یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

یاداشت های محمد روزبهانی

اجتماعی، فرهنگی،آموزشی

توسعه تشکل های فرهنگی، حضور حداکثری در رسانه ها و رایزنی مستمر با مسولان بر تحصن و تجمع اولویت دارد


پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران



توسعه تشکل های فرهنگی، حضور حداکثری در رسانه ها و رایزنی مستمر با مسولان بر تحصن و تجمع اولویت دارد


محمد روزبهانی،  گفت :« در دولت نهم و دهم نه تنها به فرهنگیان توجهی نشد بلکه به شدت با تشکل های فرهنگی برخورد شد. در زمان دولت نهم و دهم، با توجه به اجرای شتابزده ی طرح هدفمند کردن یارانه ها، قدرت خرید معلمان و البته همه ی کارمندان کاهش صد درصدی پیدا کرد.»

این فعال صنفی افزود:«افزایش دلار و کاهش ارزش پول ملی،  همراه با تورم 40 درصدی، توان زندگی را از قشر کارمند گرفته بود. فرهنگیان که در دوره ی دولت اصلاحات به سطح متوسطی از رفاه رسیده بودند و می شد آن ها را جزو گروه بالای طبقه متوسط به حساب آورد، با کاهش یک باره ی قدرت خرید، احساس نابرابری بیشتری داشتند اما به دلیل جو امنیتی حاکم بر فضای آموزش و پرورش، که توسط مسئولین سابق دولت دهم و آموزش و پرورش به وجود آمده بود، قادر به اعتراض و درخواست رسیدگی بیشتر نبودند. بعد از سال 85 و برخورد با معلمان، در سال های بعد شاهد فضای سنگینی بر اموزش و پرورش کشور بودیم و با وجود مشکلات معیستی فراوان، تنها به صورت جسته و گریخته ،نوشته های انتقادی از تعدادکمی ازمعلمان، درمطبوعات منتشر می شد »


او با بیان این که با روی کار آمدن دولت یازدهم، فضای سنگین حاکم بر آموزش و پرورش تا حد بسیاری کنار رفت، گفت :« فرهنگیان و تشکل های فرهنگی که سال های سختی را تجربه کرده بودند با این گشایش فضا، شروع به فعالیت مجدد و بازسازی تشکیلات خود نموده اند. این فضای آزاد کنونی که برای فعالیت تشکل های فرهنگی نسبتا مناسب است، باید با تدبیر مدیریت شود. فرهنگیان باید به جای گرفتار شدن و افتادن در چرخه رفتارهای جمعی، به کنش هدفمند گروهی روی آورند.»


روزبهانی در پاسخ با این سوال که مرادش از رفتارهای جمعی چیست، اظهار کرد:«رفتار جمعی عبارت است از الگوهای رفتاری بی‌ساختار، خودانگیخته، هیجانی و پیش‌بینی‌ناپذیر. افرادی که از رفتار جمعی پیروی می‌کنند، در برابر محرک خاصی که ممکن است شخص دیگر یا حادثه معینی باشد، واکنش نشان می‌دهند. رفتار جمعی احساسی است و واکنشی ادر حالی که کنش هدفمند گروه، مبتنی بر عقلانیت و خرد جمعی است و تمام هزینه -فایده ی یک عمل اجتماعی در یک کنش هدفمند محاسبه می شود.»



وی افزود:«به عنوان مثال رفتار جمعی ممکن است با یک شایعه، خبر غیر موثق و یا حتی موثق و یا با یک بیانیه ی بی نام و نشان مثلا به نام یک گروه شروع شود، بدون این که یک گروه مشخص مسئولیت آن را بپذیرد و در چرخه ی هیجانات افتاده و غیر قابل پیش بینی باشد و در نهایت نتیجه ای برای کسی نداشته باشد.»


این فعال صنفی،با بیان این که فرهنگیان و تشکل های فرهنگی، که دلیل شکل گیریشان نه انجام رفتارهای جمعی هیجانی، که رفتارها و کنش های هدفمند عقلانی است،ابراز داشت :« این تشکل هافرصت خوبی دارند تا با گسترش تشکیلات در چارچوب قوانین موجود و عضو گیری و هدف گذاری روشن و مشخص،بتوانند با یک برنامه ریزی دقیق و چند ساله به سمتی حرکت نمایند که یک میلیون فرهنگی را برای رسیدن به مزایای اجتماعی مناسب که به واقع حقشان است نمایندگی نمایند.»


روزبهانی درباره اعتراضات صنفی این روزهای معلمان گفت :«فرهنگیان در  چند سال گذشته،از راه های مختلف به وضعیت معیشت خود اعتراض داشته اند؛ چه در رسانه ها و چه به صورت تجمع و تحصن در مدارس و ادارات آموزش و پرورش و حتی جلوی مجلس، اما این اعتراضات  نتیجه ی قابل لمسی  نداشته و فرهنگیان را به هدف شان که بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی شان است ، نرسانده است.به تازگی دوباره بین بخشی از فرهنگیان زمزمه هایی  است مبنی بر اعتراض و اعتصاب .  اما در این زمینه بین  همه ی فرهنگیان با یکدیگر  و تشکل ها هماهنگی و هم رایی وجود ندارد. برخی اولویت را به اعتراض و اعتصاب می دهند و بعضی دیگر به گسترش تشکل ها و سازمان دهی.»


وی ادامه داد:«سوال این است در این موقعیت اولویت چیست؛ تشکل یابی و سازماندهی یا اعتصاب و اعتراض؟تعداد معلمان کشور بیش از یک میلیون نفر است. همه  آنها دارای تحصیلات دانشگاهی و بعضا تکمیلی هستند ، اما از وضعیت معیشتی مناسبی برخوردار نیستند. میزان درآمد معلمان در مقایسه با سایر کارمندان دولت و حتی سایر اقشار جامعه  کم است و این موضوع با عث نارضایتی اکثریت آنها شده است.»


روزبهانی با بیان این که دلایل درون گروهی و برون گروهی بسیاری در این زمینه تاثیر گذار است و از تاثیر گذار بودن اعتراض فرهنگیان کاسته است، گفت :«از جمله  علل درون گروهی می توان به موارد زیر اشاره کرد :«منفعل بودن اکثریت فرهنگیان کشور در رابطه با وضعیت معیشتی خود،نداشتن رسانه ی سراسری و تاثیر گذار، نبود یک تشکل قوی و سراسری که همه ی فرهنیگان بتوانند عضو آن شوند.»


روزبهانی بی توجهی دولت و مجلس به  وضعیت معیشتی فرهنگیان و زیاد دانستن تعداد فرهنگیان توسط مسئولین و حتی بعضی از افراد جامعه را از علل برون گروهی دانست.


وی تصریح کرد :«فرهنگیان برای رسیدن به وضعیت مناسب معیشتی و منزلتی باید بتوانند دولت و مجلس را  قانع  و یا مجبور  نمایند به  وضعیت آنها توجه ویژه داشته باشد و این امر در صورتی امکان پذیر است که خواسته های به حق شان توسط یک تشکل سراسری و یک رسانه ی سراسری مانند روزنامه یا هفته نامه  پیگیری و بیان شود . این تشکل می تواند با عضویت رسمی حداقل پنجاه  هزار نفر از فرهنگیان سراسر شکل گیرد.  آموزش و پرورش دارای 700 منطقه  و ناحیه ی آموزش و پرورش است. اگر  این تشکل سراسری  بتواند در هر منطقه بین 50 تا 100 نفر از فرهنگیان را به عضویت در آورد و این تعداد از اعضا به طور فعال در عرصه ی فعالیت های صنفی و حتی سیاسی حضور داشته باشند به نیرویی تاثیر گذار برای رسیدن به خواسته های به حق و قانونی فرهنگیان تبدیل می شوند.  این هدف  دور از دسترس نیست. 50 تا 100 نفر در هر منطقه مجموعا در حدود 30  تا 60 هزار نفر می شود که در حدود 5 درصد از جمعیت فرهنگیان کشور است.  با حق عضویت  همین 5  درصد  (50 هزار نفر)  که بسیار اندک  است، مثلا در حدو پنج هزار  تومان در ماه ،می توان 250 میلیون تومان جمع آوری کرد تا در مصارفی مانند ،ایجاد یک رسانه ی قوی و موثر، برگزاری همایش ها  و نشست ها و سایر  هزینه های مورد نیاز تشکل  صرف شود.»


 روزبهانی با تاکید بر این که فرهنگیان ابتدا باید نسبت به ایجاد یک تشکل  سراسری، که همه ی فرهنگیان را با هر عقیده  و نظری تحت پوشش قرار دهد، اقدام نمایند و در کنار ایجاد تشکل  سراسری اقدام به راه اندازی رسانه ،روزنامه  یا هفته نامه ،فراگیر نمایند، گفت :«البته در کنار این دو اقدام ضروری و اساسی ،شفافیت در اهداف و خواسته ها ضروری به نظر می رسد ،به صورتی که اهداف و خواست ها برای اکثریت فرهنگیان قابل فهم و جز اولویت هایشان باشد ، نه اینکه صرفا خواست های گروهی اندک از فرهنگیان پوشش داده شود. اهداف و خواسته ها بایست مورد تایید  اکثریت فرهنگیان کشور باشد.»

انتهای پیام /*

وندالیسم در مدرسه

محمد روزبهانی     

 

منبع :سخن معلم


rouzbahanididقبل از اینکه وارد کلاس شوم، به در نگاه کردم ،سوراخی به قطر ده سانتیمتر وسط در چوبی کلاس ایجاد شده بود. از راهرو می شد  داخل کلاس را دید! خیلی تعجب نکردم چرا که با این گونه موارد در دوران معلمی ام در مدارس بسیار  روبه رو شده بودم . به عنوان دبیر علوم اجتماعی  آن روز بیشتر وقت  کلاس را به وندالیسم  (تخریب گری اموال عمومی ) که یکی از آسیب های جوامع جدید است پرداختم ؛ زیرا شکستن در  خود  نوعی تخریب گری یا همان وندالیسم بود .  

"وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیاء و اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی و آسب اجتماعی  به حساب می‌آید و دلایل متعددی برای آن عنوان می‌کنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاری‌های جوامع جدید دسته بندی می‌کنند و آن را عکس العملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحاف‌ها و شکست‌ها تحلیل می‌کنند.یکی از نابه هنجاری ها ، گرایش نوجوانان و جوانان به تخریب که در نوع خود می‌تواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز، جاده ها، دیوارها و... باشد. چنین فردی را در اصطلاح جامعه شناسان وندال می گویند و گرایش به این گونه تخریب ها وندالیسم نامیده می شود."  ( وندالیسم  در تهران و علل آن- محسنی تبریزی   1383 )

وندالیسم در مدارس پسرانه و دخترانه کم و بیش وجود دارد؛ تخریب در ، دیوار ، میز و نیمکت و اموال مدرسه !  وجود وندالیسم در مدارس را نمی توان انکار کرد ؛ چرا که بسیاری از رفتارها و کارهای مسئولین مدارس به نوعی برای پیش گیری از این نوع رفتارهاست و خود این گونه عمل کردن مدیران ،وجود وندالیسم در مدارس را تایید می کند و البته تجربه ی بیست ساله من به عنوان دبیر دبیرستان های پسرانه و دخترانه از بودن وندالیسم در مدارس حکایت دارد.    

vandalismsp برای پیش گیری از این آسیب اجتماعی در مدارس بیشتر از روش های مکانیکی استفاده می شود ، مانند ایجاد موانع فیزیکی، محکم کردن اشیاء و اموال و غیر قابل تخریب کردن آنها و .. مثلا در  برخی از مدارس برای جلوگیری از وندالیسم ، دیوار کلاس ها  را تا ارتفاع یک متری سنگ می کنند تا توسط دانش آموزان به عنوان تابلوی نقاشی و  سطح کنده کاری مورد استفاده قرارنگیرد  ،در کلاس ها را از آهن می سازند تا نشود با ضربه ی دست یا پای دانش آموزان سوراخ یا شکسته شود ، پنجره ها را با توری آهنی می پوشاند تا شیشه ی آنها شکسته نشود. همچنین مدیران و معلمان به نصیحت و سرزنش دانش آموزان می پردازند که این گونه کارها (تخریب اموال و اشیاء) زشت است و نباید انجام شود.

اما ظاهرا تا امروز استفاده از این راه کارها نتوانسته مشکل  وندالیسم در مدارس را بر طرف کند. علت اینکه تا امروز مسئولان نتوانسته اند مشکل وندالیسم را برطرف کنند استفاده صرف از  روش های مکانیکی است.برای حل  این گونه مشکلات  می توان از روش های دیگر ی که سایر کشورها که با این پدیده روبرو بوده اند استفاده نمود .

به دلیل اینکه وندالیسم رفتاری روانی – اجتماعی است، بهتر است برای مقابله و پیش گیری از آن  از روش هایی که توسط روان شناسان و جامعه شناسان ارائه می شود هم استفاده  گردد.

می توان در مدارس با کمک جامعه شناسان و روان شناسان  نسبت به آموزش  مهارت های زندگی و اجتماعی برای دانش آموزان اقدام کرد که شامل ،افزایش مشارکت و مسئولیت ‌پذیری اجتماعی، تبلیغ و اطلاع‌رسانی از طریق رسانه‌ها، درونی کردن فرهنگ شهروندی، آموزش و نمایش روابط دوستانه در محیط مدرسه و محیط های  شهری و برنامه‌ریزی مدیریتی، تعدادی از راه کارهای آزموده شده برای کاهش وندالیسم هستند.

دفتر مراقبت و پیش گیری از آسیب های اجتماعی به عنوان بخشی از معاونت سلامت  وزارت آموزش و پرورش  که مسئولیت برنامه ریزی و نظارت  بر آسیبهای اجتماعی در مدارس را به عهده دارد می تواند با  کمک گرفتن از جامعه شناسان و روان شناسان  ا به  برنامه ریزی و اقدامات موثرتری  در سطح مدارس  اقدام کند.

 

شورا های آموزش و پرورش،موانع و فرصتها

منبع:نشریه نگاه شماره 512 هفته چهارم دی ماه
محمد روزبهانی:جامعه شناس

حضور مردم در تصمیم گیری و نظارت برکارهای همگانی نشانه ی گسترش مردم سالاری در جامعه است. شاید مهمترین شاخص برای اندازه گیری مردم سالاری در یک جامعه، میزان حضور مردم در تصمصم گیری امور محلی و ملی باشد. از این رو قانونگذاران برای تسهیل این امر ،اقدام به  تصویب قوانینی نموده اند که  میزان حضور مردم را در تمام عرصه ها افزایش دهد از جمله می توان به قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها،شهرستانها و مناطق کشور مصوب 26/10/1372 اشاره کرد.در ماده یک قانون تشیکل شوراها آمده است: "به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهره گیری از کلیه منابع و امکانات،جهت تاسیس،توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیت های اجرایی آموزش و پرورش،شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها به شرح این قانون تشکیل می شود" . همانگونه که در ماده یک این قانون می بینیم،سعی شده است که شرایطی فراهم شود تا نمایندگان مردم در قالب این شوراها مشارکت بیشتری در تصمیم گیری  مسائل آموزش و پرورش داشته باشند.این مشارکت با عث می شود که افکار جدید و خلاقانه وارد حوزه ی تعلیم و تربیت شود و از طرفی خواست مردم محلی در تصمیم گیری ها لحاظ گردد. در شوراهای آموزش و پرورش که متشکل گروهی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی  و نمایندگان مردم مناطق ،شهرستانها و استانهاست ،بهتر می توان به نیازهای محلی پی برد. در واقع هنگامی که اشخاصی که خود در یک منطقه زندگی می کنند بخواهند برای تعلیم و تربیت در همان منطقه تصمصم گیری نمایند، تصمیم های واقعی تری خواهند گرفت چرا که به مسائل ،نیازها و مشکلات منطقه محل زندگی خود بیشتر آشنا هستند.

وظیفه ی دیگر این شوراها نظارت به اجرای برنامه های آموزش و پرورش منطقه یا شهرستان و حتی استان است. دادان حق نظارت بر اجرای کارها به مردم باعث می شود که کارها بهتر انجام شود و از طرفی مردم احساس کنند که حضور دارند و به حساب می آیند. شهروندان زمانی که بدانند در جریان امور قرار دارند و در جایگاه اظر قار گرفته اند،میزان مشارکت آنها در کارها افزایش می یابد و بر عکس اگر احسا نمایند که نمی توانند در جریان امور قرار گیر ند یا به آنها این اجازه داده نمی شود بر میزان حضور و مشارکت  های بعدی آنها اثر منفی می گذارد

درا دامه به موانع و فرصتهای شوراهای آموزش و پرورش نگاهی گذرا داریم.موانع و چالشهای شوراها:مشکلات مربوط به شیوه انتخاب اعضا ی این شوراها-فعال نبودن انجمن اولیا و مربیان  در مدارس و نماینده آن در شورا ها- کمبود راهکارهای قانونی و دستورالعمل های اجرایی برای نظارت مردم- دیدگاه منفی مسئولان نسبت به نظارت مردمی- تمرکز گرایی در آموزش و پرورش-ضعف فرهنگ نظارت در جامعه .شوراها با موانعی روبرو هستند  که به اختصار به آنها اشاره شد اما  می توان همین موانع و چالش ها را به فرصت تبدیل کرد. با اصلاح شیوه ی انتخاب  اعضای این شوراها با حضور بیشتر مردم می توان  این شوراها را کارامد تر کرد و یا نمایندگان انجمن اولیا مدارس می توانند با حضور پر رنگ تر خود ،فرصتهای بیشتر برای حل مشکلات آموزش و پرورش ایجاد کنند. بطور خلاصه فرصتهای وجود شوراها برای آموزش و پرورش این موراد است.فرصتها:وجود انجمن اولیا قوی و موثر- حضور نمایندگان مردم و دولت در شوراها- قوانین موجود که ظرفیت خوبی برای مشارکت مردم ایجاد کرده اند.


انتخابات شورایاری ها و مسئولیت اجتماعی فرهنگیان

 محمد روزبهانی


democracy1 چهارمین دوره ی انتخابات شورایاری های شهر تهران به احتمال زیاد در دو سه ماه آینده برگزار خواهد شد.

در این انتخابات که در سطح بیش از 370 محله شهر تهران برگزار می شود،بیش از 3700 نفر به عنوان اعضای اصلی و علی البدل (7نفر عضو اصلی و 3 نفر عضو علی البدل) شورایاری ها انتخاب می شوند.البته بعد از انتخاب این افراد تعداد6 نفر نیز از اهالی محله به پیشنهاد منتخبین به عنوان اعضای غیر انتخابی در جلسات شورا یاری ها شرکت می کنند و حق رای دارند. پس از انتخابات و تشکیل شورایاری در هر محله، مدیر سرای محله توسط شورایاری ها انتخاب می شود.  وظیفه ی مدیر سرای محله مدیریت سرای محله با نظارت اعضای شورایاری است. سرای محلات بیشترین تمرکزشان بر فعالیت های فرهنگی اجتماعی و هنری است که در قالب انواع کلاس های آموزشی و ... اجرا می شود. شورایاری بازوی شورای شهر در محله ها است و کار نظارت بر فعالیت های شهرداری در  این محله ها را بر عهده دارد .

بنابراین جایگاه شورایاری ها در محلات شهر تهران جایگاه ویژه ای است که به مرور در آینده این جایگاه ارتقا خواهد یافت و مردم هر محله بیشتر می توانند به صورت مستقیم در جریان رفع مسائل و مشکلات محله قرار گیرند.  اهمیت جایگاه  شورایاری ها در گسترش دموکراسی ،ما  فرهنگیان را ( به عنوان یکی از گروه های تاثیر گذار جامعه) ملزم می نماید که در این مورد به مسئولیت اجتماعی خود عمل نماییم و به گسترش  بیشتر دموکراسی در تمام سطوح زندگی جامعه کمک کنیم. فرهنگیان تا به حال به صورت هماهنگ، هدف مند و با برنامه ریزی مناسب در هیچ انتخاباتی (ریاست جمهوری،مجلس و شورای شهر) شرکت نکره اند و حضور پرتعداد و موثرشان بیشتر در قالب گروه ها و احزاب غیر فرهنگی بوده است. همیشه بعد از هر انتخاباتی به دلیل اهمیت قائل نشدن برای فرهنگیان  و خواست هایشان توسط  افراد پیروز در انتخابات، فرهنگیان دچار نارضایتی شده و البته این نارضایتی شان به حق است.

قشر فرهنگی  به دلیل  سطح بالای آگاهی اجتماعی  و مسئولیت پذیری مهمترین قشری است که در هر انتخاباتی حضور دارد .این گروه مهم   با شرکت همیشگی در انتخابات به تحکیم دموکراسی کمک می نماید و بر نتیجه ی هر انتخاباتی تاثیر گذار است ، اما کمترین بهره را از این مسئولیت پذیری و تلاش برده است. بیشتر کاندیداهای انتخابات مختلف در دوره ی رقابت انتخاباتی از فرهنیگان بسیار حرف می زنند  اما پس از گرفتن رای ،وعده هایشان را فراموش می کنند و به خواسته های به حق فرهنگیان توجه ای ندارند.

بنابر این به نظر می رسد  با توجه به تجربیات فرهنگیان از وضعیت انتخابات گذشته و بی توجهی به حقوق و خواسته هایشان ، همراه با مسئولیت پذیری همیشگی و کمک به روند گسترش دموکراسی در جامعه،باید به نوعی دیگر عمل نمایند. 

به نظر می رسد که دیگر زمان نردبان شدن فرهنگیان برای  گروه های دیگر به سر رسیده است و خود فرهنگیان بهتر است از سرمایه ی اجتماعی عظیم شان برای خودشان هم استفاده کنند.

اولین قدم در این روند، حضور با برنامه ، منسجم و هماهنگ در انتخابات شورای یاری ها  بدون رنگ و بوی سیاسی و جناحی است. در این شروع تازه بهتر است فرهنگیان  چه به عنوان کاندید شورایاری محلات و چه به عنوان رای دهنده و  تبلیغ گر حضوری فعال داشته باشند.

بهتر است در این روند، فرهنگیان وارد مباحث سیاسی و جناحی نشوند بلکه بر مباحث فرهنگی و اجتماعی تاکید نمایند. اگر فرهنگیان در انتخابات شورایاری  بتوانند،انسجام و هماهنگی پیدا کنند، خواهند توانست در  سایر انتخابات نیز از این سرمایه ی اجتماعی موثر  برای  رسیدن به خواسته های به حق خود و سایر شهروندان استفاده نمایند.

ما انسانیم نه گوسفند !

نقدی بر نوشته" آب در خانه ی مورچگان" به قلم محمد رضا خورشیدی

محمد روبهانی - جامعه شناس- منبع سخن معلم

امروز  در محضر دوستی بودم که از نوشته  ای در سایت سخن معلم سخن گفت با عنوان" آب در خانه ی مورچگان".

همانجا با گوشی همراه وارد سایت سخن معلم شدم و به طور گذارا  نوشته را خواندم. واقعا برایم نامفهوم بود. نقل قول هایی از اباذری استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و کسانی دیگر و بخشی هم نوشته ی خود نویسنده! در همه ی این متن نه چندان قابل فهم، به نظر من به همه  توهین می شود. از جامعه ی دانشگاهی تا هنرمندان و توده های مردمی که به گوسفند تشبیه می شوند که به دنبال چریدن هستند! 

آنجا که نقل قول می کند از اباذری"این ملت نشان داده که تا توهین نبیند به خود نمی آید! اول اینکه توده های لیبرال نوظهور ایرانی به دنبال رفاه و آزادی خواهی روز مره گوسفندی است که آزادی را در مهیا بودن علف تازه و رفع موانع برای بهتر چریدن معنا می کند و دادن این نوع آزادی بهایی برای دولت ها و حکومت ها ندارد بلکه بر عکس فوایدی هم بر آن مترتب است و ...! در این متن تقریبا طولانی برای یک یاداشت. نویسنده ی محترم برای اینکه ادعای خود را که همان ادعای اباذری است ثابت کند به گفته هایی از  مولوی تا نیمایوشیج استناد می کند.

به خیال جناب خورشیدی جامعه الان جامعه ی زمان مولوی و نیمایوشیج است! یعنی همان مردم با همان خصلت ها و و یژگی ها!  البته  روی سخن من با این گفته ها و استنادات نیست. چرا که از دید جامعه شناسان هم انسان و هم جامعه خصلت پویا دارد. 

abazarispecial نقد من به آن قسمت از این یاداشت است که نویسنده اباذری را این گونه توصیف می کند: و شاید تاریخ گواهی دهد اباذری یک تنه بار این مسئولیت را به دوش کشید و همچو آرش کمانگیر تیر از کمان رها کرد ؛ دانسته و منقلب نه از سر دل خوشی به سان دیگران خموش و چموش." نگاهی چپ زده به جامعه و توده هایی که نیازمند یک نجات دهنده هستند.

از نظر جناب خورشیدی ،  اباذری در لباس یک روشنفکر است که می خواهد جامعه را که دارد به سمت فنا می رود نجات دهد. جناب خورشیدی جوری از اباذری حرف می زند و دیگر همکاران جامعه شناس اش را به باد انتقاد می گیرد که انگار تنها کسی که در این دوره ی بدبختی و ظلمت  می تواند همه را به سمت نور هدایت نماید، " اباذری " است.

جناب خورشیدی !

ما شهروندان این جامعه انسانیم نه گوسفند!

دیگر دوره ی چپ روی ، روشنفکر بازی و منجی شدن گذشته است.از این نوع نگاه به جامعه  و انسان ها دست بردارید.  شما ،اباذری و امثال ایشان ، به اندازه ی بقیه ی شهروندان این جامعه حق دارید و می فهمید نه بیشتر نه کمتر!