یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

سخن معلم یک رسانه مرجع و تاثیرگذار در حوزه آموزش و پرورش

13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم

گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « دکتر محمد روزبهانی » یادداشتی را ارسال نموده اند .


به نظر من امروز ؛ « سخن معلم » به عنوان یک رسانه تاثیر گذار در حوزه ی آموزش و پرورش  محسوب می شود.

به صورت خیلی خلاصه ، تاثیرات مثبت این رسانه در حوزه آموزش و پرورش را در موارد زیر می توان برشمرد :

1- این رسانه در مدت فعالیت اندک خود توانسته است بخشی از افکار و سلیقه های گوناگون در بین فرهنگیان را نمایندگی کند و به رشد و گسترش ،تحکیم و تقویت جامعه مدنی در حوزه آموزش و پرورش کمک شایانی  نماید.

2- خوشبختانه این رسانه صداهای گوناگون فرهنگیان را که نشان دهنده ی خواسته  ها، نیازها ، علایق  و دیدگاه های مختلف آنهاست را تا جایی که قوانین موجود  اجازه می دهد پوشش داده است.

3-  این رسانه توانسته است شرایط بحث و گفت و گو و مفاهمه را بین معلمان و مسئولان آموزش و پرورش فراهم کند.

4-  روش و شیوه عمل  این سایت به گونه ای است که زمینه ی بردباری و مدارای عمومی در بین فرهنگیان و مسئولین را افزایش داده است.

5- در مدت فعالیت، این رسانه  توانسته است به شناسایی ، معرفی و حتی پرورش نویسندگانی در حوزه آموزش و پرورش اقدام کند؛ به گونه ای که ترس کاذب از نوشتن در بین برخی از فرهنگیان از بین رفته و آنها شروع به نوشتن در این رسانه و یا سایر رسانه ها کرده اند.

6- بدون تردید ، سخن معلم بر میزان پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش افزوده است.

این رسانه  یکی از رسانه های مرجع روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش  است .

7- بخشی از موفقیت سایت سخن معلم به  تمرکز این رسانه صرفا بر مسائل و موضوعات آموزش و پرورش بر می گردد

در پایان این نوشته مختصر باید به مدیر محترم این سایت آقای پورسلیمان و شورای نویسندگان آن خسته نباشید عرض کنم .

گزارش روزان از مسائل والدین با آموزش و پرورش ؛مدارس پول می‌گیرند اما آموزش بهتر نمی‌‌شود


منبع روزنامه روزان 10 آبان 94

مصاحبه با روزنامه روزان

روزان نیوز- نگاه خانواده‌ها به سیستم آموزشی معقولانه نیست.

سمیه باقری : مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان به شمار می‌رود. به همین خاطر نقد و بررسی این نهاد اجتماعی آن هم توسط خانواده که به موازات یکدیگر در سرنوشت افراد موثرند، دارای اهمیت است. هر سال در مهرماه با گشایش مدارس خبرهایی مبنی بر اینکه دریافت پول تحت هر عنوانی از خانواده‌ها ممنوع است، منتشر می‌شود؛ اما تقریبا اکثریت مدارس با عناوین مختلف از والدین پول دریافت می‌کنند. مشکلات اقتصادی و مالی اما تنها بخشی از مسائلی است که والدین با مدارس دارند.

پول می‌گیرند اما نتیجه‌ای نمی‌‌بینیم

زهرا یک مادر 37 ساله است که دو فرزند در مقطع ابتدایی و دبیرستان دارد. او  درباره مشکلاتی که با مدرسه بچه هایش دارد به خبرنگار "روزان" می‌گوید: هر سال تحت عناوین مختلف پول‌هایی از آنها گرفته می‌شود اما عملا تغییر چندانی در روند تدریس‌ها رخ نمی‌‌دهد. در ابتدای سال تحت عناوینی نظیر برگه‌های امتحانی، خرید جایزه، کتاب‌های کمک آموزشی، جشن‌ها و. .. از والدین پول گرفته می‌شود. پول‌هایی که در جلسه اولیاء و مربیان برای آن توضیحاتی هم داده می‌شود اما عملا ما تغییری را احساس نمی‌‌کنیم. مثلا مدیر مدرسه دخترم برای رنگ کردن کلاس‌ها از هر دانش آموز مبلغ 10 هزار تومان گرفت اما نتیجه این شد که تنها دو کلاس یک رنگ ساده پلاستیک خورد و بقیه بی نصیب ماندند در حالیکه دختر من داخل یک کلاس بی رنگ بود! نظیر همین مسئله در مورد کلاس هوشمند هم اتفاق افتاد. مدرسه هر سال از ما پول‌هایی بابت هوشمند کردن مدرسه دریافت می‌کند اما تنها نتیجه حاصل این است که بچه‌ها در این کلاس‌ها فیلم تماشا می‌کنند. وقتی از مدیر توضیح خواستم به من گفت که مدرسه بودجه کافی برای خرید 40 رایانه را ندارد لذا روند کلاس‌های هوشمند اینگونه پیش می‌رود.

مشکلات مدارس دوشیفته دخترانه- پسرانه

مادر این دو دانش آموز می‌گوید که بسیاری از مدارس هنوز دو شیفته هستند. مثلا مدرسه دختر دبستانی من دو شیفته است که شیفت صبح آن پسرانه است. متاسفانه این مسئله مشکلات زیادی را برای دانش آموزان ایجاد کرده است. از نبود بهداشت سرویس‌های بهداشتی گرفته  تا الفاظ رکیک بر در و دیوار از جمله مشکلات این دو شیفته بودن است. به گفته زهرا متاسفانه گاهی اوقات در جلسات اولیا و مربیان موضوعاتی مطرح می‌شود که هیچ ریشه علمی ندارد و صرفا سلیقه‌ای است. مثلا در مورد برخی از بازی‌های رایانه‌ای مدرسه بچه‌ها را دچار  تعارض ارزشی می‌کند و به آنها می‌گوید این کارشیطان پرستان است. همین امر سبب می‌شود که بچه‌ها با یکدیگر درگیر شوند. این رفتار درست نیست بلکه باید به دانش آموزان فرهنگ استفاده درست از تکنولوژی را آموخت نه اینکه تمام آن را رد کرد.

اجبار در کمک به مدرسه دلیل دلزدگی والدین

محمد روزبهانی، جامعه شناس، ضمن تاکید بر اهمیت مسائل اقتصادی در نحوه آموزش به "روزان" می‌گوید: مسئله اقتصادی و دریافت مبالغ تحت عناوین مختلف از سوی آموزش و پرورش یکی از عمده مسائل چالش برانگیز است که سبب شده خانواده‌ها از بخش آموزش فاصله بگیرند. به گفته وی مسئله شهریه مربوط به مدارس غیر انتفاعی است و طبق قانون والدین به صورت داوطلبانه می‌توانند به مدارس دولتی کمک کنند؛ اما متاسفانه وقتی پای اجبار به میان می‌آید باعث می‌شود که خانواده‌ها برای حضور در مدارس و محیط آموزشی اکراه داشته باشند.

نگاه خانواده‌ها به سیستم آموزشی معقولانه نیست

این عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی آموزش و پرورش معتقد است که گرفتن پول از خانواده‌ها سبب شده که وقتی آنان به جلسه اولیاء و مربیان دعوت می‌شوند با اکراه از آن استقبال کنند. زیرا این نگاه وجود دارد که صرفا جلسه برای عنوان کردن یک موضوع و در نهایت اخذ پول است در حالیکه اغلب موارد اینگونه نیست. در حقیقت مسائل اقتصادی سبب می‌شود که خانواده‌ها گرایش کمتری به مشارکت در مدرسه و حضور در اینگونه فضاها بیابند. روزبهانی، حضور و مشارکت والدین در محیط مدارس را یک ضرورت خواند و گفت: حضور والدین در محیط‌های آموزشی یک روش مثبت برای همفکری و همراهی است که متاسفانه در فرهنگ کشور ما کمتر به چشم می‌خورد. وی تاکید  می‌کند: متاسفانه نگاه ما به سیستم آموزشی معقولانه نیست. اغلب ما فکر می‌کنیم که کودک به عنوان نوعی مواد خام در مدرسه آموزش داده می‌شود و خانواده نقش چندانی ندارد در حالیکه اینگونه نیست.

تضاد مدرسه و خانواده باعث سردرگمی دانش آموز می‌شود

این جامعه شناس در پاسخ به این سئوال که آیا تعارضات موجود بین محیط آموزشی مدارس و خانواده باعث سردرگمی کودک می‌شود، اظهار کرد: متاسفانه تعارضات نقش پذیری در مدارس کشور ما زیاد است. همانطور که می‌دانید هر دانش آموز در محیط مدرسه نقش و وظیفه‌ای دارد که ملزم به انجام آن است؛ این در حالی است که گاهی این نقش‌ها با خواسته‌های خانواده‌ها در تضاد است. روزبهانی ادامه تضادها در دانش آموزان را خطرناک خواند و گفت: به طور حتم سردرگمی برای یک دانش آموز خطرناک است. وقتی یک دانش آموز نمی‌‌داند که حق با خانواده است یا مدرسه، تعارض گسترده می‌شود. متاسفانه از آنجایی که در بسیاری از مواقع همسویی بین مدارس و خانواده‌ها وجود ندارد دانش آموزان دچار چالش می‌شوند.

بیشترآموزه‌های مدرسه در رسانه‌ها رد می‌شود

وی افزود: مسائلی نظیر: پوشاک، مدل مو، لباس، حرف زدن و مسائلی از این دست تعارضات آشکارتری را بین مدارس و خانواده‌ها در خود دارند. در اغلب موارد آموزه‌های خانواده، رسانه‌ها و همسالان توسط مدرسه رد می‌شود، به همین خاطر این چند ضلعی اجتماعی همسو حرکت نمی‌‌کند و فرد را دچار تعارض و مشکل می‌سازد زیرا همه بخش‌ها به یک سو نمی‌‌روند.

این جامعه شناس با اشاره به اهمیت ایجاد فرهنگ استفاده از تکنولوژی گفت: در مورد ورود تکنولوژی نیز این تعارضات بین مدارس و خانواده‌ها وجود دارد. به نحوی که اغلب مدارس برای از بین بردن این بخش تلاش می‌کند در حالیکه خانواده استفاده از تبلت یا موبایل را پذیرفته است. وی افزود: باید به جای مخالفت با ورود تکنولوژی فرهنگ درست آن را به کودکان بیاموزیم. متاسفانه چون برخی از فعالان حوزه آموزش آشنایی با تکنولوژی ندارند، برای جلوگیری از آن تلاش می‌کنند و همین امر نیز به تعارضات دامن می‌زند.

ریاکاری محصول آموزش‌های متضاد خانواده و مدرسه

این جامعه شناس با اشاره به تاثیرگذاری منفی تعارضات در دوران کودکی و نوجوانی بیان کرد: ادامه تعارضات از دوران کودکی به نوجوانی و بزرگسالی باعث مشکلات عدیده‌ای می‌شود به نحوی که فرد در بزرگسالی دچار تعارض در نقش و ارزش می‌شود که به نوعی تزلزل شخصیت را به دنبال دارد. روزبهانی ادامه داد: در کشور ما برخی از افراد بر اساس موقعیت و نفع خود عمل می‌کنند که به جرات می‌توان گفت پیامد همین تعارض نقش در دوران کودکی و نوجوانی است. در یک جامعه موفق بخش‌هایی نظیر آموزش، رسانه و خانواده در یکسو گام برمی دارند.

وی ریاکاری و دروغگویی را از تبعات تعارضات شخصیتی خواند و گفت: وقتی افراد بر اساس موقعیت‌ها غیر قابل پیش بینی و منفعت طلبانه واکنش نشان می‌دهند، خصایص اخلاقی نظیر دروغگویی و ریاکاری افزایش می‌یابد زیرا یک فرد ریاکار نیز بر اساس موقعیت و منفعت خود واکنش نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد ضروری است که درباره جامعه و شرایط حاکم بر خانواده‌ها بررسی علمی داشته باشیم تا بتوانیم نظام آموزشی را به یک آشتی با بطن جامعه فرابخوانیم. چیزی که امروز برای فرار از تضاد نسل آینده به آن نیازمندیم.

آقای اسماعیل زاده متشکرم !

محمد روزبهانی / جامعه شناس و عضو شورای نویسندگان سخن معلم
  منبع :سخن معلم

 

تشکر یک معلم از معلم کلاس اول دبستان اسماعیل زاده

هنوز هم طنین دلنشین صدایش در گوشم  می پیچد...

بسیار مهربان و با محبت بود. همیشه با لبخند وارد کلاس می شد و با بچه ها احوال پرسی می کرد.گاهی هم برای بچه های کلاس خوردنی می آورد . هنوز لذت بستنی خوری دست جمعی بچه ها با معلم مان در کلاس اول یادم نرفته ؛ آن روز آقای اسماعیل زاده برای همه ی بچه ها بستنی خرید. آقای اسماعیل زاده معلم کلاس اول من بود. اسامی بسیاری از معلمان دوران تحصیلم را فراموش کرده ام اما آقای اسماعیل زاده از آن  آدم هایی است که هیچ گاه فراموشم نمی شود ، نه به خاطر اینکه معلمم بوده ، بلکه به خاطر انسانیت و مهر و محبتی که داشت. حتی مادرم وقتی که بحث می شود ایشان را به خوبی به خاطر می آورد و دعایش می کند.

بعد از کلاس اول دبستان دیگر آقای اسماعیل زاده را ندیدم. در دوره ی راهنمایی و دبیرستان نیز نتوانستم خبری از ایشان بگیرم . بعدش دانشگاه و معلمی!

مشکلات زندگی  و شاید هم کوتاهی خودم باعث شد که نتوانم ایشان را پیدا کنم. چند روز پیش بر حسب اتفاق برادر آقای اسماعیل زاده  که دوست یکی از همکاران من است به اتاق مان آمد. البته ابتدا نمی دانستم که  این آقا برادر معلم کلاس اول من است. بلکه بعد از احوال پرسی و با توجه به نام خانوادگی اسماعیل زاده من از ایشان پرسیدم که شما آقای اسماعیل زاده که در فلان شهر معلم بود را می شناسید؟

او گفت: که بله  جواد داداشم است. من خیلی خوشحال شدم و شماره تلفن معلم عزیزم را از برادرش گرفتم و در فرصتی مناسب زنگ زدم ، بعد از 37 سال دوباره صدای گرم و دلنشین آقای اسماعیل زاده  معلم کلاس اولم را شنیدم . خاطرات خوب کلاس اول را با هم مرور کردیم و من سرمست این گفت و گو خوشحال و سرشار از عشق شدم.

آقای اسماعیل زاده الان70 سال سن دارد و 20 سال است که بازنشته شده !

اما برای من همان  معلم کلاس اول است.

به دلیل اینکه  در شهری دیگر زندگی می کند هنوز فرصت نشده که بتوانم به دیدارش بروم، اما حتما  به دیدارش خواهم رفت. بعد از 37 سال معلم خوبم را پیدا کرده ام.

اول مهر است  و باز یاد و خاطره ی معلمان خوبم را گرامی می دارم، به ویژه  اولین معلمم آقای اسماعیل زاده!

معلم خوبم فقط برای جبران زحمات شما می توانم بگویم متشکرم.


معمای آمار اعتیاد دانش آموزان


مصاحبه با روزنامه روزان 16 شهریور 94

مهدخت قویدل - داستان آمار دانش آموزان معتاد از این قرار است. ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده که یک درصد از دانش آموزان، معتاد وابسته هستند. با توجه به جمعیت بیش از 13 میلیونی دانش آموزان در کشور این آمار به این معنی است که حداقل 130 هزار دانش آموز معتاد در کشور وجود دارد. این آمار غیر از آنهایی است که سیگار می‌کشند یا تفریحی مواد مصرف می‌کنند. اما وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که این آمار را قبول ندارد. فانی پذیرفته که دانش آموز معتاد در مدارس هست اما تعدادشان خیلی کمتر از این حرف هاست. البته وزرای قبلی آموزش و پرورش حتی تا این حد هم موضوع را قبول نداشتند و می‌گفتند دانش آموز معتاد نداریم. اما چرا خود آموزش و پرورش به جای تکذیب کردن آمار دیگران، آمار دقیق دانش آموزان معتاد را نمی‌دهد؟"آموزش و پروش نمی‌تواند آمار دقیقی از تعداد دانش آموزان معتاد بدهد. نه که نخواهد نمی‌تواند. ما از یک سری شاخص‌ها مثل وضعیت جسمی و روانی و خانوادگی دانش آموز باید تشخیص بدهیم که اعتیاد دارد یا نه. نمی‌توانیم که بچه‌ها را تفتیش کنیم. آزمایش اعتیاد هم خلاف قانون و حقوق فردی بچه‌ها است." اینها را محمد روزبهانی، جامعه شناسی می‌گوید که 20 سال در مدارس کشور تدریس کرده است. وی معتقد است آمار اعلام شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر وحشتناک است و این یعنی از هر صد دانش آموز یک نفر معتاد است. گفتگوی روزان در مورد وضعیت اعتیاد دانش آموزان، روش‌های پیشگیری از اعتیاد در مدارس و. .. را با این عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی آموزش و پرورش را در ادامه می‌خوانید: 


  ادامه مطلب ...

اعتیاد یک بیماری خانوادگی است


محمدروزبهانی: جامعه شناس

منبع: روزنامه روزان 7 شهریور 94 صفحه اجتماعی


اعتیاد به باور بسیاری  ضعف اراده و مشکل اخلاقی است. این اعتقاد از دیر باز به طور سنتی در بیشتر جوامع از جمله جامعه ما وجود داشته و بر  اساس همین باور با فرد معتاد برخورد شده است. در بین خانواده ها نیز  چنین باوری  وجود داشته و دارد  و این نوع نگاه  از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده است. حتی در بین  مسئولین و کار به دستان  جامعه همین نگاه به  اعتیاد و معتاد رواج داشته و دارد. در این دیدگاه برخورد با فرد معتاد ،برخورد با بیمار نیست بلکه برخورد با مجرم است. یعنی  فرد معتاد ، نه  یک معتاد که یک مجرم است . فرد مجرم را به مجازات می رسانند نه اینکه به دنبال درمانش باشند.  متاسفانه خانواده ها  نیز تا حد بسیاری  اینگونه می اندیشند.در این  فرصت بیشتر به تاثیر و تاثر اعتیاد بر خانواده ها و راهکارهای پیش روی  خانواده ها برای برخورد با  فرد معتاد  و چگونگی  طی کردن روند بهبود توسط این فرد در داخل خانواده می پردازیم

 خانواده ای که در خود فرد معتادی را دارد ،  به احتمال بسیار همراه با فرد معتاد به مرور زمان  بیمار می شود. یعنی پیامدهای  بیماری اعتیاد که  بر فرد معتاد اثر گذار است و باعث می شود که در ویژگیهای شخصیتی او تغییرات صورت گیرد به مرورزمان  بر دیگر اعضای خانواده موثر واقع می شود و از نظر افکار و رفتار ، دیگر اعضای خانواده نیز همانند فرد معتاد می شوند. خانواده ای که یکی از اعضایش معتاد است به مرور و به دلیل نا آگاهی ممکن است همانند فرد معتاد  دچار مشکل  شوند. اگر اعضای خانواده ای دچار ویژگیهای زیر شوند می توان گفت که در چرخه معیوب بیماری اعتیاد گرفتار شده اند.

1- خانواده سعی در کنترل رفتار  عضو معتاد و تغییر دادن او دارد 2- تمرکز بر کارهای  عضو معتاد خانواده و عواقب کارهای  او  3- مقصر دانستن عضو معتاد در زمینه ی اعتیادش  4- احساس شرمندگی از اینکه عضوی از خانواده معتاد شده است و یا کم  اهمیت جلوه دادن اعتیاد  عضو خانواده . 5-قطع ارتباطات  با دیگران برای اینکه کسی از اعتیاد   عضو خانواده خبر دار نشود    6- توجیه رفتار های فرد معتاد و حمایت بیش از حد از او برای اینکه پیامدهای رفتار معتاد گونه را کم اثر نمایند  7- ترس و اضطراب  همیشگی از رفتارهای احتمالی  عضو معتاد خانواده.  و ...!  این نوع  عمل کردن توسط  اعضای خانواده معتادان نشان از این دارد که دیگر ا عضای خانواده از بیماری اعتیاد   عضو خانواده شان بی نسیب نمانده اند و به نوعی آنها نیز عوارض این بیماری را  در خود دارند. درست است که سایر اعضای خانواده مواد مخدر مصرف نمی کنند اما پیامدهای مصرف مواد یک عضو در خانواده بر دیگران  تاثیر گذاشته است و آنها نیز بدون اینکه خودشان بدانند در چرخه بیماری اعتیاد گرفتار شده اند،حال شاید این چرخه به مصرف مواد ختم نشود  اما بر زندگی   اعضای خانواده اثر گذار است.

اگر یکی از والدین در خانواده  اعتیاد  داشته باشد ،بر کودکان آن خانواده  تاثیر خواهد گذاشت. کودکان در این  نوع خانواده ها  به کمبود اعتماد به نفس، تنهایی، احساس گناه ، نا امیدی ، درماندگی،نگرانی از رها شدن ، افسردگی و ... دچار می شوند. در روابط اجتماعی و تحصیلی به مشکل برخورد می کنند و زمینه ی گرایش به مواد مخدر و اعتیاد فعال در آنها بسیار زیاد است.همسر فرد معتاد نیز هم از نظر روحی و روانی  هم از نظر روابط اجتماعی  و اقتصادی درگیر بحرانهای مختلف می شود.  دچار شدن به این نوع مشکلات و مسائل خود زمینه ی  گرایش به مصرف مواد مخدر و اعتیاد فعال را به همراه دارد.  موارد  بسیار زیادی از  همسرانی را داریم که به دلیل ناآگاهی از چگونگی بیماری اعتیاد و برخورد با فرد معتاد در چرخه اعتیاد گرفتار و در نهایت به مصرف مواد مخدر کشیده شده اند.به طور کلی  اعتیاد می تواند بر خانواده این تاثیرات داشته باشد. از جمله : 1-تغییر در مقررات  خانواده  2- به وجود آمدن مقررات جدید در خانواده  3- تغییر در احساسات و تغییر جهت آن به سمت مخرب بودن    4- تاثیر بر  اعضای خانواده   از جمله کودکان  نوجوانان و همسران . در بیشتر خانواده هایی که یکی از اعضایشان به بیماری اعتیاد دچار است، نه تنها فرد معتاد کمک موثری  از طرف خانواده دریافت نمی کند، بلکه به مرور این فرد معتاد است که خانواده را به پیامدهای  بیماری اعتیاد  آلوده می کند. این زمانی است  که خانواده در چرخه ی رفتارهای   اعتیادی گرفتار می شود و نه  تنها به فرد معتاد که به سایر اعضا نیز نمی تواند کمکی کند. در اینگونه خانواده ها ست که می توان خانواده  بیمار است و حتی بیماری اعتیاد  ،بیماری خانوادگی است. یعنی نه تنها خانواده یک بیمار ندارد بلکه همه ی اعضا بیمار می شوند. بهتر است خانواده برای جلوگیری از شیوع بیماری در خانواده ،مهارتهایی راکسب نماید.بنابر این خانواده هایی که معتاد دارند قبل از هر اقدامی بهتر است با مشاورانی که در زمینه بیماری اعتیاد و درمان و بهبودی آن تخصص دارند مشاوره نمایند تا بتوانند به عضو بیمار خانواده کمک نمایند.خانواده برای کمک کردن به فرد بیمار  می بایست اقداماتی انجام دهد.اولین مرحله کمک به فرد معتاد در یک خانواده این است که به فرد معتاد به عنوان یک بیمار نگاه شود. در مرحله دوم بیماری بعد از پذیرش   اعتیاد به عنوان یک بیماری ، باید برای انجام اقداماتی که بیمار برای بهبودی نیاز مند است |آماده باشد. ور در نهایت در تمام مدت روند بهبودی عضو بیمار خانواده را با کمک و حمایت افراد آگاه طی نمایند.