یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

زنگ گفت و گو و کتابخوانی،و چالش های پیش رو

مهدی بهلولی،روزنامه جام جم،4 اسفند 92

 ویژگی های اخلاقی و منش های انسانی همچون سخت کوشی،صرفه جویی،از خود گذشتگی،استقلال،رواداری و احترام به دیگران،احساس مسئولیت،و حرف شنوی را درنظر بگیرید. اگر از شما بپرسند که در پرورش فرزندان خود کدام یک را در اولویت نخست می گذارید و مایلید که نهادهای فرهنگی و سیاسی کشور- و از آن میان آموزش و پرورش- به کدام یک بیشتر بپردازند،پاسخ تان چیست؟  در یکی از واپسین نظرسنجی های جهانی،که در سال 2013 و در 27 کشور،و از آن میان : آرژانتین،استرالیا،برزیل،آمریکا،چین،آلمان،کره جنوبی،ایتالیا و هند انجام پذیرفت 75 درصد شرکت کنندگان اعلام نمودند که رواداری و احترام به دیگران،ویژگی های اخلاقی هستند که برای فرزندان خود بیش از دیگر ویژگی ها می پسندند.

   ناگفته پیداست که در کشورهای مردمسالاری،میان دیدگاه های مردمی و دیدگاه های دولتی،چندان هم نمی توان تفاوت گذاشت. از این رو می توان گفت که رواداری و احترام به دیگران،هم اکنون و در سراسر جهان- چه در میان مردم و چه در میان بسیاری از سیاست مداران و دولت ها- ارزش هایی با فراگیری بسیار گسترده ای می باشند. پس شگفت انگیز نیست که در نوشتار و جستارهای آموزشی جهان نیز،پرداختن به ارزش هایی اینچنین،و راه و روش های پرورش کودکانی- و در واقع شهروندانی- روادار و ارج گذار به حقوق و باور و شخصیت دیگران،موضوعی باب و جاافتاده است.

 ناگفته پیداست که یکی از روش های پرورش انسانی روادار و بردبار،گفت و گوست. کسی که در فرایند گفت و گو با دیگران وارد می شود،می پذیرد که شنونده ی سخنان و اندیشه هایی باشد که چه بسا با باورداشت های خودش متفاوت اند. پس گذشته از این که گفت و گو،روشی است برای شنیدن سخنان تازه و شاید هم دگرگونی در اندیشه و باورهاست بردباری و احترام گذاشتن به دیدگاه های دیگران را هم می آموزاند. اما اگر گفت و گو بخواهد به ویژگی شخصیتی و منش انسانی کسی و یا مردمی درآید روشن است که باید در سال های شکل گیری شخصیت آنها-  دوران کودکی،نوجوانی و جوانی- انجام پذیرد. از این روست که پیشنهاد زنگ گفت و گو و جا دادن آن در برنامه درسی آموزش و پرورش،پیشنهادی سنجیده و بخردانه است. خبرهایی هم که جسته- گریخته از آموزش و پرورش می رسد نشانگر این است که گویا قرار است از سال 93-94 زنگ گفت و گو،به  همراه زنگ کتابخوانی و زنگ انشاء،در برخی پایه های تحصیلی درنظر گرفته شوند. گرچه آنچنان که حمیدرضا کفاش،معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش،به تازگی گفته گویا قرار نیست "زنگ گفت و گو و زنگ کتابخوانی" به راستی یک "زنگ درسی" باشند و زمانی مستقل داشته باشند بلکه قرار است که در دل زنگ ها و کتاب های درسی کنونی و یا تازه تآلیف ،بخش هایی با عنوان گفت و گو و کتابخوانی گنجانده شوند.

 اما پیش ِ روی ِ زنگ گفت و گو،زنگ انشاء و زنگ کتابخوانی،چالش هایی چند نهفته است که در اینجا،به کوتاهی به شماری از آنها می پردازیم. نخستین چالش و دشواری پیش رو،آموزگار و نیروی انسانی آموزش دیده،ماهر و فرهیخته است. کسی که بخواهد برنامه گفت و گو و کتابخوانی را به درستی اجرا کند خود باید کتاب خوان و اهل گفت و گو باشد و دوره های اجرای چنین برنامه هایی را به درستی دیده باشد. شوربختانه اما در آموزش و پرورش ما،شمار آموزگارانی اینچنین،بالا نیست و هم اکنون سال هاست که بسیاری از فرهنگیان این مرز و بوم،بن کتاب،خرید کتاب،و خواندن کتاب را فراموش کرده و غرق در کاستی ها و دشواری های اقتصادی زندگی روزمره اند! تاکنون نیز که از دوره های همبسته با این موضوع ها،نشان چندانی دیده و شنیده نشده است. از این رو،پیشاپیش می توان گفت در اجرای این برنامه ها،تآمین نیروی انسانی توانمند،یکی از چالش های بزرگ است.  

 چالش دوم،کمبود منابع آموزشی در مدرسه هاست. برای نمونه در بسیاری از مدرسه های کنونی ایران،یا از بیخ و بن،کتاب خانه ای وجود ندارد و یا اگر هم هست نابسامان اند و کتاب های آنها،اندک و کهنه اند. کتاب های ارزنده ی آموزشی هم که گهگاه در بازار نشر ایران منتشر می شوند و به کار آموزگاران،به ویژه آموزگاران کتاب خوان می آید کمتر پا به مدرسه می گذارند و به دست آموزگاران می رسند.

 اما نکته پایانی در این باره و در این یادداشت کوتاه،این که برابر سخنان حمیدرضا کفاش،که در بالا به اشاره رفت،زنگ های گفت وگو و کتابخوانی  در واقع زنگ های آموزشی مستقلی نیستند. این می تواند خطری جدی را متوجه اجرای این برنامه ها سازد. اگر آموزگار،آموزش درستی در این باره ندیده باشد و اگر در مدرسه،کتابخانه و سایت رایانه ای درست و حسابی نباشد،آسان ترین راه،پرداختن صوری به این موضوع ها و انجام کاری برای رفع وظیفه است،و یا حتی سراسر به کناری نهادن و وقت آن را به درس و موضوع های دیگر دادن. یعنی همان سرنوشت درس "تفکر و پژوهش" پایه ی ششم دبستان،که این نگارنده خود از زبان شماری از آموزگاران پایه ی ششم چندین بار شنیدم که ما نمی دانیم در این کلاس ها،درست و دقیق،چه باید کنیم و چه را درس دهیم و از این رو وقت اش را به درس ریاضی و فارسی دادیم!   

http://press.jamejamonline.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد