یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

معمای آمار اعتیاد دانش آموزان


مصاحبه با روزنامه روزان 16 شهریور 94

مهدخت قویدل - داستان آمار دانش آموزان معتاد از این قرار است. ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده که یک درصد از دانش آموزان، معتاد وابسته هستند. با توجه به جمعیت بیش از 13 میلیونی دانش آموزان در کشور این آمار به این معنی است که حداقل 130 هزار دانش آموز معتاد در کشور وجود دارد. این آمار غیر از آنهایی است که سیگار می‌کشند یا تفریحی مواد مصرف می‌کنند. اما وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که این آمار را قبول ندارد. فانی پذیرفته که دانش آموز معتاد در مدارس هست اما تعدادشان خیلی کمتر از این حرف هاست. البته وزرای قبلی آموزش و پرورش حتی تا این حد هم موضوع را قبول نداشتند و می‌گفتند دانش آموز معتاد نداریم. اما چرا خود آموزش و پرورش به جای تکذیب کردن آمار دیگران، آمار دقیق دانش آموزان معتاد را نمی‌دهد؟"آموزش و پروش نمی‌تواند آمار دقیقی از تعداد دانش آموزان معتاد بدهد. نه که نخواهد نمی‌تواند. ما از یک سری شاخص‌ها مثل وضعیت جسمی و روانی و خانوادگی دانش آموز باید تشخیص بدهیم که اعتیاد دارد یا نه. نمی‌توانیم که بچه‌ها را تفتیش کنیم. آزمایش اعتیاد هم خلاف قانون و حقوق فردی بچه‌ها است." اینها را محمد روزبهانی، جامعه شناسی می‌گوید که 20 سال در مدارس کشور تدریس کرده است. وی معتقد است آمار اعلام شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر وحشتناک است و این یعنی از هر صد دانش آموز یک نفر معتاد است. گفتگوی روزان در مورد وضعیت اعتیاد دانش آموزان، روش‌های پیشگیری از اعتیاد در مدارس و. .. را با این عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی آموزش و پرورش را در ادامه می‌خوانید: 


  
 

ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده یک درصد از دانش آموزان معتاد وابسته هستند. این ستاد معتقد است آمار اعتیاد تفریحی خیلی زیادتر است. چرا آموزش و پرورش این آمار را قبول ندارد؟

 یک درصد؟ یعنی از هر 100 نفر یک نفر؟! این خیلی زیاد است. به نظرم باید حرف آموزش و پرورش را قبول کرد. آمار باید خیلی کمتر از این باشد.

چرا؟

 چون آموزش وپرورش ارتباط با دانش آموزان ارتباط مستقیم دارد.

پس چرا خود این وزارتخانه تا به حال هیچ آماری در مورد اعتیاد دانش آموزان منتشر نکرده و حتی تا چند سال قبل این قضیه را کتمان می‌کرد؟

آموزش و پرورش آمار نمی‌دهد؟

نه، خودش که آمار نمی‌دهد. هرنهادی هم در مورد درصد دانش آموزان معتاد آمار بدهد، از سوی وزارت آموزش و پرورش تکذیب می‌شود!

خب من قاعدتا نمی‌توانم در مورد دلیل این کار آموزش و پرورش توضیح بدهم؛ اما تجربه‌‌ای که من در مدارس مناطق روستایی و شهری دارم می‌گوید آماری که ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام می‌کند خیلی دور از ذهن است. یعنی یک درصد از دانش آموزان ما معتاد هستند؟ 13 میلیون دانش آموز داریم؛ یعنی 130 هزار دانش آموز، معتاد وابسته هستند؟ یک همچین چیزی ما نداریم. این آمار خیلی وحشتناک است.

اعلام شده که سن اعتیاد به 13 تا 15 سال رسیده است. این یعنی درصد اعتیاد در سن دانش آموزی زیاد شده است. وقتی سن اعتیاد اینقدر پایین است می‌شود آمار یک درصدی دانش آموزان معتاد را منطقی دانست.

البته داریم کسانی را که تحت تاثیر خانواده معتاد شده اند؛ اما در سن دانش آموزی معتاد شدن با دانش آموزی که معتاد شده دو چیز متفاوت هستند. سن دانش آموزی یعنی تمام افراد زیر 18 سال چه دانش آموز باشند چه نباشند.

مگر چند کودک بازمانده از تحصیل داریم که حساب این دو دسته را تا این حد از هم تفکیک می‌کنید؟

یک چیزی بین 300 تا 400 هزار نفر را به عنوان بازمانده از تحصیل اعلام می‌کنند. اما دقیق نیست. مشکل اینجا است که خیلی از ارگان‌ها مثل ستاد مبارزه با مواد مخدر جوری این بحث را مطرح می‌کنند که انگار آموزش و پرورش در معتاد شدن دانش آموزان مقصر است؛در صورتی که اینجور نیست. البته به هر صورت یک بخشی از دانش آموران درگیر مسئله اعتیاد هستند. ما دانش آموزانی داشتیم که از خانواده معتاد آمده بودند. وقتی پدر و مادر یا اطرافیان معتاد هستند احتمال اعتیاد دانش آموز خیلی بالا می‌رود.

در چند سال اخیر مسئولان کشور بارها هشدار داده‌‌اند که سن مصرف مواد در ایران پایین آمده. قاعدتا یک بخشی از این معتادان دانش آموز هستند. بعضی از کارشناسان می‌گویند آموزش و پرورش حاضر نیست مسئولیت این اعتیادها را به عهده بگیرد و به همین دلیل آمار را انکار می‌کند. این نقد را به وزارتخانه قبول دارید که با انکار مشکل باعث افزایش آسیب‌های اعتیاد شده است؟

من موافقم با اینکه باید مشکل را آشکار کرد و فکر چاره بود. ممکن است بعضی از دانش آموزان معتاد باشند؛ ولی معنی آن این نیست که فقط در آموزش و پرورش اعتیان وجود دارد. در هر شغل و کار و سازمان و نهاد دیگری هم که بروید بالاخره ممکن است بک درصدی از افراد اعتیاد داشته باشند. این دلیل بر آن نیست که خود آن نهاد اعتیاد را ایجاد کرده باشد.

آموزش و پرورش می‌گوید پایش اعتیاد در مدارس انجام می‌شود؛ اما وقتی نتیجه این پایش‌ها اعلام نمی‌شود چرا به آمار بقیه ایراد می‌گیرند؟ اگر طبق ادعای این وزارتخانه تعداد دانش آموزان معتاد زیر یک درصد هست چرا آمار رسمی را اعلام نمی‌کنند؟

آموزش و پرورش قاعدتا آمار دقیقی ندارد. نمی‌شود که برای آمارگیری دقیق دانش آموزان را تفتیش کرد که آیا معتاد هستند یا خیر. خیلی از خانواده‌ها شاکی می‌شوند. معتاد رسمی به این معنا است که یا خودش اعلام کرده باشد یا مراجع ذیصلاح با آزمایش این موضوع را تایید کرده باشند. اگر مسئولان آموزش و پرورش نمی‌توانند آمار رسمی ارائه بدهند به این دلیل است نه اینکه نخواهند آمار بدهند. واقعا نمی‌شود. در سیستم آموزش و پرورش جز نام، نام خانوادگی و یک سری مشخصات دانش آموزان نمی‌توانیم اطلاعات دیگری از آنها بگیریم. این کار ممنوع است.

پس طرح پایش اعتیاد که در آموزش و پرورش انجام می‌شود دقیقا چه معنایی دارد؟ چطور متوجه اعتیاد دانش آموزان می‌شوند؟

اصلا آزمایش اعتیاد نداریم. یک همچین چیزی فقط به حکم قانون می‌تواند صورت بگیرد. نیروی انتظامی می‌تواند آزمایش اعتیاد بگیرد چون مرجع قانونی است و به حکم قانون این کار را انجام می‌دهد. اصلا در آموزش و پرورش اجازه انجام این کار را نداریم. این پایش با توجه به وضعیت جسمی، روانی، خانوادگی و شاخص هایی از این دست مسئله اعتیاد دانش آموزان را ارزیابی می‌کند. تست‌های روانشناسی هم هستند. از روی این شاخص‌ها وضعیت دانش آموز را می‌سنجیم.

پس علت اینکه آموزش و پرورش نمی‌تواند یک آمار دقیق اعلام کند همین محدودیت‌ها است؟

بخشی به همین محدودیت‌ها بر می‌گردد. ما از نظر قانونی خیلی کارها را نمی‌توانیم انجام دهیم. با حقوق فردی هم در تضاد هست.

شما هم معلم بودید هم پژوهش هایی در مورد اعتیاد انجام دادید. آمار دقیقتری در مورد دانش آموزان معتاد شنیده‌‌اید که علنی مطرح نشده باشد؟

وزارت آموزش و پرورش دفتری دارد به نام دفترپیشگیری از آسیب‌های اجتماعی. کار این دفتر پیشگیری از وقوع اعتیاد و رصد اعتیاد در مدارس هست. یعنی اینجور نیست که وزارت آموزش و پرورش در این امور بی تفاوت باشد. همین دفتر با ستاد مبارزه با مواد مخدر هم همکاری می‌کند. در زمینه‌های مختلف آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد دانش آموزان در این دفترکار انجام می‌شود. در سطح استان‌ها و ادرات کل استان‌ها هم هرکدام یک اداره آسیب‌ها دارند و کار می‌کنند.

اگر آموزش و پرورش اینقدر جدی در زمینه پیشگیری کار می‌کند پس چرا اینقد عملکرد آن ضعیف است؟ ستاد اعلام کرده که حداکثر پوشش پیشگیری از اعتیاد توسط آموزش و پرورش 5 تا 8 درصد است.

نه! برنامه‌های آموزش و پرورش در مورد پیشگیری بیشتر مدارس کشور را تحت پوشش قرار داده است. اصلا ستاد مبارزه با مواد مخدر چه آماری دارد که مبنا قرارداده و این اعداد را اعلام کرده است؟

مگر آمار دیگری هم در مورد سطح پوشش پیشگیری از اعتیاد هست؟ آموزش و پرورش که چیزی اعلام نکرده است.

آن 8 درصدی که ستاد اعلام کرده، واقعا اینطور نیست. برای پیشگیری، ادعای پوشش 100 درصدی نداریم. بسیاری از مدارس در روستاهای دورافتاده یا مناطق حاشیه‌‌ای هستند و شاید نشود برای اینها کاری کرد؛ اما 8درصد که اعلام کردند خیلی کم هست. بعید می‌دانم این عدد درست باشد. من فکر می‌کنم 50 تا 60 درصد مدارس کشور تحت پوشش آموزش‌های پیشگیری از اعتیاد هستند.

خودتان از نزدیک دیده‌‌اید یا مطلع هستید که بحث پیشگیری از اعتیاد در بیشتر مدارس اجرایی شود که این آمار را اعلام می‌کنید؟

بله. من 20 سال در هر سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در شهر و روستا تدریس کردم و می‌دانم که در این زمینه کار می‌کنند.

خب این بحث پیشگیری چطور در مدراس اجرا می‌شود. کتابی برای پیشگیری از اعتیاد تدوین شده یا ساعت‌های خاصی را در برنامه مدارس برای آموزش به دانش آموزان در این موارد اختصاص داده اند؟

آموزش و پرورش به این صورت که نمی‌تواند کار کند. کتاب‌های درسی محتوای مشخصی دارند و ساعت‌ها هم برای دروس مختلف مشخص هست؛ اینکه یک کتاب مجزا در مورد پیشگیری تدوین شده باشد و مثلا زنگ پیشگیری از اعتیاد باشد، نداریم؛ اما از محتوای دروس مختلف مثل علوم اجتماعی و پرورشی در مقاطع مختلف از ابتدایی تا دبیرستان برای آموزش این موارد استفاده می‌شود. البته چند سالی هست کتاب مهارت‌های زندگی به کتاب‌های درسی اضافه شده که بخشی از آن به پیشگیری از اعتیاد اختصاص داده شده است.

چند درصد کتاب مهارت‌های زندگی به پیشگیری از اعتیاد اختصاص داده شد؟

درصدش خیلی کم است ولی به هر صورت به این موضوع اشاره شده است.

آموزش و پرورش برای پیشگیری از اعتیاد فقط به همین محتوای اندک کتاب‌ها بسنده کرده است؟

نه فقط این نیست. کارگاه‌هایی برای آموزش خانواده‌ها هم برگزار می‌شود که بخش خیلی زیادی از محتوای آن آموزش پیشگیری از اعتیاد است.

این کارگاه‌های آموزشی در چند درصد مدارس کشور برگزار می‌شود؟

تقریبا می‌شود گفت بیشتر مدارس را پوشش می‌دهد. مدرسین آموزش خانواده در مناطق مختلف آموزش و پرورش حضور دارند. این مدرسین اول این دوره‌ها را زیر نظر اساتید آموزش می‌بینند و بعد در مدارس برای خانواده‌ها کارگاه برگزار می‌کنند. بخشی از محتوای این کارگاه‌ها آموزش پیشگیری از اعتیاد است.

فکر می‌کنید در حد اینکه بخش‌های کوتاهی از محتوای یک کتاب را به این موضوع اختصاص دهیم و سالی یکی دو جلسه آموزشی هم برای خانواده‌ها برگزار کنیم، می‌تواند باعث پیشگیری از اعتیاد شود؟

خب اینها بخشی از کارهایی است که در مورد پیشگیری از اعتیاد انجام می‌شود. البته هر سال برای خانواده‌ها جلسات متعددی برگزار می‌شود و خیلی بیشتر از یک جلسه است.

یعنی واقعا آموزش و پرورش در کل کشور برای خانواده‌ها این جلسات را برگزار می‌کند؟

بله! البته تعداد جلسات بستگی به استقبال خانواده‌ها هم دارد.

استقبال خانواده‌ها چطور است. اصلا در این جلسات حضور پیدا می‌کنند؟

آموزش و پرورش که به زور نمی‌تواند خانواده‌ها را به مدرسه بیاورد. وقتی مدرسه برای آموزش خانواده کارگاه برگزار می‌کند، غالبا یک دعوت داوطلبانه از والدین است. راهکار قانونی ندارد که ما خانواده‌ها را اجبار کنیم که شما حتما باید بیایید و در این کارگاه‌ها شرکت کنید و این مطالب را بیاموزید. یک همچین راهکاری در قانون نداریم. باید از آنها دعوت کنیم تا به صورت داوطلبانه هرکس می‌خواهد و احساس نیاز می‌کند در جلسات شرکت کند.

فکر نمی‌کنید اگر این کلاس‌های پیشگیری را برای خود دانش آموزان مقطع دبیرستان هم برگزار می‌کردند خیلی مفیدتر بود؟

به دانش آموزان آموزش داده می‌شود. برای خانواده‌ها هم آموزش جداگانه داریم.

 

به عنوان یک جامعه شناس که معلم هم بودید، دلیل افزایش گرایش دانش آموزان به سمت مصرف مواد در سال‌های اخیر را در چه می‌دانید. حتی شنیده شده که بعضی از دانش آموزان سر کلاس مواد مصرف می‌کنند.

دلایل اجتماعی و محیطی مختلفی در این باره دخیل هستند. از نظر جسمی فیزیولوژی جسم فرد باید آمادگی اعتیاد را داشته باشد. تغییرات اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته منجر به افزایش مجموعه‌‌ای از آسیب‌های اجتماعی شده که اعتیاد هم یکی از آنها است. اعتیاد خودش یک آسیب است و علتش چیز دیگر است. در هر سنی حتی در 14 سالگی بیماری اعتیاد پیامد یک سری علل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. این عوامل دست به دست هم می‌دهند که آمار اعتیاد بالا یا پایین می‌رود. اعتیاد صرفا یک امر فردی نیست.

افزایش گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان ربطی به دوره نوجوانی ندارد؟  

یکی از ویژگی‌های سن نوجوانی این است که آنها استقلال طلب هستند. می‌خواهند چیزهای جدید را تجربه کنند. باورهای فرد در این سن در حال شکل گیری است. نوجوان بیشتر تحت تاثیر گروه همسالان قرار دارد. این همسالان می‌توانند دوستان یا همکلاسی‌هایش باشند یا هم محله‌‌ای‌هایش. یعنی گروه مرجع نوجوانان، همسن و سالان خودشان هستند. این یکی از عوامل اصلی است که می‌تواند آنها را به سمت اعتیاد رهنمون کند. اما آیا این دلیل همه را به سمت اعتیاد می‌برد؟ خیر. یک سری عوامل دیگر داریم که آنها دست به دست هم می‌دهند در کنار این عامل باعث گرایش نوجوان به اعتیاد می‌شوند.

بیشتر وقت دانش آموز در خانواده یا در مدرسه می‌گذرد. کدام یک تاثیر بیشتری بر سوق دادن فرد به اعتیاد یا مانع شدن از حرکت او به این سمت دارند؟

من اگر بخواهم یک عامل را نام ببرم خانواده است. اگر پیشینه اکثر افراد معتاد را نگاه کنید یک فرد معتاد در خانواده یا اطرافشان هست. معنی این حرف این نیست که اگر کسی در خانواده اش معتاد نباشد به این سمت نمی‌رود؛ اما بحث این است که اکثر‌یت کسانی که به اعتیاد روی می‌آوردند از خانواده‌هایی هستند که یک معتاد در آنها حضور دارد. یا مادرمعتاد است یا پدر یا یکی از نزدیکان.

یعنی حتی در سن نوجوانی تاثیر گروه همسالان از خانواده کمتر است؟

 به نظر من بله. اگر خانواده نتواند نوجوان را به درستی هدایت کند آنوقت گروه همسالان جایگزینش می‌شود.

آماری هست که به طور میانگین گروه همسالان چقدر در معتاد شدن نوجوان‌ها نقش دارد؟

آماری که وجود ندارد؛ اما شما عوامل اجتماعی شدن را بررسی کنید. فردی که از کودکی تا بزرگسالی روند اجتماعی شدن را طی کرده، فرهنگ و زندگی اجتماعی را یاد می‌گیرد که به این فرایند اجتماعی شدن می‌گوییم. چند عامل مهم روی این روند تاثیر‌گذار است. اولین عامل خانواده است و بعد گروه همسالان و بعد مدرسه. عامل چهارم هم رسانه‌ها هستند. این چهار عامل روی رفتار، افکار و باورهای فرد تاثیر می‌گذارند. در جوامع سنتی 100 درصد خانواده تاثیر‌گذار‌تر است و مدرسه و رسانه تاثیر کمتری دارند. هر چقدر به سمت دنیای جدیدتر و مدرن می‌آییم از قدرت خانواده کاسته شده و به قدرت مدرسه و رسانه‌ها افزوده می‌شود. در مناطقی که کنترل خانواده روی نوجوانان کمتر است، گروه همسالان و مدرسه جایگزین این نهاد می‌شوند. مثلا در شهرهای بزرگ مثل تهران خانواده‌ها کنترل زیادی روی بچه‌ها ندارند. همین باعث می‌شود آسیب‌های اجتماعی در شهرهای بزرگ و کلانشهرها بیشتر شود.

پس می‌پذیرید که نقش مدارس و آموزش و پرورش در شهرهای بزرگ بسیار پر رنگ تر است؟

 بله. مدرسه یک نهاد جدید است که بخشی از روند اجتماعی شدن افراد را به عهده دارد. فرد از سن 7 تا 18 سالگی روزانه چندین ساعت در مدرسه است؛ ولی من اگر بخواهم به عنوان یک جامعه شناس نظر بدهم باز هم تاکید می‌کنم در جامعه امروز ایران هنوز نقش خانواده را پر رنگ تر می‌بینم.

با توجه به اینکه تاثیر مدارس رور به روز بر زندگی بچه‌ها پر رنگ تر می‌شود؛ به نظر شما آموزش و پرورش چه کار می‌تواند بکند تا آسیب‌هایی مثل اعتیاد را در دانش آموزان کمتر کند. مواد مخدر در ایران به راحتی در دسترس است و سن مصرف در حال پایین‌تر رفتن است. آموزش و پرورش چطور می‌تواند بچه‌ها را نسبت به اعتیاد مصون کند؟

هم می‌تواند در محتوای دروس مختلف اجتماعی که بیشتر ارتباط دارند تغییراتی ایجاد کند. حتی می‌تواند در کتاب‌های علوم مباحث ساده پزشکی و تاثیرات جسمی مواد مخدر را توضیح دهد. یعنی از نظر محتوا می‌توانند کار کنند. سازمان بهداشت جهانی 10 مهارت زندگی را معرفی کرده است. اگر کسی با این مهارت‌های دهگانه آشنا شد به راحتی می‌تواند در جامعه زندگی کند و تقریبا از آسیب‌های اجتماعی مصون می‌ماند. یکی از کارها می‌تواند آموزش همین مهارت‌های زندگی باشد.

الان یک کتاب مهارت‌های زندگی در مدارس تدریس می‌شود. این موارد که گفتید در این کتاب لحاظ شده است؟

بله تاحدودی هست ولی خیلی کامل نیست؛ اما ورود این کتاب به مباحث درسی نکته بسیار مثبتی است که در دو سه سال گذشته شاهد آن بودیم. آموزش مهارت‌های ده‌گانه زندگی هم به خانواده‌ها و اولیای دانش آموزان و هم به خود دانش آموزان بسیار مهم است.

این مهارت‌های دهگانه چه مهارت هایی هستند؟

خودآگاهی. خلاقیت. برخورد با مشکل. نه گفتن و...

بحث پیشگیری از اعتیاد هم در این موارد دیده شده؟

نه به صورت مستقیم. مهارت‌های زندگی مهارت هایی است که شما یاد می‌گیرید برای اینکه یک زندگی سالم داشته باشید. مثلا یکی مهارت نه گفتن است. مثلا یاد می‌گیرید چگونه به پیشنهادهای غیر عقلانی دیگران که ممکن است خطری برای شما داشته باشد نه بگویید. این خودش یک مهارت است. ارتباطش با اعتیاد چه هست؟ نوجوانی که این مهارت را یاد گرفته می‌تواند به پیشنهادهایی که از طرف دوستانش می‌شود خیلی راحت نه بگوید و خودش را در مقابل آن مصون کند. غیر از اعتیاد آسیب‌های دیگری هم هست که نوجوانان و جوانان را تهدید می‌کند و این مهارت‌ها به طور کلی به همه این موارد می‌پردازد.

غیر از این آموزش این مهارت ها، چقدر نیاز هست که کارگاه‌های عملی برای آموزش پیشگیری از اعتیاد برای دانش‌آموزان برگزار شود. اصلا لازم هست در این سن به آنها مواد مخدر را نشان داد تا آن را بشناسند و سراغش نروند؟

نه. این روش‌ها در دنیا تجربه شده است. اگر به دانش آموز ماده مخدر را نشان بدهید و به ا و بگویید که اگر کسی به شما این را پیشنهاد داد استفاده نکن یا یک شخص معتاد را به عنوان نمونه به بچه‌ها نشان بدهیم که ببینند و عبرت بگیرند، این روش‌ها دیگر خیلی کاربرد ندارد. اینها را در دنیا آزمایش کردند و جواب آنچنانی نگرفتند. غیر از آن چنانکه قبلا بوده الان هم این مدل‌های تبلیغ را استفاده می‌کنند. مثلا قهرمان‌های ورزشی و ستاره‌های سینما را می‌آورند که برای نوجوان‌ها حرف بزنندد و نصیحت کنند که سمت اعتیاد نروند و اعتیاد چیز خوبی نیست. این روش‌ها دیگر خیلی کاربرد ندارد. الان بهترین روش آموزش مهارت‌های زندگی است. سازمان بهداشت جهانی به اینجا رسیده است.

این مهارت‌ها از چه سنی باید به دانش آموزان آموزش داده شود؟

از همان ابتدای مدارس در مرحله پیش دبستانی و دبستان باید آموزش این مهارت‌ها آغاز شود. باید این مهارت‌های ده‌گانه را به مرور جوری به دانش آموزان یاد داد که در آنها درونی شود.

کاری که الان آموزش و پرورش در زمینه پیشگیری از اعتیاد انجام می‌دهد فقط آموزش مهارت‌ها است یا اینکه از بقیه روش‌های قدیمی هم استفاده می‌کنند؟

 نه. اصلا. نشان دادن مواد که جزء پیشگیری نیست. پیشگیری یعنی شما مهارت هایی را به فرد آموزش دهید که یک کارهایی را انجام دهد تا به آن بیماری دچار نشود. بحث پیشگیری این است دیگر. یعنی پیشگیری از بیماری. البته در پرده هم آموزش هایی برای جلوگیری از ایدز به بچه‌ها داده می‌شود. به بچه‌ها نشان نمی‌دهیم که این مواد مخدر هست یا این معتاد هست یا اگر این را مصرف کنید اینجوری می‌شوید. این روش که جواب نمی‌دهد و در دنیا هم منسوخ شده است. در ایران البته گهگاهی در فیلم‌ها و تلویزیون و رسانه‌ها این چیزها را می‌بینید اما خیلی تاثیر گذار نیستند. الان مهمترین روشی که تاثیر گذاری آن ثابت شده آموزش مهارت‌های دهگانه است.

ظاهرا صدا و سیما هنوز به این روش‌های قدیمی علاقه دارد. زیاد می‌بینیم که برای آموزش پیشگیری یک تعداد هنرمند و ورزشکار از تلویزیون مستقیم با نصیحت می‌خواهند به بچه‌ها بگویند سمت اعتیاد نروند. پس این کارها جواب نمی‌دهد؟

در صورتی جواب می‌دهد که شما از قبل به فرد مهارت‌های دهگانه را آموزش داده باشید. وقتی افراد مهارت‌های دهگانه را بلد نیستند و مثلا نمی‌دانند چطوری نه بگویند؛ نمی‌دانند چطور انتقاد کنند؛ به خودآگاهی نرسیده اند؛ وقتی اینها را یاد نگرفته باشند و شما یک راست وارد مرحله بعد شوید و از فرد بخواهید این کارها را انجام ندهد معلوم است که تاثیر ندارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد