در چند سال گذشته بارها اتفاق افتاده است که نخبگان و اشخاص مشهور سیاسی، هنری،ورزشی و … به موضوعات اجتماعی متعددی واکنش نشان داده اند. گاهی این واکنش ها به ایجاد موج اجتماعی وسیع در حمایت یا مخالفت با وضعیتی منجر شده است. مثلا موضوعات محیط زیستی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی. بسیاری از هنرپشه ها و ورزشکاران مشهور با ایجاد کمپینهای اینترنتی در شبکه های اجتماعی وجدان جمعی جامعه را به سمت موضوع مورد نظر جلب کرده اند. این ایجاد حساسیت اجتماعی در بسیاری از مواقع به حل مشکلات اجتماعی کمک کرده است و می کند.البته در معدود دفعاتی نیز منتج به نتیجه نشده است. اما سوال اساسی که ذهن من را به عنوان یک شهروند و یک فرهنگی به خود مشغول کرده است، این است که چرا نخبگان هنری ،ورزشی،سیاسی و اجتماعی جامعه ی ما نسبت به مسائل و مشکلاتی که گریبان گیر آموزش و پرورش کشور است هیچگونه کنش و واکنشی از خود بروز نمی دهند. تاکنون به ندرت دیده ایم یا شنید ه ایم که هنرمند یا هنرپیشه و ورزشکاری بخواهد در موضوعی مربوط به آموزش و پرورش ورود پیدا کند و یا کمپینی برای جلب توجه جامعه به آن موضوع و یا رفع مشکل و مسئله ی مورد نظر ایجاد نماید. هنرپیشه ها در مورد حیوان آزاری که کاری بسیار ناپسند و زشت است ، اظها نظر می کنند. در مورد آلودگی هوا و غدا،در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی و خیلی موارد و مسائل ریز و درشت دیگر حضور و ظهور دارند اما به آموزش و پرورش که می رسند، گویی هیچ مسئله ای وجود ندارد. به غیر از نخبگان هنری و فرهنگی و ورزشی حتی نخبگان علمی اقتصادی و سیاسی جامعه نیز توجه ای به آموزش و پرورش ندارند.در بین تمام گفتگوها و نوشته های نخبه های علمی در رسانه ها به ندرت توجه جدی به آموزش و پرورش و مشلات و مسایل آن می شود.شاید هنوز نخبگان کشور ما به اهمیت آموزش و پرورش پی نبرده اند و شاید هم سطح و اندازه خود را بالاتر از آن می دانند که در مورد آموزش و پرورش حرف بزنند و اظهار نظر کنند.
اگر می خواهیم که جامعه ی ما به توسعه پایدار و متوازن دست پیدا کند یکی از پایه های آن توجه به آموزش و پرورش و حساس کردن جامعه و مسئولان به این جایگاه مهم است. انتظاری که از نخبگان فرهنگی هنری ورزشی علمی سیاسی و اقتصادی می رود این است که به آموزش و پرورش توجه ویژه داشته باشند. به این دلیل که این افراد در جامعه ،گروههای مرجع به حساب می
آیند و می توانند افکار عمومی جامعه را به موضوعی جلب کنند و حساسیت عمومی را در توجه به یک موضوع افزایش یا کاهش دهند.از سوی دیگر از فرهنگیان و تمام کسانی که به نوعی درگیر کار آموزش و پرورش هستند این است که از هرطریق ممکن توجه این نخبگان را به آموزش و پرورش جلب نمایند وآنها را خواسته یا نا خواسته به این عرصه بیاورند.با ورود تعداد قابل توجه ای از این شخصیتهای معروف به حوزه ی آموزش و پرورش و همچنین رسانه ای شدن این ارتباط و حضور، می توان حساسیت و توجه به مسائل آموزش و پرورش از جانب مسئولین و مردم را افزایش داد.
گروه مدرسه اعتماد| معلمان از جمله اقشاری هستند که در عرصه اجتماعی حضور گسترده و پررنگی دارند. آنها کمتر اهل قهر و خالی کردن میدان هستند. با وجود نارضایتیهای عمیق و گسترده در عرصههای مختلف حضوری موثر و معنادار داشته و دارند.
این قشر در دو دهه اخیر نوعی از زیست متفاوت را هم آغاز کرده است و به دنبال احیای نقش مدنی و منسجم خود بوده؛ نقشی که قبل از انقلاب و از آغاز دهه ٤٠ در فضای کشور تاثیرگذار بود. حالا که بیش از ٥٠ سال از ظهور و بروز سیاسی و صنفی معلمان میگذرد و این قشر انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات را هم در کشور تجربه کرده است احساس میکند باید در شرایط جدید کشور نقش متناسبی را داشته باشد.
گزارش روزنامه قانون: گلاره کلانتری
مصاحبه بریده شده من در این گزارش
همه می دانیم ، هرگاه افرادی بخواهند در کار خود به عنوان عنصری حرفه ای مطرح شوند ، باید شرایط سخت آن را بپذیرند.حرفه معلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست، نیروهایی که به عنوان مدرس در آموزش و پرورش مشغول اند. در سیستم نظام آموزشی دارای چند دسته از معلمان هستیم که برخی از آنان به دلیل رسمی بودن از همان بدو ورود به آموزش وپرورش مشغول به تدریس می شوند. در عین حال برخی معلمانی حقالتدریس هستند و در برخی رشتهها از جانب آموزش و پرورش جذب میشوند و پس از مدتی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج داشت به صورت رسمی استخدام میشوند. با این حال، فرآیند استخدام حقالتدریسیها به صورت رسمی در بیشتر موارد حدود 6 سال به طول میانجامد و در این مدت، بیشتر این معلمان از شرایط خود ناراضی اند. دسته دیگر از معلمان وجود دارند که به مراتب دارای شرایط شغلی سخت ودردناک تر نسبت به دو دسته ای که نام برده شد دارند،چرا که این معلمان به عنوان معلمان آزاد شناخته شده اند که حکم ابلاغی برای آنها صادر نمیشود، از خدمات بیمهای برخوردار نیستند و تنها به صورت شفاهی با آنها توافق میشود. گفته میشود به کار گیری این نوع از معلمان در سه سال اخیر مرسوم شده امااکنون جذب آنها متوقف شده است. از نیروی کار معلمان آزاد در مناطق محروم و روستایی استفاده میشود که به دلیل صعبالعبور بودن نیروهای نوع دیگر حاضر به خدمت در آن مناطق نیستند.
معلمان چه مشکلاتی دارند؟
*محمد روزبهانی
در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه از جایگاه خانواده کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی اضافه شده. انتظار از نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز به مدرسه و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است. در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش نیز مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.
۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و
افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانشآموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانشآموزان در معرض آسیب (دانشآموزانی که سرپرست یا والدین آنها
قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان
به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزشهای لازم برای این
نوع دانشآموزان.
۳- شناسایی دانشآموزان معتاد، مصرفکننده یا توزیعکننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر
لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به
اینگونه دانشآموزان وارد نیاورد.
۴- فراهمآوردن زمینه اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامههای فرهنگی و تجهیز کتابخانههای مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره
برای اوقات فراغت دانشآموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانشآموزان و خانواده آنها از
اثرات و مضرات اعتیاد"
*جامعه شناس و کارشناس اعتیاد و آسیبهای اجتماعی