یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

تلفیق صنف و سیاست و الگوی کشنگری معلمان

مصاحبه با روزنامه اعتماد:


گروه مدرسه اعتماد| معلمان از جمله اقشاری هستند که در عرصه اجتماعی حضور گسترده و پررنگی دارند. آنها کمتر اهل قهر و خالی کردن میدان هستند. با وجود نارضایتی‌های عمیق و گسترده در عرصه‌های مختلف حضوری موثر و معنادار داشته و دارند.

این قشر در دو دهه اخیر نوعی از زیست متفاوت را هم آغاز کرده است و به دنبال احیای نقش مدنی و منسجم خود بوده؛ نقشی که قبل از انقلاب و از آغاز دهه ٤٠ در فضای کشور تاثیرگذار بود. حالا که بیش از ٥٠ سال از ظهور و بروز سیاسی و صنفی معلمان می‌گذرد و این قشر انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات را هم در کشور تجربه کرده است احساس می‌کند باید در شرایط جدید کشور نقش متناسبی را داشته باشد.

به همین منظور و در همین راستا فعالان صنفی و سیاسی و تشکل‌های معلمی و شاخه‌های فرهنگیان احزاب در آستانه انتخابات در تعامل با یکدیگر نقش‌آفرینی ویژه‌ای را آغاز کرده‌اند. در این میان اختلاف‌نظرها و اشتراک دیدگاه‌هایی وجود دارد که می‌تواند با طرح در فضای عمومی و بحث و گفت‌وگو پیرامون آن در بستری که چشم‌ها و گوش‌ها حساس‌تر شده است گامی در مسیر تبیین این نظرات برداشته شود. یکی از مقوله‌های مورد اختلاف، تلفیق یا تفکیک صنف از سیاست است که عده‌ای بر تلفیق و برخی بر تفکیک تاکید دارند. حال که این تجربه در آستانه انتخابات در واقع الگویی از تلفیق صنف و سیاست در عرصه کنشگری معلمان و تشکل‌های معلمی است ما نیز در گروه صفحه مدرسه به بررسی این موضوع پرداختیم.
اشاره: در آستانه انتخابات و در حالی که تشکل‌های معلمی و شاخه فرهنگیان احزاب اصلاح‌طلب در قالب ستادی فعالیت‌های خود را آغاز کرده‌اند و به بهانه موضوع این هفته صفحه مدرسه، گفت‌وگویی انجام دادیم با دو تن از اعضای این ستاد.
سهراب قنبری مسوول شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان و محمد روزبهانی نماینده فرهنگیان اعتدال و توسعه و فعال صنفی و سیاسی و رسانه‌ای در این گفت‌وگو به پرسش‌های «اعتماد» پاسخ دادند.
    
  به طور کلی و صرف نظر از موضع صنفی چه دلایلی برای مشارکت در انتخابات وجود دارد؟
قنبری: می‌دانیم که انتخابات مجلس به عنوان یک فرآیند اجتماعی بزرگ که خروجی سیاسی دارد در عرصه کلان کشور بسیار مهم تلقی می‌شود و محل آزمون و سنجش مشارکت عمومی مردم است و آحاد مردم و اقشار مختلف اجتماعی باید برای تعیین سرنوشت خود در انتخابات شرکت کنند. از سوی دیگر می‌دانیم که نسبت مستقیم بین میزان مشارکت عمومی مردم و اقشار اجتماعی و انتخاب افراد کارآمدتر، متخصص‌تر، متعهدتر و نزدیک‌تر به آرا و افکار عمومی مردم وجود دارد. یعنی به صورت علمی هرچه مشارکت عمومی بالاتر باشد امکان و احتمال اینکه افراد انتخاب شده برآیند دقیق‌تر افکار عمومی جامعه باشند بیشتر است. فرهنگیان و معلمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و باید با حضور فعال خود در عرصه، به انتخاب نمایندگانی که برآیند واقعی افکار عمومی جامعه در حالت عام و افکار عمومی معلمان و فرهنگیان در حالت خاص باشند کمک کنند.
روزبهانی: این دوره از انتخابات به باور من از اهمیت بسیاری برخوردار است. بعد از جریانات سال ٨٨ و فضای سنگینی که بر عرصه سیاست و جامعه حاکم شد بیشتر کنشگران سیاسی و صنفی یا به اجبار یا به اختیار فعالیت سیاسی و صنفی را محدودکردند. در سال ٩٢ به نوعی رکود سیاسی کمتر و فضای جامعه پویا شد در نتیجه، همگرایی نیروهای تحول خواه بیشتر شد و تمرکز بر حداقل‌های موجود باعث نتیجه بسیار مطلوبی برای کنشگران اصلاح‌طلب و تحول خواه شد. پیامد مثبت انتخابات ٩٢ تا به امروز ارتباط مثبت با کشورهای دیگر و به نتیجه رسیدن مذاکرات با ١+٥ بوده. این تجربه موفق باعث شده که اصلاح‌طلبان برای تکرار دوباره ان در انتخابات مجلس بر حداقل‌ها تمرکز و هدف‌های دست‌یافتنی‌تری را تعریف کنند. به نظر می‌رسد دلایل بسیاری وجود دارد که مشارکت در انتخابات این دوره بسیار مهم است از جمله شرایط مبهم و متشنج منطقه‌ای. این شرایط باعث شده است که نیاز به یک مجلس معتدل و اصلاح‌طلب برای کمک رساندن به دولت بسیار ضروری به نظر رسد. شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز مزید بر علت خارجی، مهم بودن این انتخابات را به ما گوشزد می‌کند.
  از منظر صنفی به عنوان یک معلم چگونه این ضرورت را تبیین می‌کنید؟
قنبری: معلمان و فرهنگیان به عنوان راهبران و سکانداران هدایت نوجوانان و جوانان در عرصه‌های علمی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی کشور نقش عمده و بسزایی در معادلات کلان کشور ایفا می‌کنند و عرصه انتخابات نمی‌تواند بدون حضور و بروز مشارکت معلمان و فرهنگیان به شور و نشاط عمومی دست یابد و معلمان به عنوان موتور محرک اجتماعی باید به تحریک افکار عمومی برای حضور در عرصه انتخابات بپردازند. اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود آن است که عامل محرک خود فرهنگیان برای حضور در این انتخابات چیست؟ به نظر می‌رسد که انگیزه و هدف تشکیل فراکسیون بزرگ معلمان و فرهنگیان در مجلس دهم می‌تواند یکی از عوامل انگیزاننده معلمان برای حضور در انتخابات و ایجاد همت عالی جهت تشکیل این فراکسیون باشد. به یاد داریم که این فراکسیون در صورت تشکیل می‌تواند کار پیگیری (برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل) مطالبات و خواسته‌های صنفی معلمان و فرهنگیان را تا رسیدن و تحقق به آنها در داخل مجلس به صورت حقوقی و قانونی انجام دهد. شکی نیست که کارکرد بزرگ فراکسیون فرهنگیان علاوه بر پیگیری مطالبات و خواسته‌های صنفی، معیشتی و منزلتی فرهنگیان، کاهش هزینه پیگیری این مطالبات و کم کردن اصطکاک تحقق این مطالبات با حاکمیت است. پس از منظر صنفی فراکسیون معلمان در مجلس دهم می‌تواند یک نهاد قدرتمند حقوقی و قانونی باشد که بسیار کارآمد‌تر از نهاد‌های دیگر مطالبات را پیگیری می‌کند و همچنین هزینه پیگیری یا تحقق و یا رسیدن به این مطالبات را به حداقل می‌رساند. پس برای شکل‌گیری این فراکسیون در مجلس دهم و از منظر صنفی باید فرهنگیان و معلمان و به طور کلی بدنه آموزش و پرورش به صورت جدی وارد عرصه انتخابات شوند تا بتوانند کسانی را انتخاب کنند که با حضور خود در مجلس و با تشکیل و عضویت در فراکسیون معلمان مطالبات معیشتی، اقتصادی، منزلتی و صنفی آنها را پیگیری و محقق کنند.
روزبهانی: فرهنگیان به عنوان گروهی مرجع و تاثیرگذار بر جهت دهی کنش اجتماعی و سیاسی سایر شهروندان در انتخابات پیش رو نقش بسیار بارزی را می‌توانند ایفا کنند. حل بسیاری از مشکلات صنفی معلمان جدای از حل مسائل و مشکلات کلان جامعه نیست. بر این اساس حضور فرهنگیان در عرصه انتخابات چه به عنوان انتخاب شونده و چه به عنوان انتخاب‌کننده کاملا ضروری به نظر می‌رسد. ما فرهنگیان باید بدانیم زمانی مشکلات و مسائل ما به عنوان یک صنف حل می‌شود که در عرصه کلان سیاست و اقتصاد مسائل حل شوند. برخلاف برخی از دوستان که کار صنفی را جدای از کار سیاسی می‌دانند. به باور من حداقل در ایران و شرایط موجود این سال‌ها در هم تنیدگی بسیاری بین کار صنفی و سیاسی به وجود آمده است. حضور در عرصه انتخابات ضروری است و فرهنگیان نباید از این امر غافل باشند.
  برخی پیگیری مطالبات صنفی از منظر سیاسی را مغایر با اهداف صنفی می‌دانند شما چه پاسخی به آنها دارید؟
قنبری: به اعتقاد بنده پیگیری مطالبات صنفی معلمان به عنوان هدف یک مقوله و راه‌های رسیدن به این هدف، مقوله دیگری است. بدین معنا که می‌توان مطالبات صنفی را از طریق نهاد‌های سیاسی، حقوقی و قانونی که عقبه، قوت و قدرت و توانایی بیشتری در سیستم تصمیم سازی و تصمیم‌گیری کشور دارند دنبال کرد. یعنی اینکه امکان دارد تشکل‌های صنفی معلمان نتوانند به تنهایی از عهده به سرانجام رساندن مطالبات صنفی برآیند. پس شایسته و بایسته است که از حرکت‌ها، جریان‌ها، ائتلاف‌ها، احزاب و سازمان‌ها و نهادهای دیگر سیاسی برای پیگیری مطالبات خود استفاده کنند. پس اساسا پیگیری مطالبات صنفی از منظر یا از روش یا از طریق نهاد‌های سیاسی و حقوقی و قانونی نه تنها مغایر با اهداف صنفی نیست بلکه باعث تحقق اهداف صنفی به صورت کارآمدتر، دقیق‌تر، سریع‌تر و از همه مهم‌تر با هزینه کمتر می‌شود.
روزبهانی: پاسخ من به این گروه این است؛ شاید در جوامع دیگر این دو مقوله به دلیل شفافیت عرصه‌های سیاست اقتصاد فرهنگ و حتی امور صنفی از هم قابل تفکیک باشد اما در فضای سیاسی و اجتماعی ایران امکان‌پذیر نیست. در شرایط سیاسی و اجتماعی ایران امروز هر کسی بخواهد کارهای صنفی و سیاسی را از هم تفکیک کند راه به جایی نمی‌برد. من به شخصه با این وضع موافق نیستم و خواستار فضایی تفکیک یافته بین این عرصه‌ها هستم اما به هر صورت ما در یک جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که شرایط خاص خودش را دارد. عرصه‌های مختلف از هم تاثیرپذیر و بر هم تاثیرگذار هستند. از این رو با توجه به شرایط باید برخورد کرد. در نتیجه در دسترس‌ترین راهی که وجود دارد پیگیری مطالبات صنفی فرهنگیان از کانال سیاسی آن است.
  در واقع شما می‌گویید میان صنف و سیاست همخوانی وجود دارد، چه دلایلی برای این ادعا دارید؟
قنبری: به نظر بنده بلی، بین صنف و سیاست همخوانی وجود دارد و می‌توان دلایل و به طور مشخص‌تر نقاط اشتراک و محل تلاقی‌های ذیل را برای این امر برشمرد:
- صنف‌ها در واقع برکه‌های آب تشکیل و تحقق خرد جمعی هستند، برای تحقق اهداف صنفی و سیاست دریای خرد جمعی است برای تحقق اهداف جمعی، پس واضح است که صنف‌ها در ذات و ماهیت و شکل (فرم و محتوا) به جهت استفاده از خرد جمعی با سیاست‌ورزی و احزاب سیاسی همخوانی و تطابق دارند.
- نمی‌توان اهداف صنفی را پیگیری و محقق ساخت بدون اینکه نسبت به نهاد‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کلان کشور که اتفاقا در فرآیند‌های سیاسی و اجتماعی شکل می‌گیرند بی تفاوت بود. پس باز هم صنف و سیاست نقطه تلاقی مشترک دارند.
- عرصه سیاست بستری پرقوت‌تر، پرقدرت‌تر و کارآمد‌تر برای تحقق اهداف جمعی را به طور کلی فراهم می‌کند که یکی از این اهداف جمعی در حالت خاص اهداف صنفی است.
- محتوای صنفی می‌تواند به عنوان یک مظروف در ظرف یک نهاد سیاسی ریخته شود و این نهاد سیاسی با هزینه کمتر و اصطکاک کمتری نسبت به حاکمیت مطالبات صنفی را پیگیری کند. پس باز هم صنف و سیاست نقطه تلاقی مشترک دارند.
- به یاد داریم که بسیاری از افراد و فعالان تشکل‌های صنفی معلمان و فرهنگیان افرادی با آگاهی سیاسی یا فعالیت سیاسی یا سابقه طولانی مدت سیاسی هستند. پس نمی‌توان این افرادی را که دستی بر آتش سیاست دارند صرفا به دلیل حضور در یک تشکل صنفی از فعالیت سیاسی محروم کرد پس باز هم صنف و سیاست این بار از طریق افراد مشترک محل تلاقی دارند.
روزبهانی: بله در ایران میان صنف و سیاست همخوانی وجود دارد. در سوال قبل گفتم که کنشگر سیاسی و صنفی در خلأ نمی‌تواند کنش انجام دهد بلکه با توجه به شرایط موجود سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنش‌هایش را تنظیم می‌کند. به عنوان نمونه در بین اقشار و اصناف مختلف شرایط متفاوتی حاکم است. مسائل و مشکلات قشر فرهنگی با کارگران بخش خصوصی و دولتی متفاوت است. پرستاران با کارگران دو دنیای متفاوت دارند. حتی با توجه به زمان و مکان اولویت‌ها فرق می‌کند از این رو در شرایط حال حاضر جامعه ما، جدایی بین موضوعات صنفی و سیاسی امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان این دو عرصه را تفکیک کرد.
  آیا ساختار ستاد فراگیر را مناسب برای تحقق این منظور می‌دانید؟
قنبری: به نظر بنده ساختار ائتلاف فراگیر فرهنگیان اصلاح‌طلب برای تحقق هدف کلی حضور و مشارکت گسترده معلمان و فرهنگیان در انتخابات مجلس دهم مناسب است. این ساختار با انگیزه جذب حداکثری تمام افراد و علاقه‌مندان به عرصه انتخابات ایجاد شده است و هدف آن سازماندهی فراگیر و کارآمد و موثر تمام افراد، جریان‌ها، تشکل‌ها و شاخه‌های فرهنگیان احزاب در تهران و سراسر کشور برای حضور، بروز و مشارکت گسترده در عرصه انتخابات مجلس دهم است.
روزبهانی: به نظر من فرهنیگان تحول خواه بهتر است زیر مجموعه شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان باشند. فرهنگیان به صفت صنفی به تنهایی قادر به ایجاد موج اجتماعی و انتخاباتی نیستند.
بهتر است ساختار ستاد فراگیر اصلاح‌طلبان اصلاح‌طلب را به عنوان نماینده قشر فرهنگی به جامعه معرفی کنند تا جامعه فکر نکند که فرهنگیان به عنوان یک صنف تنها به خود می‌اندیشند و نه دیگر اقشار و اصناف جامعه. همگرایی با شورای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون بهترین گزینه ممکن برای فرهنیگان است.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد