند. اگر اعضای خانواده ای دچار ویژگیهای زیر شوند می توان گفت که در چرخه معیوب بیماری اعتیاد گرفتار شده اند.
1- خانواده سعی در کنترل رفتار عضو معتاد و تغییر دادن او دارد 2- تمرکز بر کارهای عضو معتاد خانواده و عواقب کارهای او 3- مقصر دانستن عضو معتاد در زمینه ی اعتیادش 4- احساس شرمندگی از اینکه عضوی از خانواده معتاد شده است و یا کم اهمیت جلوه دادن اعتیاد عضو خانواده . 5-قطع ارتباطات با دیگران برای اینکه کسی از اعتیاد عضو خانواده خبر دار نشود 6- توجیه رفتار های فرد معتاد و حمایت بیش از حد از او برای اینکه پیامدهای رفتار معتاد گونه را کم اثر نمایند 7- ترس و اضطراب همیشگی از رفتارهای احتمالی عضو معتاد خانواده. و ...! این نوع عمل کردن توسط اعضای خانواده معتادان نشان از این دارد که دیگر ا عضای خانواده از بیماری اعتیاد عضو خانواده شان بی نسیب نمانده اند و به نوعی آنها نیز عوارض این بیماری را در خود دارند. درست است که سایر اعضای خانواده مواد مخدر مصرف نمی کنند اما پیامدهای مصرف مواد یک عضو در خانواده بر دیگران تاثیر گذاشته است و آنها نیز بدون اینکه خودشان بدانند در چرخه بیماری اعتیاد گرفتار شده اند،حال شاید این چرخه به مصرف مواد ختم نشود اما بر زندگی اعضای خانواده اثر گذار است.
اگر یکی از والدین در خانواده اعتیاد داشته باشد ،بر کودکان آن خانواده تاثیر خواهد گذاشت. کودکان در این نوع خانواده ها به کمبود اعتماد به نفس، تنهایی، احساس گناه ، نا امیدی ، درماندگی،نگرانی از رها شدن ، افسردگی و ... دچار می شوند. در روابط اجتماعی و تحصیلی به مشکل برخورد می کنند و زمینه ی گرایش به مواد مخدر و اعتیاد فعال در آنها بسیار زیاد است.همسر فرد معتاد نیز هم از نظر روحی و روانی هم از نظر روابط اجتماعی و اقتصادی درگیر بحرانهای مختلف می شود. دچار شدن به این نوع مشکلات و مسائل خود زمینه ی گرایش به مصرف مواد مخدر و اعتیاد فعال را به همراه دارد. موارد بسیار زیادی از همسرانی را داریم که به دلیل ناآگاهی از چگونگی بیماری اعتیاد و برخورد با فرد معتاد در چرخه اعتیاد گرفتار و در نهایت به مصرف مواد مخدر کشیده شده اند.به طور کلی اعتیاد می تواند بر خانواده این تاثیرات داشته باشد. از جمله : 1-تغییر در مقررات خانواده 2- به وجود آمدن مقررات جدید در خانواده 3- تغییر در احساسات و تغییر جهت آن به سمت مخرب بودن 4- تاثیر بر اعضای خانواده از جمله کودکان نوجوانان و همسران . در بیشتر خانواده هایی که یکی از اعضایشان به بیماری اعتیاد دچار است، نه تنها فرد معتاد کمک موثری از طرف خانواده دریافت نمی کند، بلکه به مرور این فرد معتاد است که خانواده را به پیامدهای بیماری اعتیاد آلوده می کند. این زمانی است که خانواده در چرخه ی رفتارهای اعتیادی گرفتار می شود و نه تنها به فرد معتاد که به سایر اعضا نیز نمی تواند کمکی کند. در اینگونه خانواده ها ست که می توان خانواده بیمار است و حتی بیماری اعتیاد ،بیماری خانوادگی است. یعنی نه تنها خانواده یک بیمار ندارد بلکه همه ی اعضا بیمار می شوند. بهتر است خانواده برای جلوگیری از شیوع بیماری در خانواده ،مهارتهایی راکسب نماید.بنابر این خانواده هایی که معتاد دارند قبل از هر اقدامی بهتر است با مشاورانی که در زمینه بیماری اعتیاد و درمان و بهبودی آن تخصص دارند مشاوره نمایند تا بتوانند به عضو بیمار خانواده کمک نمایند.خانواده برای کمک کردن به فرد بیمار می بایست اقداماتی انجام دهد.اولین مرحله کمک به فرد معتاد در یک خانواده این است که به فرد معتاد به عنوان یک بیمار نگاه شود. در مرحله دوم بیماری بعد از پذیرش اعتیاد به عنوان یک بیماری ، باید برای انجام اقداماتی که بیمار برای بهبودی نیاز مند است |آماده باشد. ور در نهایت در تمام مدت روند بهبودی عضو بیمار خانواده را با کمک و حمایت افراد آگاه طی نمایند.
محمد روزبهانی ، عضو شورای نویسندگان سخن معلم
اعتیاد بیماری است که بیشتر خانواده ها را تا مرز فروپاشی می برد و باعث می شود بعضی از این خانواده ها از هم فرو بپاشند. این بیماری باعث می شود آرامش ،نظم و ثبات خانواده به هم بخورد و بین اعضای خانواده همدلی به فراموشی سپرده شود. در اصل این بیماری بر خلاف آنچه که تصور می کنیم، یک بیماری فردی نیست بلکه نوعی بیماری فردی ،خانوادگی و اجتماعی است با عوارض اجتماعی بسیار زیاد. این عوارض می تواند خانواده ی فرد، دوستان، همسایگان و کل جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. بنابر این باید بیماری اعتیاد را یک بیماری اجتماعی و به خصوص خانوادگی دانست.بیماری اعتیاد خانواده را به شکل های متفاوتی تحث تاثیرات منفی قرار می دهد.این بیماری علاوه بر آسیب های جسمی و روانی که به فرد معتاد وارد می کند، موقعیت و سرمایه ی اجتماعی و اقتصادی فرد و خانواده ی او را به خطر می اندازد. فردی که دچار اعتیاد می شود ،به مرور روابطش با اطرافیانش، دچار مشکل می شود . نمی تواند ارتباط سالم و درستی را با آنها برقرار نماید و در نتیجه نمی تواند نیازهای خود را بر طرف نماید. اطرافیان فرد معتاد به خصوص خانواده ی وی از همسر و فرزندان تا پدر و مادر و حتی بستگان نزدیک تر ، از پیامدهای بیماری اعتیاد فرد رنج می برند و بر اثر عوارض این بیماری زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی آنها د چار چالش می شود.
تاثیر اعتیاد بر کودکان در خانواده
ازپیامدهای بیماری اعتیاد والدین برای فرزندان می توان به این موارد اشاره کرد: عدم اعتماد به نفس کافی، احساس تنهایی، احساس گناه ، احساس ناامیدی ،درماندگی و نگرانی از وضعیت آینده ،مشکلات در مدرسه، ناتوانی در مهارت های زندگی و ارتباطات اجتماعی. کودکانی که در خانواده ای زندگی می کنند که یکی از والدین یا هر دو آنها بیماری اعتیاد دارند، به دلیل متشنج بودن فضای خانه و خانواده در ارتباط بر قرار کردن با دیگران بسیار ضعیف عمل می کنند. در نتیجه ، فرزندان این خانواده ها ،احتمال گرایش شان به مواد مخدر زیاد است و تا حدود چهار برابر بیشتر از فرزندان والدین غیر معتاد در معرض معتاد شدن قرار می گیرند.
تاثیر اعتیاد بر همسر
بیماری اعتیاد ، همسر فرد معتاد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این بیماری باعث می شود احساسات، افکار و رفتار همسر فرد معتاد مسیر طبیعی خود را طی نکند و احساساتی منفی چون، دلسوزی به حال خود، گوشه گیری و انزوا، خودداری در مشارکت اجتماعی و.. را تجربه نماید.از نظر فکری همسر فرد معتاد دچار پراکندگی فکری و پرش افکار می شود ، قادر به تصمیم گیری درست نیست و در بسیاری از مواقع از دیگران برای تصمیم گیری ،کمک می گیرد. رفتارش به شدت تحت تاثیر رفتار همسر معتادش قرار می گیرد . در صدد کنترل او و تغییر رفتارهای معتادگونه ی همسر معتادش است، اما در این راه موفق نمی شود که نتیجه ی آن سر خوردگی بسیار است. عوارض اجتماعی اعتیاد زندگی همسر معتاد را نیز در بر می گیرد. یکی از مهم ترین مشکلاتی که ممکن است به وجود آید، طلاق است.بیشتر مشکلات خانوادگی و زناشویی پیامد اعتیاد یکی از همسران در خانواده است. در برخی از این خانواده ها هم دیده می شود ، برای اینکه زندگی خانوادگی از هم نپاشد به فرد معتاد امتیاز های بسیاری داده می شود، مثلا اجازه می دهند فرد معتاد به مصرف خود ادامه دهد.
بیماری اعتیاد یک عضو خانواده ، به مرور زمان باعث می شود که خانواده کارکرد های خود را از دست بدهد. یکی از کارکرد های خانواده ، تربیت و آموزش فرزندان است، اما در خانواده ای که یکی از والدین معتاد هستند این کارکرد دچار خلل می شود و فرزندان به درستی از تربیت و آموزش مورد نیاز برخوردار نمی شوند. در نتیجه ی اجتماعی نشدن ناقص فرزندان، آنها در زندگی حال و آینده با مشکلاتی ریشه ای روبرو می شوند. یا اینکه خانواده نمی تواند به کارکرد اقتصادی خود که تامین نیاز های اعضایش است،عمل نماید و در نتیجه نیازهای اعضای خانواده برطرف نمی شود که خود پیامدهای ناگواری خواهد داشت.به طور کلی خانواده که یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است ، در صورتی که با بیماری اعتیاد اعضایش روبرو شود قادر به انجام وظایف و کارکرد هایش نیست و در نتیجه این نقص اعضای این خانواده و افراد جامعه با مشکلات بسیاری روبرو می شوند.
با توجه به وضعیتی که خانواده هایی که درون خود معتاد دارند، نیاز به حمایت و آموزش دارند. این گونه خانواده ها می بایست تحت مشاوره قرار گیرند تا مهارت با افراد معتاد خانواده شان را یاد بگیرند. در نتیجه مشاوره ، حمایت و آموزش هایی مورد نیاز ،اعضای این گونه خانواده ها می توانند در مقابل مشکلات ناشی از اعتیاد یکی از اعضایشان، عاقلانه تر و منطقی تر بر خورد نمایند. برخورد منطق و عقلانی با فرد معتاد ، هم می تواند فرد معتاد را به سمت بهبودی هدایت نماید و هم از آسیب بیشتر به سایر اعضای خانواده جلو گیری نماید. لازمه ی این کار ، این است که تمام نهادهایی که به نوعی در گیر مشکلات خانواده ها هستند و همچنین مشاوران و متخصصان این عرصه، نگاه شان به بیماری اعتیاد، نگاهی جامع باشد. به این بیماری به عنوان یک بیماری فردی و شخصی نگاه نکنند ، بلکه آن را نوعی بیماری اجتماعی و خانوادگی بدانند. چرا که اگر نگاه به بیماری اعتیاد فقط تمرکز صرف بر درمان فرد معتاد باشد و با خانواده ی او کاری نداشته باشیم، نمی توانیم در این راه موفق شد.
منبع: روزنامه صمت15 شهریور 93 صفحه 10
از دیدگاه متخصصان جامعه شناسی هر گاه یک ناهنجاری اجتماعی در یک جامعه به گونه ای باشد که از حالت طبیعی و نرمال خودش خارج شود، می گویند به آسیب اجتماعی تبدیل شده است و اگر همین آسیب اجتماعی را چاره ای برایش اندیشیده نشود به مرور به یک مسئله ی اجتماعی و در نهایت به بحران اجتماعی و فروپاشی اجتماعی در همان عرصه منجر می شود.به عنوان نمونه طلاق یا اعتیاد در هر جامعه ای وجود دارد و به عنوان یک ناهنجاری محسوب می گردد. اگر طلاق یا اعتیاد از حالت طبیعی همان جامعه که یک درصد مشخصی است کمی بیشتر مشاهده گردد،متخصصین آنرا یک آسیب اجتماعی تلقی می کنند و به دنبال راهی برای این مشکل و آسیب می گردند.در صورت بر طرف نشدن و یا کاهش میزان آسیب و حتی رشد ان اعلان به وجود امدن یک مسئله ی اجتماعی را دارند و ان زمانی است که تقریبا اکثریت افراد یک جامعه با کمی دقت می توانند بودن این مسئله ی اجتماعی را بدون داشتن هیچ گونه تخصصی بفهمند. مشکل زمانی بسیار حاد می شود که یک مسئله ی اجتماعی به سمت تبدیل شدن به بحران اجتماعی در همان زمینه پیش می رود و یا آن مسئله به یک بحران تبدیل شده است. ان وقت است که قریب به اتفاق افراد یک جامعه از یک نابهنجاری دچار مشکل و دردسر می شوند و بر زندگیشان تاثیر مسقیم یا غیر مستقیم دارد. در حال حاضر با کمی دقت می توان فهمید که اعتیاد در جامعه ی ما نه یک آسیب و مسئله ی اجتماعی، که یک بحران اجتماعی است. گواه این ادعا آمارهای رسمی و بعضا غیر رسمی است که وضعیت اعتیاد و مشکلات ناشی از ان را توضیح می دهد. مثلا در جدیدترین خبر در این مورد آمار زندانیان کشور است که بنا به گفته ی...... بیش از 75 درصد از زندانیان کشور را زندانیان مواد مخدر تشکیل می دهند و یا در نهاد ها و سازمانهای مسئول مختلف صحبت از بیش از 2 یا سه میلیون معتاد در کشور می شود. این امار را اگر به واقعیت نزدیک بدانیم می توان گفت که جامعه ما در زمینه ی اعتیاد با بحران اجتماعی درگیر است. اگر هر معتاد در یک خانواده 4 نفره زندگی کند، جمعیت 3 میلیونی معتادین را در 4ضرب کنیم می شود 12 میلیون نفر از جمعیت کشور که به طور مستقیم و روزانه با این مشکل و بحران اجتماعی دست به گریبان هستند. این دوازده میلیون نفر در ارتباطات اجتماعی و خانوادگی خود بر جمعیتی دو برابر خودشان تاثیر گذار هستند که جمعا در حدود 30 تا 35 میلیون نفر می شوند . تقریبا نزدیک به نصف جمعیت کشورمان را شامل می شود را تحت تاثیر قرار می دهند و به شکلهای مختلف متاثر می کنند. آیا این مسئله ی اجتماعی به یک بحران فراگیر اجتماعی تبدیل نشده است؟ به جرات می توان گفت که موضوع اعتیاد امروز در کشور یک چالش مهم اجتماعی است که جامعه ی ما با آن روبروست و به یک بحران اجتماعی تبدیل شده که باید هر چه سریعتر به آن پرداخت. البته تا امروز تلاشهای بسیاری از طرف نهادها و سازمانهای مرتبط و حتی غیر مرتبط برای رفع این چالش انجام شده است اما هیچگونه مشکلی برطرف نشده است. چرا که با نگاه به روند حرکت و رشد اعتیاد در کشور، می نوان گفت روند اعتیادی نه تنها در سالهای گذشته کاهش نیافته، بلکه روندی افزایشی داشته است.
ادامه مطلب ...