یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

آموزش و‍پرورش،نهادی ایزوله و در حاشیه

نویسنده : محمد روزبهانی

منبع:سایت فانوس


در چند سال گذشته بارها اتفاق افتاده است که نخبگان و اشخاص مشهور سیاسی، هنری،ورزشی و … به موضوعات اجتماعی متعددی واکنش نشان داده اند. گاهی این واکنش ها به ایجاد موج اجتماعی وسیع در حمایت یا مخالفت با وضعیتی منجر شده است. مثلا موضوعات محیط زیستی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی. بسیاری از هنرپشه ها و ورزشکاران مشهور با ایجاد کمپینهای اینترنتی در شبکه های اجتماعی وجدان جمعی جامعه را به سمت موضوع مورد نظر جلب کرده اند. این ایجاد حساسیت اجتماعی در بسیاری از مواقع به حل مشکلات اجتماعی کمک کرده است و می کند.البته در معدود دفعاتی نیز منتج به نتیجه نشده است. اما سوال اساسی که ذهن من را به عنوان یک شهروند و یک فرهنگی به خود مشغول کرده است، این است که چرا نخبگان هنری ،ورزشی،سیاسی و اجتماعی جامعه ی ما نسبت به مسائل و مشکلاتی که گریبان گیر آموزش و پرورش کشور است هیچگونه  کنش و واکنشی از خود بروز نمی دهند. تاکنون به ندرت دیده ایم یا شنید ه ایم که هنرمند یا هنرپیشه و ورزشکاری بخواهد در موضوعی مربوط به آموزش و پرورش ورود پیدا کند و یا کمپینی برای جلب توجه جامعه به آن موضوع و یا رفع مشکل و مسئله ی مورد نظر ایجاد نماید. هنرپیشه ها در مورد حیوان آزاری که کاری بسیار ناپسند و زشت است ، اظها نظر می کنند. در مورد آلودگی هوا و غدا،در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی و خیلی موارد و مسائل ریز و درشت دیگر حضور و ظهور دارند  اما به آموزش و پرورش که می رسند، گویی هیچ مسئله ای وجود ندارد. به غیر از نخبگان هنری و فرهنگی و ورزشی حتی نخبگان علمی اقتصادی و سیاسی جامعه نیز توجه ای به آموزش و پرورش ندارند.در بین تمام  گفتگوها و نوشته های نخبه های علمی در رسانه ها به ندرت توجه جدی به آموزش و پرورش و مشلات و مسایل آن می شود.شاید هنوز نخبگان کشور ما به اهمیت آموزش و پرورش پی نبرده اند و شاید هم سطح و اندازه خود را بالاتر از آن می دانند که در مورد آموزش و پرورش حرف بزنند و اظهار نظر کنند.

اگر می خواهیم که جامعه ی ما به توسعه پایدار و متوازن دست پیدا کند یکی از پایه های آن توجه به آموزش و پرورش و حساس کردن جامعه و مسئولان به این جایگاه مهم است. انتظاری که از نخبگان فرهنگی هنری ورزشی علمی سیاسی و اقتصادی می رود این است که به آموزش و پرورش توجه ویژه داشته باشند. به  این دلیل که این افراد در جامعه ،گروههای مرجع به حساب می

آیند و می توانند  افکار عمومی جامعه را به موضوعی جلب کنند و حساسیت عمومی را در توجه به یک موضوع افزایش یا کاهش دهند.از سوی دیگر از فرهنگیان و تمام کسانی که به نوعی درگیر کار آموزش و پرورش هستند این است که از هرطریق ممکن توجه این نخبگان را به آموزش و پرورش جلب نمایند وآنها را خواسته یا نا خواسته به این عرصه بیاورند.با ورود تعداد قابل توجه ای از این شخصیتهای معروف به حوزه ی آموزش و پرورش و همچنین رسانه ای شدن این ارتباط و حضور، می توان حساسیت  و توجه به مسائل آموزش و پرورش از جانب مسئولین و مردم را افزایش داد.


درباره ناکارآمدی آموزش عالی دولتی جاماندگی از بخش خصوصی

محمد روزبهانی: جامعه شناس
منبع روزنامه فرهیختگان31فروردین95
دانشگاه نهادی مدرن و نو محسوب می‌شود. هدف از تاسیس این نهاد در همه جوامع تربیت نیروی متخصص موردنیاز جامعه، گسترش دانش نو، کمک به توسعه جامعه و... است. در ایران نیز دانشگاه‌ها و مدارس آموزش عالی با توجه به اهداف فوق بنیان نهاده شده‌اند.
دانشگاه در آغاز فعالیت تا دهه‌ها توانست به بسیاری از اهداف تعریف‌شده‌اش برسد. اما در سالیان اخیر این روند متوقف شده یا اینکه سرعتش کاهش یافته است. درواقع چندین سال است سیستم آموزش عالی ما در چرخه تکرار و روزمرگی افتاده است و آن‌چنانکه انتظار می‌رود، نیست. این چرخه معیوب و تکراری را می‌توان از سه بعد مورد بررسی قرار داد. وضعیت 1- محتوا، ابزار و شیوه‌های آموزشی 2- استادان و  3- دانشجویان.
  شیوه آموزش در دانشگاه‌ها قدیمی است
شیوه‌ها، محتوا و ابزارمورد استفاده در تدریس دانشگاه‌های کشور به‌روز نیست. با توجه به سرعت بسیار بالای تغییرات و نوآوری علمی و تکنولوژیکی هنوز هم در دانشگاه‌های ما سرعت تحول و تغییر و استفاده از روش‌ها و ابزار نوین در زمینه تدریس بسیار قدیمی است.
دانشگاه‌های ما نسبت به فضای عمومی جامعه دچار عقب‌ماندگی در استفاده از تکنولوژی جدید شده‌اند. بسیاری از موسسات خصوصی و مدرسان آموزش‌های غیردانشگاهی و دوره‌های کوتاه‌مدت به سرعت خود را با تغییرات جدید هماهنگ می‌کنند و از ابزار نو در امر تدریس و آموزش استفاده می‌کنند، اما سیستم متمرکز و بسیار سنگین آموزش عالی ما به‌خصوص بخش دولتی و دانشگاه‌هایی که توسط دولت اداره می‌شوند، از این تغییرات بهره‌ای اندک می‌برند. امروزه تکنولوژی‌های آموزشی به سرعت درحال کارآمد‌تر شدن هستند.
تقریبا هم‌زمان با هر تغییر فناوری در کشورهای پیشرفته می‌توان پس از مدت اندکی آن را در کشور خودمان مشاهده کرد. موسسات خصوصی و کسانی که می‌خواهند در عرصه رقابت پا برجا بمانند، خود را به جدیدترین ابزار و تکنولوژی مجهز می‌کنند.
اما سیستم دولتی آموزش عالی ما به دلیل طولانی‌بودن مدت زمان تصمیم‌گیری و اجرای آن همیشه از این قافله عقب است. درحال حاضر تکنولوژی‌های جدید را ابتدا مردم و موسسات خصوصی استفاده می‌کنند و پس از مدتی با فراگیر شدن در جامعه و فشار افکار عمومی سیستم دولتی (و در اینجا دانشگاه‌های دولتی) نسبت به استفاده از این تکنولوژی‌های جدید اقدام می‌کنند.
 بسیاری از استادان به روز نیستند
مشکل دیگر سیستم آموزش عالی کشور به وضعیت استادان دانشگاه‌ها برمی‌گردد. در سیستم آموزش عالی ایران که یک سیستم دولتی و متمرکز است، شرایط استخدام استاد به‌عنوان هیات‌علمی برای دانشگاه‌ها به صورت متمرکز و براساس شاخص‌هایی است که چندین دهه از تدوین آنها می‌گذرد.
این شاخص‌ها برای شرایط علمی و فناوری امروز کارآمد نیستند و درنتیجه کسانی که با این شاخص‌ها انتخاب می‌شوند نمی‌توانند در امر تدریس و آموزش کمک چندانی به پیشبرد اهداف دانشگاه‌ها و دانشجویان کنند.
در این سیستم استادان به‌روز نیستند، بر رشته تحصیلی تسلط ندارند و به‌طور کلی با توجه به شرایط تاثیر‌گذار اقتصادی و اجتماعی کارایی چندانی نمی‌توانند داشته باشند.
 دانشجویان دید درستی از رشته خود ندارند
بعد سوم آموزش ناکارآمد در سیستم آموزش عالی ایران به وضعیت دانشجویان از مرحله پذیرش در دانشگاه تا دوران تحصیل و سپس فراغت از تحصیل و ورود به بازار کار برمی‌گردد.
در مرحله ورود به دانشگاه دانشجویان ما اغلب سردرگم هستند و بدون توجه به استعداد و علاقه به تحصیل در رشته‌هایی می‌پردازند که موفقیتی برای آنها در پی ندارد. نبود محتوای جدید و استادانی که بتوانند این محتوا را در کلاس‌های درس به دانشجویان انتقال و آموزش دهند، عوامل دیگری است که بر موفق نشدن دانشجویان در امر تحصیل‌شان تاثیر‌گذار است.
این شرایط و افق تاریک پیش‌روی دانشجویان در دستیابی به شغل پس از فراغت از تحصیل باعث شده ‌انگیزه بیشتر دانشجویان بسیار کم و در نتیجه نبود ‌انگیزه موفقیت تحصیلی آنها کاهش پیدا کند. همه عوامل فوق باعث شده دانشگاه‌های ما نتوانند مانند دانشگاه‌های کشورهای توسعه‌یافته به تربیت نیروی متخصص، فراهم کردن زمینه توسعه کشور و گسترش ارتقای دانش کمک کنند.

تلفیق صنف و سیاست و الگوی کشنگری معلمان

مصاحبه با روزنامه اعتماد:


گروه مدرسه اعتماد| معلمان از جمله اقشاری هستند که در عرصه اجتماعی حضور گسترده و پررنگی دارند. آنها کمتر اهل قهر و خالی کردن میدان هستند. با وجود نارضایتی‌های عمیق و گسترده در عرصه‌های مختلف حضوری موثر و معنادار داشته و دارند.

این قشر در دو دهه اخیر نوعی از زیست متفاوت را هم آغاز کرده است و به دنبال احیای نقش مدنی و منسجم خود بوده؛ نقشی که قبل از انقلاب و از آغاز دهه ٤٠ در فضای کشور تاثیرگذار بود. حالا که بیش از ٥٠ سال از ظهور و بروز سیاسی و صنفی معلمان می‌گذرد و این قشر انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات را هم در کشور تجربه کرده است احساس می‌کند باید در شرایط جدید کشور نقش متناسبی را داشته باشد.

به همین منظور و در همین راستا فعالان صنفی و سیاسی و تشکل‌های معلمی و شاخه‌های فرهنگیان احزاب در آستانه انتخابات در تعامل با یکدیگر نقش‌آفرینی ویژه‌ای را آغاز کرده‌اند. در این میان اختلاف‌نظرها و اشتراک دیدگاه‌هایی وجود دارد که می‌تواند با طرح در فضای عمومی و بحث و گفت‌وگو پیرامون آن در بستری که چشم‌ها و گوش‌ها حساس‌تر شده است گامی در مسیر تبیین این نظرات برداشته شود. یکی از مقوله‌های مورد اختلاف، تلفیق یا تفکیک صنف از سیاست است که عده‌ای بر تلفیق و برخی بر تفکیک تاکید دارند. حال که این تجربه در آستانه انتخابات در واقع الگویی از تلفیق صنف و سیاست در عرصه کنشگری معلمان و تشکل‌های معلمی است ما نیز در گروه صفحه مدرسه به بررسی این موضوع پرداختیم.
اشاره: در آستانه انتخابات و در حالی که تشکل‌های معلمی و شاخه فرهنگیان احزاب اصلاح‌طلب در قالب ستادی فعالیت‌های خود را آغاز کرده‌اند و به بهانه موضوع این هفته صفحه مدرسه، گفت‌وگویی انجام دادیم با دو تن از اعضای این ستاد.
سهراب قنبری مسوول شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان و محمد روزبهانی نماینده فرهنگیان اعتدال و توسعه و فعال صنفی و سیاسی و رسانه‌ای در این گفت‌وگو به پرسش‌های «اعتماد» پاسخ دادند.
    
  به طور کلی و صرف نظر از موضع صنفی چه دلایلی برای مشارکت در انتخابات وجود دارد؟
قنبری: می‌دانیم که انتخابات مجلس به عنوان یک فرآیند اجتماعی بزرگ که خروجی سیاسی دارد در عرصه کلان کشور بسیار مهم تلقی می‌شود و محل آزمون و سنجش مشارکت عمومی مردم است و آحاد مردم و اقشار مختلف اجتماعی باید برای تعیین سرنوشت خود در انتخابات شرکت کنند. از سوی دیگر می‌دانیم که نسبت مستقیم بین میزان مشارکت عمومی مردم و اقشار اجتماعی و انتخاب افراد کارآمدتر، متخصص‌تر، متعهدتر و نزدیک‌تر به آرا و افکار عمومی مردم وجود دارد. یعنی به صورت علمی هرچه مشارکت عمومی بالاتر باشد امکان و احتمال اینکه افراد انتخاب شده برآیند دقیق‌تر افکار عمومی جامعه باشند بیشتر است. فرهنگیان و معلمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و باید با حضور فعال خود در عرصه، به انتخاب نمایندگانی که برآیند واقعی افکار عمومی جامعه در حالت عام و افکار عمومی معلمان و فرهنگیان در حالت خاص باشند کمک کنند.
روزبهانی: این دوره از انتخابات به باور من از اهمیت بسیاری برخوردار است. بعد از جریانات سال ٨٨ و فضای سنگینی که بر عرصه سیاست و جامعه حاکم شد بیشتر کنشگران سیاسی و صنفی یا به اجبار یا به اختیار فعالیت سیاسی و صنفی را محدودکردند. در سال ٩٢ به نوعی رکود سیاسی کمتر و فضای جامعه پویا شد در نتیجه، همگرایی نیروهای تحول خواه بیشتر شد و تمرکز بر حداقل‌های موجود باعث نتیجه بسیار مطلوبی برای کنشگران اصلاح‌طلب و تحول خواه شد. پیامد مثبت انتخابات ٩٢ تا به امروز ارتباط مثبت با کشورهای دیگر و به نتیجه رسیدن مذاکرات با ١+٥ بوده. این تجربه موفق باعث شده که اصلاح‌طلبان برای تکرار دوباره ان در انتخابات مجلس بر حداقل‌ها تمرکز و هدف‌های دست‌یافتنی‌تری را تعریف کنند. به نظر می‌رسد دلایل بسیاری وجود دارد که مشارکت در انتخابات این دوره بسیار مهم است از جمله شرایط مبهم و متشنج منطقه‌ای. این شرایط باعث شده است که نیاز به یک مجلس معتدل و اصلاح‌طلب برای کمک رساندن به دولت بسیار ضروری به نظر رسد. شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز مزید بر علت خارجی، مهم بودن این انتخابات را به ما گوشزد می‌کند.
  از منظر صنفی به عنوان یک معلم چگونه این ضرورت را تبیین می‌کنید؟
قنبری: معلمان و فرهنگیان به عنوان راهبران و سکانداران هدایت نوجوانان و جوانان در عرصه‌های علمی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی کشور نقش عمده و بسزایی در معادلات کلان کشور ایفا می‌کنند و عرصه انتخابات نمی‌تواند بدون حضور و بروز مشارکت معلمان و فرهنگیان به شور و نشاط عمومی دست یابد و معلمان به عنوان موتور محرک اجتماعی باید به تحریک افکار عمومی برای حضور در عرصه انتخابات بپردازند. اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود آن است که عامل محرک خود فرهنگیان برای حضور در این انتخابات چیست؟ به نظر می‌رسد که انگیزه و هدف تشکیل فراکسیون بزرگ معلمان و فرهنگیان در مجلس دهم می‌تواند یکی از عوامل انگیزاننده معلمان برای حضور در انتخابات و ایجاد همت عالی جهت تشکیل این فراکسیون باشد. به یاد داریم که این فراکسیون در صورت تشکیل می‌تواند کار پیگیری (برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل) مطالبات و خواسته‌های صنفی معلمان و فرهنگیان را تا رسیدن و تحقق به آنها در داخل مجلس به صورت حقوقی و قانونی انجام دهد. شکی نیست که کارکرد بزرگ فراکسیون فرهنگیان علاوه بر پیگیری مطالبات و خواسته‌های صنفی، معیشتی و منزلتی فرهنگیان، کاهش هزینه پیگیری این مطالبات و کم کردن اصطکاک تحقق این مطالبات با حاکمیت است. پس از منظر صنفی فراکسیون معلمان در مجلس دهم می‌تواند یک نهاد قدرتمند حقوقی و قانونی باشد که بسیار کارآمد‌تر از نهاد‌های دیگر مطالبات را پیگیری می‌کند و همچنین هزینه پیگیری یا تحقق و یا رسیدن به این مطالبات را به حداقل می‌رساند. پس برای شکل‌گیری این فراکسیون در مجلس دهم و از منظر صنفی باید فرهنگیان و معلمان و به طور کلی بدنه آموزش و پرورش به صورت جدی وارد عرصه انتخابات شوند تا بتوانند کسانی را انتخاب کنند که با حضور خود در مجلس و با تشکیل و عضویت در فراکسیون معلمان مطالبات معیشتی، اقتصادی، منزلتی و صنفی آنها را پیگیری و محقق کنند.
روزبهانی: فرهنگیان به عنوان گروهی مرجع و تاثیرگذار بر جهت دهی کنش اجتماعی و سیاسی سایر شهروندان در انتخابات پیش رو نقش بسیار بارزی را می‌توانند ایفا کنند. حل بسیاری از مشکلات صنفی معلمان جدای از حل مسائل و مشکلات کلان جامعه نیست. بر این اساس حضور فرهنگیان در عرصه انتخابات چه به عنوان انتخاب شونده و چه به عنوان انتخاب‌کننده کاملا ضروری به نظر می‌رسد. ما فرهنگیان باید بدانیم زمانی مشکلات و مسائل ما به عنوان یک صنف حل می‌شود که در عرصه کلان سیاست و اقتصاد مسائل حل شوند. برخلاف برخی از دوستان که کار صنفی را جدای از کار سیاسی می‌دانند. به باور من حداقل در ایران و شرایط موجود این سال‌ها در هم تنیدگی بسیاری بین کار صنفی و سیاسی به وجود آمده است. حضور در عرصه انتخابات ضروری است و فرهنگیان نباید از این امر غافل باشند.
  برخی پیگیری مطالبات صنفی از منظر سیاسی را مغایر با اهداف صنفی می‌دانند شما چه پاسخی به آنها دارید؟
قنبری: به اعتقاد بنده پیگیری مطالبات صنفی معلمان به عنوان هدف یک مقوله و راه‌های رسیدن به این هدف، مقوله دیگری است. بدین معنا که می‌توان مطالبات صنفی را از طریق نهاد‌های سیاسی، حقوقی و قانونی که عقبه، قوت و قدرت و توانایی بیشتری در سیستم تصمیم سازی و تصمیم‌گیری کشور دارند دنبال کرد. یعنی اینکه امکان دارد تشکل‌های صنفی معلمان نتوانند به تنهایی از عهده به سرانجام رساندن مطالبات صنفی برآیند. پس شایسته و بایسته است که از حرکت‌ها، جریان‌ها، ائتلاف‌ها، احزاب و سازمان‌ها و نهادهای دیگر سیاسی برای پیگیری مطالبات خود استفاده کنند. پس اساسا پیگیری مطالبات صنفی از منظر یا از روش یا از طریق نهاد‌های سیاسی و حقوقی و قانونی نه تنها مغایر با اهداف صنفی نیست بلکه باعث تحقق اهداف صنفی به صورت کارآمدتر، دقیق‌تر، سریع‌تر و از همه مهم‌تر با هزینه کمتر می‌شود.
روزبهانی: پاسخ من به این گروه این است؛ شاید در جوامع دیگر این دو مقوله به دلیل شفافیت عرصه‌های سیاست اقتصاد فرهنگ و حتی امور صنفی از هم قابل تفکیک باشد اما در فضای سیاسی و اجتماعی ایران امکان‌پذیر نیست. در شرایط سیاسی و اجتماعی ایران امروز هر کسی بخواهد کارهای صنفی و سیاسی را از هم تفکیک کند راه به جایی نمی‌برد. من به شخصه با این وضع موافق نیستم و خواستار فضایی تفکیک یافته بین این عرصه‌ها هستم اما به هر صورت ما در یک جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که شرایط خاص خودش را دارد. عرصه‌های مختلف از هم تاثیرپذیر و بر هم تاثیرگذار هستند. از این رو با توجه به شرایط باید برخورد کرد. در نتیجه در دسترس‌ترین راهی که وجود دارد پیگیری مطالبات صنفی فرهنگیان از کانال سیاسی آن است.
  در واقع شما می‌گویید میان صنف و سیاست همخوانی وجود دارد، چه دلایلی برای این ادعا دارید؟
قنبری: به نظر بنده بلی، بین صنف و سیاست همخوانی وجود دارد و می‌توان دلایل و به طور مشخص‌تر نقاط اشتراک و محل تلاقی‌های ذیل را برای این امر برشمرد:
- صنف‌ها در واقع برکه‌های آب تشکیل و تحقق خرد جمعی هستند، برای تحقق اهداف صنفی و سیاست دریای خرد جمعی است برای تحقق اهداف جمعی، پس واضح است که صنف‌ها در ذات و ماهیت و شکل (فرم و محتوا) به جهت استفاده از خرد جمعی با سیاست‌ورزی و احزاب سیاسی همخوانی و تطابق دارند.
- نمی‌توان اهداف صنفی را پیگیری و محقق ساخت بدون اینکه نسبت به نهاد‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کلان کشور که اتفاقا در فرآیند‌های سیاسی و اجتماعی شکل می‌گیرند بی تفاوت بود. پس باز هم صنف و سیاست نقطه تلاقی مشترک دارند.
- عرصه سیاست بستری پرقوت‌تر، پرقدرت‌تر و کارآمد‌تر برای تحقق اهداف جمعی را به طور کلی فراهم می‌کند که یکی از این اهداف جمعی در حالت خاص اهداف صنفی است.
- محتوای صنفی می‌تواند به عنوان یک مظروف در ظرف یک نهاد سیاسی ریخته شود و این نهاد سیاسی با هزینه کمتر و اصطکاک کمتری نسبت به حاکمیت مطالبات صنفی را پیگیری کند. پس باز هم صنف و سیاست نقطه تلاقی مشترک دارند.
- به یاد داریم که بسیاری از افراد و فعالان تشکل‌های صنفی معلمان و فرهنگیان افرادی با آگاهی سیاسی یا فعالیت سیاسی یا سابقه طولانی مدت سیاسی هستند. پس نمی‌توان این افرادی را که دستی بر آتش سیاست دارند صرفا به دلیل حضور در یک تشکل صنفی از فعالیت سیاسی محروم کرد پس باز هم صنف و سیاست این بار از طریق افراد مشترک محل تلاقی دارند.
روزبهانی: بله در ایران میان صنف و سیاست همخوانی وجود دارد. در سوال قبل گفتم که کنشگر سیاسی و صنفی در خلأ نمی‌تواند کنش انجام دهد بلکه با توجه به شرایط موجود سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنش‌هایش را تنظیم می‌کند. به عنوان نمونه در بین اقشار و اصناف مختلف شرایط متفاوتی حاکم است. مسائل و مشکلات قشر فرهنگی با کارگران بخش خصوصی و دولتی متفاوت است. پرستاران با کارگران دو دنیای متفاوت دارند. حتی با توجه به زمان و مکان اولویت‌ها فرق می‌کند از این رو در شرایط حال حاضر جامعه ما، جدایی بین موضوعات صنفی و سیاسی امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان این دو عرصه را تفکیک کرد.
  آیا ساختار ستاد فراگیر را مناسب برای تحقق این منظور می‌دانید؟
قنبری: به نظر بنده ساختار ائتلاف فراگیر فرهنگیان اصلاح‌طلب برای تحقق هدف کلی حضور و مشارکت گسترده معلمان و فرهنگیان در انتخابات مجلس دهم مناسب است. این ساختار با انگیزه جذب حداکثری تمام افراد و علاقه‌مندان به عرصه انتخابات ایجاد شده است و هدف آن سازماندهی فراگیر و کارآمد و موثر تمام افراد، جریان‌ها، تشکل‌ها و شاخه‌های فرهنگیان احزاب در تهران و سراسر کشور برای حضور، بروز و مشارکت گسترده در عرصه انتخابات مجلس دهم است.
روزبهانی: به نظر من فرهنیگان تحول خواه بهتر است زیر مجموعه شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان باشند. فرهنگیان به صفت صنفی به تنهایی قادر به ایجاد موج اجتماعی و انتخاباتی نیستند.
بهتر است ساختار ستاد فراگیر اصلاح‌طلبان اصلاح‌طلب را به عنوان نماینده قشر فرهنگی به جامعه معرفی کنند تا جامعه فکر نکند که فرهنگیان به عنوان یک صنف تنها به خود می‌اندیشند و نه دیگر اقشار و اصناف جامعه. همگرایی با شورای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون بهترین گزینه ممکن برای فرهنیگان است.

بیتو ته‌ای ها د‌ر جاد‌ه های صعب العبور نظام آموزشی

گزارش روزنامه قانون: گلاره کلانتری

منبع:روزنامه قانون 14 دی 94

مصاحبه بریده شده من در این گزارش


همه می د‌انیم ، هرگاه افراد‌ی بخواهند‌ د‌ر کار خود‌ به عنوان عنصری حرفه ای مطرح شوند‌ ، باید‌ شرایط سخت آن را بپذیرند‌.حرفه  معلمی نیز از این قاعد‌ه مستثنا نیست، نیروهایی که به عنوان مد‌رس د‌ر آموزش و پرورش مشغول اند‌. د‌ر سیستم نظام آموزشی د‌ارای چند‌ د‌سته از معلمان هستیم که برخی از آنان به د‌لیل  رسمی بود‌ن از همان بد‌و ورود‌ به آموزش وپرورش مشغول به تد‌ریس می شوند‌.  د‌ر عین حال برخی معلمانی حق‌التد‌ریس  هستند‌ و د‌ر برخی رشته‌ها از جانب آموزش و پرورش جذب می‌شوند‌ و پس از مد‌تی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج د‌اشت به صورت رسمی استخد‌ام می‌شوند‌. با این حال، فرآیند‌ استخد‌ام حق‌التد‌ریسی‌ها به صورت رسمی د‌ر بیشتر موارد‌ حد‌ود‌ 6 سال به طول می‌انجامد‌ و د‌ر این مد‌ت، بیشتر این معلمان از شرایط خود‌ ناراضی اند‌. د‌سته د‌یگر از معلمان وجود‌ د‌ارند‌ که به مراتب د‌ارای شرایط شغلی سخت ود‌رد‌ناک تر  نسبت به د‌و د‌سته ای که نام برد‌ه شد‌ د‌ارند‌،چرا که این معلمان به عنوان  معلمان آزاد‌ شناخته شد‌ه اند‌ که حکم ابلاغی برای آنها صاد‌ر نمی‌شود‌، از خد‌مات بیمه‌ای برخورد‌ار نیستند‌ و تنها به صورت شفاهی با آنها توافق می‌شود‌. گفته می‌شود‌ به کار گیری این نوع از معلمان د‌ر سه سال اخیر مرسوم شد‌ه امااکنون جذب آنها متوقف شد‌ه است. از نیروی کار معلمان آزاد‌ د‌ر مناطق محروم و روستایی استفاد‌ه می‌شود‌ که به د‌لیل صعب‌العبور بود‌ن نیروهای نوع د‌یگر حاضر به خد‌مت د‌ر آن مناطق نیستند‌.


   معلمان چه مشکلاتی د‌ارند‌؟

مشکل مشترکی که میان  معلمان وجود‌ د‌ارد‌مسکن است؛معلمانی که مبلغ زیاد‌ی از حقوق خود‌ را صرف کرایه خانه می‌کنند‌. بسیاری از معلمان پس از سال‌ها خد‌مت د‌ر آموزش و پرورش، همچنان نتوانسته‌اند‌ مسکن شخصی د‌اشته باشند‌ و مقد‌ار بسیاری از حقوق خود‌ را هزینه کرایه خانه می‌کنند‌.برخی از معلمان مشکلات خود‌ را رفت و آمد‌ به مناطقی عنوان می‌کنند‌ که با وجود‌ صعب‌العبور بود‌ن، هیچ مزایایی برای خد‌مت د‌ر آن مناطق به آنها ارائه نمی‌شود‌.وام، بیمه، پاد‌اش و مزایا از موارد‌ی است که این معلمان از آنها ابراز رضایت نمی‌کنند‌ و آن را د‌ر مقایسه با مزایای سایر مشاغل نامناسب و نابرابر می‌د‌انند‌.معلمان مناطق محروم هیچ پاد‌اشی د‌ریافت نمی کنند‌ این د‌رحالی است که د‌ر روزهای سخت پاییز و زمستان باید‌ مسافت طولانی را از محل سکونت خود‌ طی کرد‌ه تا به محل خد‌مت خود‌ برسند‌.اما د‌ر مسیر ممکن است با مشکلات زیاد‌ی روبرو شوند‌ که به د‌لیل تنها بود‌ن، به موقع نرسید‌ن کمک های خد‌مات رسانی د‌یگر نتوانند‌ به خانه گرم خود‌ بازگرد‌ند‌. مسئله اصلی اینجاست که د‌ر تمام این سال‌ها د‌ولت‌های مختلف نتوانسته‌اند‌ برای کسب رضایت این قشر زحمتکش د‌ر مناطق صعب العبور، که تعلیم و تربیت کود‌کان ما نیز د‌ر د‌ست آنهاست، به نتایج قابل‌قبولی د‌ست پید‌ا کنند‌. بنابراین مشکلات معیشتی معلمان ربطی به امروز و د‌یروز ند‌ارد‌ بلکه همانند‌ کلافی است که د‌ر تمام این سال ها سرد‌رگم بود‌ه و هیچ کسی چاره ای برای آن پید‌ا نکرد‌ه است.بد‌ون شک موارد‌ی که ذکر شد‌، تمام مشکلات معلمان را پوشش نمی‌د‌هد‌ اما مسئله‌ای که بسیار حائز اهمیت است اینکه اگر مجموع این مشکلات و حل نشود‌، نوعی بی‌انگیزگی به د‌لیل فشارهای معیشتی و سختی کار د‌ر معلمان ایجاد‌ شد‌ه که به مراتب مشکلاتی اساسی و ریشه ای برای نظام آموزشی کشور به وجود‌ خواهد‌ آورد‌. 
  حواد‌ث تلخی که برای برخی از معلمان اتفاق افتاد‌ه است
« روز چهارشنبه 25 آذر معلم استان کهگیلویه وبویراحمد‌ د‌ر مسیر بازگشت از روستای محل خد‌مت خود‌ به خانه‌اش د‌ر سرمای شد‌ید‌، جان سپرد‌.علی بخش نوروزی معلم مد‌رسه شهید‌ان سروش‌نژاد‌ روستای طسوج از توابع استان کهگیلویه وبویراحمد‌ د‌ارای ٢٥‌سال سابقه د‌ر مقطع ابتد‌ایی بود‌. آقای نوروزی عصر چهارشنبه ٢٥ آذر امسال مانند‌ هر هفته از روستا به سمت خانه حرکت کرد‌ اما این هفته با هفته‌های گذشته تفاوت د‌اشت. فاصله روستای طسوج بیش از ٦٠کیلومتر از چرام مرکز شهرستان است و حد‌ود‌ ٢٠ کیلومتر از جاد‌ه، خاکی و برفگیر است.عصر چهارشنبه وقتی آقامعلم به همراه ٢نفر د‌یگر راهی چرام بود‌ند‌، خود‌روی آنها د‌ر مسیر جاد‌ه خاکی و سرمای شد‌ید‌، متوقف شد‌. نیروهای کمکی به موقع نمی رسند‌ و آقامعلم و یکی از سرنشینان خود‌رو بر اثر سرما جان می‌بازند‌. این د‌رحالی است که سرنشین د‌یگر خود‌رو د‌ر بیمارستان د‌هد‌شت بستری است.» البته ماجرا فقط به قصه د‌رد‌ناک معلم کهگیلویه‌وبویراحمد‌ ختم نمی شود‌ چرا که «علی اسد‌زاد‌ه» ۹ سال د‌ر مناطق سرد‌، صعب‌العبور و کوهستانی لرستان به د‌انش‌آموزان و کود‌کان عشایر د‌رس می‌د‌اد‌. سرمای شد‌ید‌ مناطقی که معلم گاه ساعت‌ها پای پیاد‌ه د‌ر آنجا راه می‌رفت، به لخته شد‌ن خون د‌ر پای او و قطع پای چپش تا بالای زانو منجر می‌شود‌.» از این حکایت‌ها د‌ر اقصی نقاط کشور وجود‌ د‌ارد‌ که د‌ر برخی موارد‌ ممکن است حتی رسانه‌ای نشود‌. به همین منظور «قانون» با «محمد‌روزبهانی»کارشناس آموزش د‌ر زمینه اینکه آیا سازمان های مختلف برای خد‌مات رسانی به معلمان بیتوته فعالیت های لازم را د‌ارد‌ گفت‌وگو کرد‌ه که به شرح زیر است :کارشناس آموزشی د‌ر باره اینکه معلمانی که د‌چار حاد‌ثه می شوند‌ آیا قانونی د‌ر کشور وجود‌ د‌ارد‌ که بتواند‌ حقوق آنها را پیگیری کند‌، می‌گوید‌:« آموزش و پرورش د‌ارای بخش حقوقی است و زمانی که معلم د‌چار حاد‌ثه ای شود‌ به این بخش مراجعه می‌کند‌ و مشاورهایی که د‌ر این مراکز هستند‌ وکالت آنها را برعهد‌ه می گیرند‌ تا بتوانند‌ حقوق از د‌ست رفته خود‌ را بگیرند‌.»به گفته محمد‌ روزبهانی، د‌ر زمینه معلمان حاد‌ثه د‌ید‌ه نکته ای وجود‌ د‌ارد‌ که باید‌ به آن توجه کرد‌ که د‌ر برخی از د‌ولت ها به این معلم ها توجه نمی شود‌ و این معلم ها باید‌ برای گرفتن حقوق خود‌ روزها و بعضا سال ها د‌وند‌گی کنند‌ تا بتوانند‌ حقوق از د‌ست رفته خود‌ را به د‌لیل حاد‌ثه  د‌ریافت کنند‌.اما د‌ر د‌ولت تد‌بیر و امید‌ معلمانی که به د‌لیل سختی مسیر اتفاقات ناخوشایند‌ی برایشان می افتد‌ خود‌ یا خانواد‌ه‌هایشان به آسانی می‌توانند‌ حقوق از کار افتاد‌گی و بازنشستگی را طلب کنند‌.»به گفته وی، «د‌ر کشور خلاقانونی برای معلمان احساس نمی شود‌ و اکنون این قانون د‌ر حال اجرا شد‌ن است.د‌ر بعضی موارد‌ معلم ممکن است حق بیمه خود‌ را بعد‌ از حاد‌ثه نتواند‌ د‌ریافت کند‌ که د‌یگر د‌ر اینجا انتقاد‌ به سازمان تامین اجتماعی است. حتی معلمانی  که د‌ر مناطق صعب‌العبور د‌ر حال خد‌مت رسانی هستند‌ باید‌ از وزارت راه و شهرسازی د‌رخواست کرد‌ که این راه های صعب‌العبور را هموار کنند‌» . بنابراین بیش از پیش به امکانات زیر ساختی د‌ر کشور توسط مسئولان توجه شود‌. اما آموزش و پرورش می تواند‌ برای معلمانی که د‌ر این مناطق ممکن است حاد‌ثه آفرین باشد‌ از لحاظ ماد‌ی و معنوی آنها را مورد‌ حمایت های ویژه قرار د‌هد‌.»
  معلم با مشکلات معیشتی نمی تواند‌  تأثیرگذار باشد‌
عوامل مؤثر برمنش و روحیه د‌انش آموزان، روحیه معلم، رفتار، بیان، سعه صد‌ر و انگیزه مد‌رسه است. د‌ر محیط مد‌رسه و کلاس د‌رس روحیه معلم، رفتار معلم، بیان معلم، سعه صد‌ر معلم و... تأثیر مستقیم بر رفتار و روحیه د‌انش آموزان د‌ارد‌. اگر معلم د‌ارای روحیه ای خوب و شاد‌ باشد‌ د‌انش آموزان نیز د‌ارای روحیه ای شاد‌ و خوب خواهند‌ بود‌ و اگر معلم با انگیزه بالا وارد‌ کلاس شود‌ و تد‌ریس را با انگیزه شروع نماید‌ سبب افزایش انگیزه مطالعه و جست وجو و یاد‌گیری د‌ر د‌انش آموزان خواهد‌ شد‌. لازمه برخورد‌ مناسب و توام با متانت د‌انش آموزان با مشکلات آموزشی و پرورشی خود‌، د‌اشتن معلمانی صبور و با سعه صد‌ر بالاست. اما اگر معلم  د‌ارای مشکل معیشتی باشد‌ چگونه قاد‌ر است روحیه ای شاد‌ د‌اشته باشد‌، چگونه باید‌ صبور باشد‌ و با کد‌ام انگیزه بالا وارد‌ کلاس شود‌. مسئولان با د‌اشتن برنامه‌ریزی‌ای که پشتوانه مطالعه باشد‌ می‌توانند‌ مشکلاتی که د‌ر زمینه معیشتی وجود‌ د‌ارد‌ را حل کنند‌.چگونه می توان انتظار د‌اشت معلمی که با خستگی وارد‌ کلاس می شود‌ روحیه ای شاد‌ د‌اشته باشد‌ و با شور و نشاط و پر انرژی کلاس را اد‌اره کند‌.د‌ر پایان می توان نتیجه گرفت که اگر معلمان عملکرد‌ مناسبی د‌ر کلاس ند‌اشته باشند‌ می تواند‌ منجر به افت تحصیلی و د‌ر د‌رازمد‌ت ترک تحصیل تعد‌اد‌ی از د‌انش آموزان شود‌ و د‌وری از کلاس و د‌رس می تواند‌ سبب افزایش آمار ناهنجاری ها و آسیب‌های اجتماعی می‌شود‌. از آنجا که پیشگیری هموار آسان‌تر و ارزان‌تر از د‌رمان است، شایسته است هزینه‌هایی به وزارت آموزش و پرورش تزریق شود‌ تا باعث ارتقای سطح معیشت و رفاه معلمان شود‌. ارتقای سطح معیشت و رفاه معلمان به طور سیستماتیک سبب اعتلای جایگاه و منزلت معلمان خواهد‌ شد‌.

مدرسه و ارتباط آن با پیشگیری از اعتیاد!


*محمد روزبهانی

منبع:پایگاه خبری ادنا

در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه  از جایگاه خانواده  کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی  اضافه شده. انتظار از  نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای  دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه  جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز  به مدرسه  و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در  مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده  و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است.  در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش  نیز  مسئولیتهایی  در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.

۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانش‌آموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانش‌آموزان در معرض آسیب (دانش‌آموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزش‌های لازم برای این نوع دانش‌آموزان.
۳- شناسایی دانش‌آموزان معتاد، مصرف‌کننده یا توزیع‌کننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانش‌آموزان وارد نیاورد.
۴- فراهم‌آوردن زمینه اجرای برنامه‌‌های آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامه‌های فرهنگی و تجهیز کتابخانه‌های مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانش‌آموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانش‌آموزان و خانواده‌ آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"

با توجه به بند های شش گانه ای که در آیین نامه در باره ی وظایف آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری مطرح شده است انتظار می رود که این نهاد با جدیت بیشتری در این عرصه وارد شود و از متخصصان و کارشناسان حوزه اعتیاد در  درون  و بیرون  این نهاد  کمک بگیرد.چرا   که مهمترین فرصت و مکان  برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی  بخصوص اعتیاد  مدرسه است. اگر نتوان از شرایط موجود  در مدارس برای اجرای برنامه های علمی پیشگیری از اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی استفاده کرد جامعه در آینده نچندان دوری  با چالشها و بحران هایی در  زمینه ها روبرو  می شویم.              

*جامعه شناس و  کارشناس اعتیاد و  آسیبهای اجتماعی